#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
وقتی از کار برمی گشت، با وجود خستگی کار ، درخونه یک ثانیه هم بیکار نمینشست.☝️
برای راحتی من خیلی زحمت میکشید واگر میدید ازانجام کاری خسته شدم انجام اون کار،روبه عهده خودش میدونست…
هیچوقت نمیزاشتن من از انجام کارهای خونه خسته بشم☺️
می گفتم حسابی کدآقایی هستی برای خودت…??
و می گفت :
- حضرت محمد(ص) به حضرت علی(ع)فرموده:
مردى كه به زن خود در خانه کمک كند، خدا ثواب یک سال عبادتی را که روزها #روزه باشد و شبها به قیام و نماز ایستاده باشد به او میدهد?
#شهید_محمدکاظم_توفیقی
#خاطرات_شهدا #از_شهدا_الگو_بگیریم
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
?? محمدجلال ملڪ محمدی شهید مدافع حرمی ست ڪه در جریان فعالیتهای جهادی خود ، در زیر آفتاب سوزان آنقدر در مناطق محروم خدمت ڪرد ڪه بعد از شهادتش اهالی یڪی از روستاهای محروم محل خدمتش نام روستا را بہ نام «جلالآباد» تغییر دادند .
? همسر شهید از روزهای سخت جهادی خاطرهای مےگوید . خاطرهای ڪه آدم را مات اخلاق شهید مےڪند :
? « در یڪی از اردوهای جهادی یڪی از باسابقهها با یڪی از جوانها دعوایش مےشود . آن بنده خدا از شدت عصبانیت دستش را بلند مےڪند و اشتباهی بہ صورت جلال مےزند .
??جلال مےگوید : حاج آقا مرا بزن خودت را خالی ڪن ولی ڪاری بہ او نداشتہ باش . چون آنها تازه آمدهاند ممڪن است با این ڪار زده شوند . آن بنده خدا از شدت عصبانیت چندین مرتبہ جلال را مےزند تا آرام شود . بعد شب خوابی میبیند ڪه فردا مےآید و عذرخواهی مےڪند .
#شهید_محمدجلال_ملڪ_محمدی
#شهید_مدافع_حرم
#راوی_همسر_شهيد
امام سجّاد عليه السلام:
?امام سجّاد عليه السلام:
همنشينى با دانشمندان، سبب زيادى خرد است
إدابُ العُلَماءِ زِيادَةٌ فِي العَقلِ
? الكافی جلد1 ص20
امر به معروف و نهی از منکر
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
? امر به معروف و نهی از منکر ?
بعد از مدت ها برگشته بودیم ارومیه. شب خانه ی یکی از آشناها ماندیم. صبح که برای نماز پا شدیم، به م گفت « گمونم اینا واسه ی نماز پا نشدن. » بعدش گفت « سر صبحونه باید یه فیلم کوچیک بازی کنی!» گفتم« یعنی چی ؟ » گفت « مثلا من از دست تو عصبانی می شم که چرا پا نشدی نمازت رو بخونی. چرا بی توجهی کردی و از این حرفا. به در میگم که دیوار بشنوه. » گفتم « نه، من نمی تونم. » گفتن« واسه ی چی ؟ این جوری بهش تذکر می دیم. یه جوری که ناراحت نشه. »گفتم « آخه تاحالا ندیدم چه جوری عصبانی می شی. همین که دهنت رو باز کنی تا سرم داد بزنی، خنده م می گیره، همه چی معلوم می شه. زشته. » هرچه اصرار کرد که لازمه، گفتم«نمی تونم خب. خنده م می گیره. » بعد ها آن بندی خدا یک نامه از مهدی نشانم داد. درباره ی نماز و اهمیتش.
#شهید_مهدی_باکری
#یاجبل_الصبر
#یاجبل_الصبر?
?به سوی شام وکوفهام چهدلشکسته میبرند
ببینکهزینب تورا غریب وخسته میبرند
?همانوجودنازنین خدای صبردرزمین
تمامرکنقامتش زهم گسسته میبرند
#یاجبل_الصبر
#یاجبل_الصبر?
?به سوی شام وکوفهام چهدلشکسته میبرند
ببینکهزینب تورا غریب وخسته میبرند
?همانوجودنازنین خدای صبردرزمین
تمامرکنقامتش زهم گسسته میبرند