«امام جعفرصادق (عليهالسلام)»:
«امام جعفرصادق (عليهالسلام)»:
المُنتَظِرُ لِلثّاني عَشَر كَالشّاهِرِ سَيفَهُ بَينَ يَدَي رُسولِ الله صليالله عليه و آله يَذُبُّ عَنهُ.
کسي که در انتظار امام دوازدهمين خود به سر ميبرد همانند کسي است که در رکاب رسول خدا(صليالله عليه و آله و سلم) شمشير کشيده و از آن حضرت دفاع مينمايد. (کمالالدين، ص ٦٤٧)
#شهیدسیدحمیدطباطباییمهر
خـــــداوند، برترین بـــــندگانش
را از میــــان عاشــقان بر میگزیند….
هر که عاشــقــتــر، پَــر.?
#شهیدسیدحمیدطباطباییمهر
#کلنا_عباسک_یا_زینب
خاطرات همسر پاسدار مدافع حرم #شهید_امین_کریمی
?خاطرات همسر پاسدار مدافع حرم #شهید_امین_کریمی
?قسمت 2⃣
?جلسه خواستگاری
?با سادهترین لباس به خواستگاری آمد؛ پیراهن آبی آسمانی ساده، شلوار طوسی با جوراب طوسی و ته ریش آنکارد شده. یک دسته گل خیلی خیلی بزرگ هم با خودش آورده بود با یک جعبه شیرینی خیلی بزرگ!
?هیچ وقت فراموش نمیکنم همان جلسه اول با پدرم سر صحبت را درباره شهدا باز کرد. پدرم هم رزمنده بود و انگار با این حرفها به هم نزدیکتر شده بودند. بعدها درباره این حرفهای روز خواستگاری از او پرسیدم. با خنده گفت «نمیدانم چه شد که حرفهایمان اینطور پیش رفت.» گفتم «اتفاقاً آن روز حس کردم خشک مذهبی هستی!»
?اما واقعاً انگار وقتی فهمید پدرم اهل جبهه بوده به نوعی حرف دلش را زده بود. اصلاً گویا بنای آشناییمان با شهادت پا گرفت. حتی پدرم به او گفت «تو بچه امروز و این زمونهای. چیزی از شهدا ندیدی! چطور این همه از شهدا حرف میزنی؟» گفت «حاج آقا، ما هر چه داریم از شهدا داریم. الگوی من شهدا هستند. علاقه خاصی به شهدا دارم…» آن روز با خودم فکر میکردم این جلسه چه شباهتی به خواستگاری دارد آخه!
?مادرش گفت «از این حرفها بگذریم، ما برای موضوع دیگری اینجا آمدهایم… » مادرم که پذیرایی کرد هم هیچچیز برنداشت! فقط یک چای تلخ! گفت رژیمام! ( همه میخندیم) آن روز صحبت خصوصی نداشتیم. فقط قرار بود همدیگر را ببینیم و بپسندیم. که دیدیم و پسندیدیم… آنهم چه پسندی… با رضایت طرفین قرار های بعدی گذاشته شد.
?ادامه دارد…
#سبک_زندگی_عاشورایی_زمینه_ساز_حکومت_مهدوی
#سبک_زندگی_عاشورایی_زمینه_ساز_حکومت_مهدوی
?استاد ملایی
?قسمت پنجم: عبودیت
?قیام عاشورا برای این است که طور دیگه ای به زندگی نگاه کنیم.
?زندگی یعنی درک حق و حرکت در مسیر حق تا رسیدن به حق.
?تعبیر دیگر این، بندگی و عبودیت خداست.
?اگه تو بندگی خدا رو کنی به مقام خداوندگاری میرسی.
?در حدیث قدسی داریم که توبیا حرف منو گوش کن تورو مثل و نظیر خودم میکنم…
?چطور بندگی رو در خود ثابت کنیم؟
با عبادت.
?عبادت یعنی اظهار بندگی و خضوع.
?عبادت های ظاهری برای دورشدن از غفلت و تعالی روح ماست.
???
#امام_زمان #محرم
✨تو
✨تنها حضور همیشه حاضری
✨که حتی
✨لحظه ای رهایمان نکرده ای
✨و ما…سالهاست
✨که به غفلت از حضورت
✨خو گرفته ایم!!
? #سلام_تنها_حضور_غایب_زمین
? #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
? #امام_زمان #محرم
#سیمای_شیعیان
#سیمای_شیعیان
نوف بن عبدالله بکالی می گوید: حضرت علی (علیه السلام) به من فرمود:
ای نوف! ما از سرشتی پاک آفریده شده ایم و شیعیان ما از سرشت ما آفریده شده اند. پس هرگاه روز قیامت فرا رسد آنها به ما می پیوندند.
گفتم: یا امیر مومنان! شیعه ی خود را برای ما توصیف کن.
حضرت از این که من نام شیعه ی او را آوردم گریست و سپس پاره ای از صفات شیعه را بیان نمود و فرمود:
ای نوف! به خدا سوگند!
1. شیعه ی من شکیبا و به خدا و دین آگاه است.
2. به طاعت امر الهی مشغول است.
3. و در پرتوی محبت او ره می نوردند.
4. فرسودگان عبادت و پا بر جای زمان زهدند.
5. از شب زنده داری چهره هایی نحیف و لاغر دارند.
6. چشمانشان از گریه فرو رفته است.
7. لبهایشان از زیادی ذکر به خشکی گراییده است.
شکم هایشان از گرسنگی (روزه داری) فرو رفته است.
9. رنگ خدایی در سیمایشان هویدا و پارسایی در چهره شان پیدا است.
10. چراغهای هر تاریکی هستند.
11. و هر زشتی را همچون گل می آرایند….
اینها پاک ترین شیعیان من و ارجمندترین برادران هستند. آه! چقدر مشتاق دیدار آنها می باشم.
?داستانهای بحارالانوار ج۸