حکومتها، سرچشمه ی مفاسد و بی عدالتی
? حکومتها، سرچشمه ی مفاسد و بی عدالتی
✍️ #امام_خمینی (ره)
?تمام گرفتاریهایی که برای ملتها هست برای این است که #تزکیه در کار نبوده است. چنانچه سران قوم، آنهایی که کشور را اداره میکنند، تزکیه شده بودند، نفسشان تزکیه شده بود، تربیت شده بود، این گرفتاریها برای ملت ما پیش نمیآمد.
?منشأ تمام این گرفتاریها، در همه جا، این است که آنهایی که متکفّل امور ملت هستند تزکیه نشدهاند. یک نفر آدمی که تزکیه نشده، سلطه بر یک ملت پیدا بکند، این همه گرفتاریهایی که در طول پنجاه و چند سال برای ملت ما پیش آمد، این همه گرفتاریها را ایجاد میکند.
?آن کسی که به یک ملتی سلطه دارد، به یک ملتی حکومت دارد، این فرد چنانچه #عدالت_پرور باشد، دستگاه او عدالتپرور خواهد شد؛ قشرهایی که به او مرتبط هستند قهراً به عدالت گرایش پیدا میکنند؛ تمام اداراتی که تابع آن مملکت است، تابع آن حکومت است، خواه ناخواه به عدالت گرایش پیدا میکند. عدالت گسترده میشود.
?لذا از حکومتها سرچشمه میگیرد #مفاسد و سرچشمه میگیرد #مصالح. #حکومتِ_عدل، تمام مصالح کشور را تامین میکند به اندازه قدرت؛ و #حکومت_ظلم، تمام بدبختیها را برای یک ملتی ایجاد میکند.
?دولت واقعاً باید با تمام قدرت آن طوری که علی (علیه السلام ) برای #محرومین دل می سوزانداین هم با تمام قدرت،دل بسوزاند برای محرومین،مثل یک پدری که بچه هایش اگر گرسنه بمانند،چطور با دل افسرده دنبال این می رود که آنها را سیر بکند، یک دولت تابع امیرالمؤمنین باید اینطور باشد.
?بیانات در باب حاکمان تزکیه نشده و حکومت فاسد، ٢۶ تیر ۵٨
استاد آیت الله #میر_باقری
? مقام «بسم الله الرحمن الرحیم»
✍️استاد آیت الله #میر_باقری
? خدای متعال بهترین بتشکن است؛ یعنی بتهای ما را میشکند و بتکدهی ما را ویران میکند؛ چه بتکدههای علنی ما و چه بتکدههایی که با شرک خفی برای خودمان درست کردهایم
?ما هزار واسطه درست کردهایم؛و به اینها تکیه میکنیم،و با اینها خوش هستیم،و از اینها لذت میبریم،و به اینها دل میبندیم،و به همین واسطهها امیدواریم،و از نبودن اینها میترسیم
?ما باید به مقام «بسم الله» برسیم؛ یعنی مقامی که در همهی احوال، به او اتکا داشته باشیم و به غیر او تکیه نکنیم:«أستعین علی أموري کلها باللّٰه»
?شخصی بر حضرت امیر (ع) وارد شد و روی صندلی نشست. یکباره روی زمین افتاد و سرش طوری شکست که زخم به استخوان رسید. امام (ع) بر سرش دست کشیدند و شفایش دادند و سرش را بستند. وقتی دردش آرام شد، فرمودند: الحمدلله! خدای متعال مجازات دوستان ما را در دنیا قرار داده است ؛مزد دشمنان ما را هم در دنیا داده است؛ آنان مستحق مزد نیستند، چون برای خدا کار نمی کنند، ولی خدا در دنیا به آنان مزد داده است
