درحقیقت ماغایبیم
درحقیقت ماغایبیم☘️
?عارف مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی در بیانی، معنای غیبت حضرت ولی عصر(عج) را اینگونه تشریح میکنند:
?سوال شد امام زمان (عج) غایب است یعنی چه؟ گفتم غایب؟ کدام غایب؟ بچه دستش را از دست پدر رها ڪرده و گم شده می گوید: پدرم گم شده است. ما مثل بچهای هستیم ڪه پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور میڪنند.
بچه جلب ویترین مغازهها میشود و دست پدر را رها میڪند و در بازار گم میشود و وقتی متوجه میشود ڪه دیگر پدر را نمیبیند، گمان میڪند پدرش گم شده است. در حالی ڪه در واقع خودش گم شده است.
❤️انبیاء و اولیاء پدران خلق اند و دست خلائق را میگیرند تا آنها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلائق جلب متاعهای دنیا شدهاند و دست پدر را رها ڪرده و در بازار دنیا گم شدهاند. امام زمان (عج) گم و غایب نشده است ما گم شدیم و محجوب گشتهایم. امام غایب نیست، تو نمی بینی آقا را. او حاضر است. چشمت رو ڪه اسیر دنیا شده اگر از دنیا دست بردارد، آقا را می بیند. ﴿خلاصه نگو آقا غایب است. تو نمی بینی.﴾
?برگرفته از ڪتاب “امام زمان (عج) در ڪلام اولیای ربانی/مهدی لڪ علی آبادی/ص 30
بین دو دعای مستجاب دعا کنید
✍️ #پای_درس_استادرائفی_پور
? بین دو دعای مستجاب دعا کنید
شخصی بود گناهی کرده بود
ولی دیگه، الان دعای عهدش ترک نمیشه! نماز شب میخونه! پشیمونه! میگه: خدا منو بخشیده، میگم: فکرشم نکن که نبخشیده باشه
?شما یه آدم عوضی رو ده بار صداش بکنید، آخرش میگه چیه؟ این همه یاالله گفتی نشنیده؟! اینقدر رحمت، اینقدر کرامت؛ برای چی میگن وقتی میخواهید دعا بکنید، اول و آخرش صلوات بفرستید؟ چون اون دوتا مستجابه، خدا شأنش اجل بر اینه که بگه، اینهمه میبخشم، نه اون یکی رو نمیبخشم، این یدونه رو مستجاب نمیکنم، راز این دوتا صلوات قبل و بعد دعا، همینه…
?یک آیه در قرآن داریم، حاج آقا رحیمیان تو جمکران، داشتیم باهم صحبت میکردیم، گفت: من رفتم پیش حاج آقا تهرانی، از ایشون پرسیدم (آیهی عجیبیه!) میگه: من اون دنیا بهترین عمل شمارو حساب میکنم
?یه نفر پیدا کنید، اینجوری تو دنیا با ما معامله کرده باشه! میدونی یعنی چی؟ یعنی تو عمرت چقدر نماز صبح خوندی؟ خیلی! یکیشون بهتر از همه بوده، میگه: همه رو میبرم زیر نمودار، با اون یکی میکنم؛ آیه قرآنه!
?ببین چطور خدا داره با ما حساب میکنه، با این حساب آنهایی که میرن جهنم خیلی احمقند، خیلی دیگه باید طرف شمر باشه بره جهنم؛ وقتی خدا این جوری داره میبخشه❤️?
#سخنان_حکیمانه
#سخنان_حکیمانه
همهٔ انسانها به حکم اینکه #انسان هستند، از بدی بدشان میآید. پس اگر از کسی بدی سر زد، به جای اینکه بدمان بیاید و بدیاش را به او تذکر دهیم، به یاد داشته باشیم که همه انسانیم؛ پس وجه مشترکمان را در نظر بگیریم و بخشی از انسانیتی را که هم در او و هم در ماست، نشانش دهیم تا زیباییاش را ببیند و جذب آن شود.
مثل جریان آن کودک که بر لب بام بازی میکرد و هر لحظه ممکن بود پایین بیفتد. مادرش میدانست که اگر کودک را صدا بزند و بگوید: «برو عقب»، خطرش کمتر نیست؛ بلکه چهبسا باعث شود او بترسد یا لجبازی کند و جلوتر بیاید. برای همین، کودک دیگری را صدا کرد و او را به پشتبام برد. کودک اول وقتی او را دید، از لب بام کنار آمد تا با هم بازی کنند؛ چون همجنس خود را دیده و جذبش شده بود. به این ترتیب خطر برطرف شد.
این، برخورد کریمانه با خطاهاست. به جای اینکه کنار بایستیم و بگوییم: «داری میافتی»، صفات زیبایی را که درونش هست و به آنها تمایل دارد، نشانش دهیم. مطمئن باشیم که اگر به جای #تذکر به دیگران، مراقب خود باشیم، نور #کرامت ما به آنها نیز میرسد و دیر یا زود، بدیشان را کنار میگذارند.
