#نکته_ایی_تاریخی
#نکته_ایی_تاریخی
هنگامى که امام(علیه السلام) با سپاه اندک خویش درمسیرکوفه به «قصر بنى مقاتل» رسید در آنجا خیمه اى توجّهش را جلب کرد، پرسید:
«این خیمه از کیست؟» گفتند: «عبیدالله بن حرّجعفى». امام(علیه السلام) «حجّاج بن مسروق جعفى» را به نزد او فرستاد. حجّاج به خیمه عبیدالله بن حرّ آمد، سلام کرد و گفت:
اى پسر حرّ! به خداسوگند! اگر شایسته آن باشى که بپذیرى خداوند به تو کرامتى عظیم هدیه کرده است.
گفت: کدام کرامت؟
حجّاج پاسخ داد: این حسین بن على(علیه السلام) است، که تو را به یارى خویش فرا مى خواند. پس اگر در رکاب آن حضرت با دشمنانش نبرد کنى، پاداش بزرگى نصیب تو خواهد شد و اگر کشته شوى، به فیض شهادت نایل گردى.
«عبیدالله بن حرّ» گفت: من از کوفه بیرون نیامدم مگر آن که بیم داشتم حسین بن على(علیه السلام) به کوفه قدم گذارد و من آنجا باشم و یارى اش نکنم. در کوفه هیچ یاورى نمانده مگر آن که به دنیا رو کرده است، خدمت امام برگرد و این مطلب را به عرضشان برسان.
حجّاج نزد امام آمد و ماجرا را به عرض امام(علیه السلام) رساند. امام برخاست و با تنى چند از یاران خود به نزد عبیدالله بن حرّ آمد. عبیدالله از امام(علیه السلام) استقبال گرمى به عمل آورد و امام نشست و پس از حمد و ثناى الهى فرمود:
(امّا بعد! اى پسر حرّ! همشهریان تو این نامه ها را برایم نوشتند و خبردادند که همگى بر یارى من متّفق اند و در کنار من ایستاده و با دشمنانم پیکار خواهند کرد. و از من خواستند که نزدشان بروم و من نیز آمدم. ولى گمان نمى کنم که آنان بر عهدشان پایدار بمانند، زیرا آنان بر کشتن پسر عمویم ـ مسلم بن عقیل(رحمه الله) ـ و یارانش (با دشمنان) همکارى کردند، و همگى با پسر مرجانه ـ عبیدالله بن زیاد ـ که از من مى خواهد با یزید بیعتکنم، همراه شده اند. و تو اى پسر حرّ بدان! به یقین خداوند در برابر کارهایى که انجام داده اى و گناهانى که در ایّام گذشته مرتکب شده اى، از تو بازخواست خواهد کرد، و من در این لحظه از تو مى خواهم که با آب توبه گناهانت را شستشو دهى و تو را به یارى خاندان اهلبیت(علیهم السلام) فرا مى خوانم.
اگر حقّمان را به ما دادند خدارا بر آن شکرکرده و مى پذیریم و اگر آن را از ما بازداشتند و به ظلم و ستم بر ما چیره شدند تو در طلب حق، از یاوران من خواهى بود و در هر دو صورت زیانى نخواهى دید).
عبیدالله بن حرّ عرض کرد: به خداسوگند! اى فرزند رسول الله(صلى الله علیه وآله) اگر در کوفه کسانى بودند که تو را یارى کرده و در رکابت پیکار مى نمودند، من مقاوم ترین آنان در برابر دشمنانت بودم. ولى من در کوفه شاهد بودم که مدّعیان پیروى تو از ترس بنى امیّه و شمشیرهایشان به خانه هاى خود خزیدند. تو را به خداسوگند که این خواهش را از من مکن. من هر چه بتوانم ـ از کمک هاى مالى ـ از تو دریغ نخواهم کرد این اسب را از من بپذیر که در پى کسى با آن روان نشدم مگر آن که بر او دست یافتم و با آن از مهلکه اى نگریختم جز آن که نجات یافتم و این شمشیر را تقدیم تو مى کنم که به هر چه فرود آوردم آن را برید.
امام(علیه السلام) فرمود: اى فرزند حرّ! ما به قصد اسب و شمشیرت نیامدیم، ما آمدیم تا از تو یارى بطلبیم. اگر از تقدیم جانت در راه ما دریغ مى ورزى، هیچ نیازى به مالت نداریم… من از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شنیدم که مى فرمود: «هر کس فریاد استغاثه اهل بیتمرا بشنود و به یاریشان نشتابد خداوند وى را به رو در آتش دوزخ اندازد).
آنگاه امام حسین(علیه السلام) برخاست و به نزد یاران خود برگشت.
سلام امام زمانم
سلام امام زمانم✋?
مولای غریبم
فدای قلب سوخته و
چشمان اشک بارت
در ماتم جد بزرگوارتان …
بیا منتقم خون حسین
?اللهم عجل لوليك الفرج?
به نام نامی
به نام نامی
مولای عابدین صلوات
برای سرور و
سالار ساجدین صلوات
برای سید
سجاد آن امام همام
که هست رهبرو
سردار صابرین صلوات
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهم
یا رب!
یا رب!
جان جانانم تویی،
آغاز و پایانم تویی
منگنهکار و توبهگر،
آنکه میبخشد تویی
ذکر خدا دل را جلا میدهد
و عشق خدا دل را شفا میدهد
خدایا
به اسم اعظمت و ذکر و عقشت
روزمان را آغاز میکنیم
لقمان عليه السلام
? لقمان عليه السلام ـ في وَصِيَّتِهِ لِوَلَدِهِ ـ
? يا بُنَيَّ ، لا تَدخُل فِي الدُّنيا دُخولاً يَضُرُّ بِآخِرَتِكَ ، ولا تَترُكها تَركا تَكونُ كَلاًّ عَلَى النّاسِ .
? لقمان عليه السلام ـ در سفارش به فرزندش ـ
? فرزندم! نه چندان وارد دنيا شو كه به آخرتت لطمه بزند و نه چنان رهايش كن كه بارى بر دوش مردم باشى.
? تنبيه الخواطر : ج 1 ص 79 ، بحار الأنوار : ج 73 ص 124 ح 112 .
شکنجه شیطان
?استاد قرائتی:
? شکنجه شیطان ?
?مردی، قنبر، غلام علی (علیه السلام) را دشنام داد. قنبر خواست که دشنام او را برگرداند حضرت او را صدا کرد و گفت: ای قنبر! آرام باش! بگذار که این شخص دشنام دهنده، خوار باشد. تو با سکوت خود، خداوند رحمان را خشنود می کنی و دشمن خود، شیطان را شکنجه می دهی!!!