?آن شخص فهمید که حضرت چه میگویند. گفت: آقا! من چه جرمی کردم؟حضرت فرمودند:چرا «بسم الله» نگفتی؟
?مکرر این را به رفقا میگویم که اگر ما روی صندلیای بنشینیم که میخهایش سست باشد، چهل تا بسمالله میگوییم؛ همین که میخهایش را میکوبیم و سفت میشود، دیگر «بسم الله» نمیگوییم! این بی انصافی نیست؟! یعنی این میخ شما را نگه میدارد؟! آن وقت مستحق نیستیم که خدای متعال همین صندلی را بلغزاند که ما زمین بخوریم؟
?تأملات قرآنی، جلد۱، گفتار دوم
#تفسیر_قرآن_کریم (ادامه تفسیر آیه ٢ سوره عنکبوت)
#تفسیر_قرآن_کریم
(ادامه تفسیر آیه ٢ سوره عنکبوت)
?بعد از بیان علل آزمایش و امتحانات الهی می خواهیم ببینیم ویژگی امتحانات الهی چیست؟
1⃣مجهول بودن
در امتحان باید نقطة مجهولی گنجانده شود تا میزان قابلیت موجودِ مورد آزمایش روشن شود
?برای مثال اگر حضرت ابراهیم(ع)از ابتدا می دانستند قوچی بهشتی فدای اسماعیل(ع)می شود، به دست گرفتن کارد و کشیدن برگلوی فرزند هنری نبود. آن چه اهمیت داشت، این بود که تا آخر بپندارد این کار باید انجام شود و اراده جدّی خداوند است. چنان که هنگام پرتاب شدن در دل آتش می بایست از گلستان شدن آتش تا قبل از وقوع بی اطلاع باشد؛ اینگونه مقام تسلیم و رضا حاصل میشود و الا امتحانات سخت نمیبود
2⃣تناسب با افراد
آزمایش باید به گونه ای باشد که توان پاسخگویی وجود داشته باشد؛ مثلاً هیچ گاه حل فرمول های پیچیده ریاضی را از یک دانش آموز ابتدایی نباید خواست، از این رو اگر خداوند یک هزارم امتحان های انبیا و اولیا را از ما به عمل آورند، همان اول مردود خواهیم شد
?در روایات آمده است که آزمایشات الهی متناسب با ایمان افراد تنظیم میگردد و امکان ندارد خداوند بنده ای را بیش از توانش مبتلا کند و مورد امتحان قرار دهد
?لذا روایات میفرماید آزمایش الهی نسبت به مؤمن مانند دوکفه ترازو است هر چقدر که ایمان انسان بیشتر باشد میزان امتحانات هم بالاتر میرود. پس اگر شخصی دچار مشکلی دشوار شد این بدان معناست که خداوند توان فائق آمدن از این مشکل را به او داده است
اسارت ها، ما را از حسین جدا می کند...
? اسارت ها، ما را از حسین جدا می کند…
✍️استاد #علی_صفایی_حائری
?اسارتها را بايد شناخت. وقتى كه من به تجارت، به صنعت، به علم و طبابت و يا فقه و اصول خودم مشغول باشم و در كنار اين شغلها به تربيت مردم و تلقى جديد تودهها فكر نكنم و در كنار شغلها به تربيت مهرههاى كارساز و به جايگزينى آنها فكر نكنم،
? فقط و فقط خودم را بخواهم و پفك، شيرينى و لباس رنگارنگ و هوسهاى بچههايم را، خوب معلوم است كه ولىّ محصور مىشود و تنها مىماند و معلوم است كه وتر موتور مىگردد.
?مشكل در همين اسارتهاست كه ما را از حسين (عليه السلام) جدا مى كند. معيّت حسين (عليه السلام) و همراهى او در دنيا و آخرت، رزق معرفت و رزق برائت مىخواهد.
