زیارت نامهٔ شهدا
زیارت نامهٔ شهدا ?
? دل کـہ هوایـے شود، پرواز است کـہ آسمانیت مےکند و اگر بال خونین داشتہ باشے دیگر آسمان، طعم ڪربلا مےگیرد؛ دلـها را راهے کربلاے جبـهہها مےکنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت “شــهـــداء” مےنشینیم…♥️
بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم?
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَاللہ وَاَحِبّائَہُ، اَلسَّلامُ عَلَیـڪُم یَـا اَصـفِـیَـآءَ اللہ و َاَوِدّآئَـہُ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصَـارَ دینِ اللہِ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ، اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُـحَـمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـےّ الـوَلِـےّ النّـاصِحِ، اَلسَّـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبـدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّـے طِبتُم وَ طابَـتِ الاَرضُ الَّتی فیهـا دُفِنتُم، وَ فُـزتُم فَـوزًا عَظیـمًا فَیـا لَیتَنـے کُنـتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم…✨
#شادے_روح_شـهدا_صلوات
#طنز_جبهه
#طنز_جبهه
ایام ماه رجب بود و هر روز دعای یا مَن اَرجوه لِکُلِّ خَیر را میخواندیم .
روحانی گردان قبل از مراسم ، بـرای آن دسته از دوستان که بلد نبودند ، توضیح میداد
بـرادران وقتی بـه عـبارت یا ذوالجلال و الاکـرام رسیـدید ، کـه در ادامـه آن جمله حَرِّم شَیبَتی عَلَی النّار می آیـد ، با دست چپ، محاسن خود را بگیرید و انگشت سبـابـه دست دیگـر را بـه چـپ و راست حرکت دهید
هنوز حرف حاج آقا تمام نشده بود، یکی از بچـه هـای شوخ و بسیجی ، از انتهای مجلس بلند شد وگفت حاج آقا اگر کسی محاسن نداشت ، چه کار کنه؟
حاج آقا هم کـم نیاورد و در جـواب گفت محاسن بغل دستی اش را بگیره! چارهای نیست ، فعلاً دوتایی استفاده کنند تا بعد!
و رزمنده ها زدند زیر خنده
#شهیدم کند
❤️?
?دلم رفاقتی میخواهد؛
?که سربند یا زهرا ببندد
?که دلم را حسینی کند
?که خاکی باشد
?اما از جنس عشق
?از جنس ایثار و پایداری
?دلم رفاقتی میخواهد
?که #شهیدم کند
#سلام_امام_زمانم
❣️#سلام_امام_زمانم❣️
? السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ…
?سلام بر تو ای چشم بینای پروردگار…
که همه عالم در نظر توست و نظر همه عالم به سوی تو….
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج
طبق فرمایش امام خامنہ اے ؛
طبق فرمایش امام خامنہ اے ؛
« نگہ داشتن یاد #شهدا ، کم تر از #شهادت نیست … »
-لبخندهای شما را خریداریم.
گاهی در جبهه های دفاع از حق در برابر باطل به تابلو نوشته ها، سنگرنوشته ها و لباس نوشته هایی برخورد می کردیم که در بردارنده نوعی طنز و شوخی بود. در این جا گوشه هایی از این تابلو نوشته ها را که بیانگر روحیه رزمندگان سرافراز اسلام در آن شرایط سخت است را با هم می خوانیم:
۱-لبخندهای شما را خریداریم.
۲- لطفا پس از رفع حاجت آب بریزید تا کاخ صدام تمیز باشد.
۳- ورود برادر ترکش به منطقه ممنوع
۴- لطفا وارد میدان مین نشوید.
۵- مرگ بر هزاردام این که صدام است.
۶- مزرعه نمونه سیب زمینی (تابلو ورودی میادین مین گذاری شده)
۷- مشک آهنی (تانکر آب نوشته)
۸- من خندانم قاه قاه قاه (این جمله با خط درشت پشت پیراهن شهید مهدی خندان جمعی گردان عمار لشکر 27 نوشته شده بود)
۹- من مرد جنگم (الکی من خالی بندم)
۱۰-مواظب باش ترکش کمپوت نخوری (تابلویی بود جلوی در تدارکات در منطقه)