#سخنان_حکیمانه
#سخنان_حکیمانه
همهٔ انسانها به حکم اینکه #انسان هستند، از بدی بدشان میآید. پس اگر از کسی بدی سر زد، به جای اینکه بدمان بیاید و بدیاش را به او تذکر دهیم، به یاد داشته باشیم که همه انسانیم؛ پس وجه مشترکمان را در نظر بگیریم و بخشی از انسانیتی را که هم در او و هم در ماست، نشانش دهیم تا زیباییاش را ببیند و جذب آن شود.
مثل جریان آن کودک که بر لب بام بازی میکرد و هر لحظه ممکن بود پایین بیفتد. مادرش میدانست که اگر کودک را صدا بزند و بگوید: «برو عقب»، خطرش کمتر نیست؛ بلکه چهبسا باعث شود او بترسد یا لجبازی کند و جلوتر بیاید. برای همین، کودک دیگری را صدا کرد و او را به پشتبام برد. کودک اول وقتی او را دید، از لب بام کنار آمد تا با هم بازی کنند؛ چون همجنس خود را دیده و جذبش شده بود. به این ترتیب خطر برطرف شد.
این، برخورد کریمانه با خطاهاست. به جای اینکه کنار بایستیم و بگوییم: «داری میافتی»، صفات زیبایی را که درونش هست و به آنها تمایل دارد، نشانش دهیم. مطمئن باشیم که اگر به جای #تذکر به دیگران، مراقب خود باشیم، نور #کرامت ما به آنها نیز میرسد و دیر یا زود، بدیشان را کنار میگذارند.
#سخنان_حکیمانه
#سخنان_حکیمانه
همهٔ انسانها به حکم اینکه #انسان هستند، از بدی بدشان میآید. پس اگر از کسی بدی سر زد، به جای اینکه بدمان بیاید و بدیاش را به او تذکر دهیم، به یاد داشته باشیم که همه انسانیم؛ پس وجه مشترکمان را در نظر بگیریم و بخشی از انسانیتی را که هم در او و هم در ماست، نشانش دهیم تا زیباییاش را ببیند و جذب آن شود.
مثل جریان آن کودک که بر لب بام بازی میکرد و هر لحظه ممکن بود پایین بیفتد. مادرش میدانست که اگر کودک را صدا بزند و بگوید: «برو عقب»، خطرش کمتر نیست؛ بلکه چهبسا باعث شود او بترسد یا لجبازی کند و جلوتر بیاید. برای همین، کودک دیگری را صدا کرد و او را به پشتبام برد. کودک اول وقتی او را دید، از لب بام کنار آمد تا با هم بازی کنند؛ چون همجنس خود را دیده و جذبش شده بود. به این ترتیب خطر برطرف شد.
این، برخورد کریمانه با خطاهاست. به جای اینکه کنار بایستیم و بگوییم: «داری میافتی»، صفات زیبایی را که درونش هست و به آنها تمایل دارد، نشانش دهیم. مطمئن باشیم که اگر به جای #تذکر به دیگران، مراقب خود باشیم، نور #کرامت ما به آنها نیز میرسد و دیر یا زود، بدیشان را کنار میگذارند.
#گناه_و_توبه
?چرا آدمِ اهل برنامه، از «گناه» متأثر میشود؟
?گناه یعنی خطایی که در اجرای برنامه رخ میدهد
? #گناه_و_توبه
?کسی که اهل برنامه شد، از بههم ریختن برنامهاش متأثر و ناراحت میشود. چنین کسی وقتی کمکم وارد فضای دین شد، آماده است برای اینکه از چیزی بهنام «گناه» خیلی متأثر و ناراحت بشود.
?میدانید گناه چرا آدم بابرنامه را متأثر میکند؟ چون گناه یعنی خطایی که در اجرای برنامه رخ داده است. کسی که اهل برنامه باشد، چکلیستِ برنامۀ خودش را نگاه میکند و با ناراحتی میگوید: «من امروز این دوتا مورد را در برنامهام خراب کردم یا درست اجرا نکردم!»
?اگر اهل برنامه باشی، خدا خطایت را جبران میکند. تو یک خدایی داری که وقتی در برنامهات خطا میکنی و میآیی درِ خانۀ خدا و خطایت را با او در میان میگذاری، میفرماید: میدانم الان که برنامهات خراب شده، خیلی ناراحت هستی، بیا خودم درستش میکنم، اینقدر خودت را زجر نده!
?آدم بابرنامه، اهل جبران خطا و توبه میشود، اما کسی که اهل برنامه نیست و گُترهای (بدون حساب و کتاب) زندگی میکند، اصلاً توبه چه میفهمد چیست؟! چون خطا و اشتباه در برنامه اصلاً برایش مهم نیست!
?آدم هوسران، از خطا در اجرای برنامه، متأثر نمیشود و میگوید «شد شد، نشد نشد!» چنین کسی اگر هم یکروز تا آخر وقت، تمام برنامههایش را دقیق انجام بدهد، کِیف نمیکند. یعنی نه از اجرای برنامه لذت میبرد نه از خطای در برنامه ناراحت میشود!