? وارثان عاشورا (ص ٢٧۱)
پیشنهاد #دانلود_کتاب رمان "سرخ و سیاه"
?پیشنهاد #دانلود_کتاب
رمان “سرخ و سیاه”
✍️نویسنده : “استاندال” ، نویسندهٔ مشهور فرانسوی
? #مقام_معظم_رهبری ؛ در مقایسهی رمان «سرخ و سیاه» استاندال و داستان حضرت یوسف(ع) که شبیه همان ماجرا میباشد؛ میگویند:
?ماجرای یوسف فقط ماجرای چشم پوشیدن از یک شهوت جنسی نیست. مسئله از این فراتر است. پسر جوان زیبای برازندهای در یک خانوادهی صد در صد اشرافی مورد توجه ویژهی بانوی آن خانه و مورد اعتماد مرد آن خانه قرار میگیرد. این را در ذهنتان فرض کنید. در خانهی عزیز مصر، نوکران، خدمتکاران و مباشرین؛همه نوع انسانی هستند. وقتی جوانی که خود از شخصیتی هم برخوردار است عاقل است، آگاه است، نجیب و پاکیزه است و در نهایت زیبایی است ؛ به یک صورت سوگلی مرد خانه و به یک صورت هم مورد نظر زن خانه است. همهی اجزای این خانه از او فرمان میبرند و برایش احترام قائلند. ناگهان این جوان در معرض یک امتحان قرار میگیرد. در آن امتحانی که هم شنیدهاید و میدانید و این جوان، سربلند بیرون میآید. غلبه بر شهوت جنسی بخش کوچکتر مسئله است. ببینید! فرهنگ قرآنی این است. این هنوز مرحلهی پایینتر آن است.
? این کتاب هم از رمانهای درجهی یک و یکی از ۱۰ رمان معروف دنیاست. رمان را فقط برای این نمینویسند که کسی سرگرم شود. اینها پیام دارند و نشان دهندهی فرهنگند. یعنی در واقع زندگی را به نحوی به خوانندهی خودش تعلیم میدهند.
?دیدار با تشکل های مختلف دانشجویی ٧٧/۱۰/٢۴
?کتاب دو جلد میباشد؛ لذا برای بارگذاری در قالب یک فایل فشرده شده قرار داده ایم.
شرح_نهج_البلاغه (ادامه شرح حکمت ۴٧)
#شرح_نهج_البلاغه
(ادامه شرح حکمت ۴٧)
?امام(ع) در چهارمين و آخرين سخن حكيمانه اش مى فرمايد:
?وعِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَيْرَتِهِ
عفت هر كس به اندازه غيرت اوست
?غيرت به معناى حفظ ارزش هاى مربوط به خود و جلوگيرى از تجاوز ديگران به حريم اوست كه غالباً در عرف ما در امور ناموسى به كار مى رود
?انسان غیرتمند حاضر نیست پاکدامنی خود و خانواده اش مخدوش شود بنابراین با تمام مظاهر فساد و هر آنچه سبب میشود به عفاف صدمه وارد کند ستیز مینماید.
در صد عفت افراد به اندازه درصد غیرت آنهاست؛ هر چه برخورداری از غیرت در
آنها ضعیف باشد پاکی و عفاف نیز در آنهاضعیف است
?امام صادق (ع) فرمود:
اِنَّ اللهَ تبارَکَ و تعالی غیُورٌ یُحِبَّ کُلَّ غیورٍ و لِغیرتِهِ حَرَّمَ الفواحِشَ ظاهِرها وَ باطِنَها
خدای تبارک و تعالی غیرتمند است و هر غیرتمندی را دوست میدارد و از غیرتمندی اوست که زشتکاریها را پیدا و ناپیدا حرام فرموده است
?عفت به معناى خوددارى و حالت انزجار از ملاحظه صحنه هاى زشت و غيرت؛ هرگونه اهتمام و دفاع از حقوق الهى و انسانى خويش است و بعيد نيست كه منظور از امام(ع)از جمله بالا همان معناى وسيع كلمه در هر دو مورد باشد
? از اين رو در حديثى از امام باقر(ع) مى خوانیم: برترين عبادت پاك بودن از نظر تغذيه و امور جنسى است. یا فرمودند:هيچ كس خدا را عبادتى بهتر از اين نداشته كه عفت را در مورد شكم و امور جنسى رعايت كند
? نتیجه آنکه هر مومنی که از حرام و فحشاء خود و خانواده اش را بر حذر بدارد عفیف است و غیرتمند.