#ڪـــلام_شهـــید
#ڪـــلام_شهـــید
?شهید حمید طباطبایی مهر:
فقــط #دم زدن از شهـدا افتخار
نیست باید زندگــــیمان ، حرفمان
نگاهمان ، لقمه هایمان ، رفاقتمان
بــوی شهـدا را بدهد!
#شبتون_شهدایی?
#دلتنگ_نباش
#ما_رأیت_الا_جمیلا
بر نیزه سری روانه در صحرایی
یک مشک و دو دست و غربت و تنهایی
با لحن خوشی زینب کبری? می گفت:
من هیچ ندیده ام بجز زیبایی …✨
بخشی از کتاب? #دلتنگ_نباش?
زینب با دیدن آنهمه پیکر شهید شوکه شد. روحالله آخرین پیکر بود. از بالای سرش وارد شد. دید تمام موهایش سوخته است. تندتند اشکهایش را پاک میکرد? تا بتواند روحالله را خوب ببیند.
باورش نمیشد او همان روحاللهِ خودش باشد. دلش گرفت?. صورتش را نزدیک صورتش برد و بریدهبریده گفت:
خدایا… منم جز زیبایی… چیزی ندیدم.? روحالله خیلی… خوشگل شدی. درسته من تو رو اینجوری نفرستادم، انتظارم نداشتم اینجوری برگردی، ولی خیلی خوشگل شدی. خدا شاهده اگر با یه تیر شهید میشدی☝️، میگفتم حیف شدی. اینهمه تلاش، اینهمه زحمت، اینهمه سختی، با یه تیر از پا دراومدی⁉️تو رو باید همین طوری شهید میکردن.
اشکهایش مدام میبارید. دستش را آرام کشید روی صورت روحالله، اما از شدت آتش انگار صورتش پخته شده بود.? با این کار صدای مسئول معراج درآمد: «خانم، لطفاً بهش دست نزنید.»
با غمی سنگین که بر دلش بود، سرش را تکان داد و اشکهایش جاری شد.?
شهید علی اکبر رحمانیان
تازه از مدرسه برگشته بود، آمد پیش من و گفت: مادر اگه یه چیزی بخوام برام میخری؟ با خودم گفتم حتماً دستِ دوستاش یه چیزی خوراکی ای دیده دلش کشیده، گفتم: بگو مادر، چرا نخرم،
گفت: کتاب نهجالبلاغه میخوام، اون موقع (دوران طاغوت) کم کسی پیدا میشد اهل قرآن و نماز باشه، چه برسه به نهجالبلاغه، هر طوری بود بعد از چند روز، مقداری پول جور کردم و بهش دادم، وقتی از مدرسه آمد دیدم در پوست خودش نمیگنجه، کتاب بزرگی دستش بود، فکر نمیکردم برا خوندنش وقت بذاره، اما از اون روز به بعد همیشه باهاش بود، حتی توی جنگ.
?شهید علی اکبر رحمانیان?
#ڪلام_شهید
#ڪلام_شهید
من صدای هَل مِْن ناصِر یَنصُرنٖی
امـام حسیـــن (؏) را شنیده ام
و خواستار اعزام به جهاد
میباشم✌️
#شهید_وحید_نومی_گلزار
#شهید_ظهر_عاشورا
یادش #باصلوات?
شمر خوانی که مدافع حرم شد؛
✅شمر خوانی که مدافع حرم شد؛
شهیدامیرعلی به جهت اینکه درشت اندام بود همواره در تعزیه ها نقش شمر لعنت الله علیه را اجرا می کرد، اما وقتی خیمه ها را آتش می زدند، گوشه ای می نشست و اشک می ریخت.
در وصیتنامه اش نیز نوشت: می روم تا آن دنیا شرمنده حضرت عباس(ع) نباشم.
شهیدجاویدالاثر امیرعلی محمدیان متولد سال ۷۱ در تهران بود و دی ماه سال ۹۴ پس از ماه ها تلاش و پیگیری به صورت داوطلبانه برای کمک به جبهه های دفاع از حریم اسلام و حرم حضرت زینب(س) عازم سوریه شد اما هیچگاه پیکر او پس از شهادت به کشور بازنگشت.
?شهید امیرعلی محمدیان?
آثار خدمت به پدر و مادر
✅آثار خدمت به پدر و مادر
✍️برتر از جهاد:
پیامبر اکرم (ص)فرمودند: قسم به خدایی که جانم دردست اوست هر آینه انس پدر و مادر به تو در یک شبانه روز، از جهاد یک سال بهتر است.
نیکی به والدین کفاره گناهان است:
شخصی نزد حضرت رسول (ص) آمد عرض کرد: کار زشتی نبوده مگر اینکه من انجام دادهام آیا برای من توبهای هست؟ حضرت فرمود: برو به پدر و مادرت نیکی کن تا کفاره گناهانت گردد.
نگاه شفقت به پدرو مادر:
پیامبر(ص)وفرمود: نیست فرزند نیکوکار به پدر و مادرش مگر اینکه هر گاه از روی رحمت و محبت به والدین خود بنگرد بهر نظری ثواب یک حج مقبوله برایش می باشد.
خشنودی والدین خشنودی خداست:
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: خشنودی خداوند با خشنودی والدین است و خشم او با خشم ایشان است.
?دعای ملائکه به نیکی کننده به والدین:
رسول خدا(ص) فرمود: خدای را دو ملک است که یکی از آنها میگوید خدایا از هر شری و آفتی نیکی کننده به والدین را نگهدار، و دیگری میگوید: خدایا هلاک کن عاق والدین ها را به سبب غضب فرمودند به آنها و البته دعای ملک هم مستجاب است.
? بحار الانوار، ج ۷۴ ، ص ۵۲
? بحار الانوار، ج ۷۴ ، ص ۸۲
? بحار الانوار، ج ۷۴ ، ص ۷۳
? کنز العمال، ج ۱۶ ، ص ۴۷۰