امیرالمؤمنین(ع):
?امیرالمؤمنین(ع):
به یکدیگر #هدیه دهید تامحبت رامیان خود بیفزایید.? ?
?پیامبرخوبیها (ص):
#هدیه_دادن مرد به #همسر، عفت او را افزایش میدهد.?
#مردان_بی_ادعا
⚪️ #مردان_بی_ادعا
? خاطره ای از جانباز شهید مصطفی الموسوی؛ مسئول مخابرات لشکر31 عاشورا و همرزم شهید مهدی باکری:
?سال 1362بود. از کرمانشاه (باختران) به طرف اسلام آباد ميرفتیم. از گردنه حسن آباد عبور کرده بودیم که گرد و خاکی در کنار بلند شد. جلوتر که رفتیم دیدیم تویوتا وانتی از جاده خارج شده و چپ کرده، و دو سه نفر درون آن گیر کرده اند. یکی از آنها برادر سید مصطفی الموسوی (مسؤول مخابرات لشکر عاشورا) بود، او و همراهش را از ماشین خارج کرده و با وسیله نقلیه خود به بیمارستان اسلام آباد بردیم. عکس رادیولوژی از آنها گرفتند. دکتر با دیدن عکس برادر الموسوی، متعجب و شگفت زده شد! … در جای جای بدن او پر ترکشهای ریز بود! … اینها یادگار دلاورمردی های او در اوایل جنگ بود… در جبهه های خوزستان..(سوسنگرد، دهلاویه، هویزه …)
-راوی: از دوستان شهید
ا?????
?سید محجوب، دوست داشتنی و خاکی و بی ادعا،مصطفی الموسوی در دهه۸۰ بر اثر جراحتهای ناشی از جنگ در گمنامی بشهادت رسید،بدون آنکه یک برگ گواهی مجروحیت و جانبازی در پرونده او باشد‼️
⚪️در پوشه پرونده پرسنلی او حتی سابقه یک روز حضور در جبهه هم یافت نشد❗️❗️
جانباز شهید مصطفی الموسوی، مسئول مخابرات لشکر31 عاشورا و همرزم شهید مهدی باکری:
? جانباز شهید مصطفی الموسوی، مسئول مخابرات لشکر31 عاشورا و همرزم شهید مهدی باکری:
⚪️ متن زیر، خاطرۀ تأمل برانگیز شهید الموسوی از شهید مهدی باکری است … و قابل توجه برای مسئولین و مدیران … ?
? به سمیناري در مشهد دعوت شده بودم. از لشکر اجازه گرفته و عازم شدم. رفت و برگشتمان با هواپيما بود. آنجا هم ما را به يك هتل چهار ستاره بردند كه امکانات خوبی هم داشت. برای من كه مدت زيادی در منطقه بودم، سفر لذتبخشي بود. چند روزی آنجا بوديم و برگشتيم.
?آقا مهدي، اولين حقوق سپاهش را گرفته بود. به ما گفت: امروز همه مهمان من، میخواهم همه را جگر مهمان كنم.
▫️خيلی سر حال بود. همينطور كه مشغول خوردن بوديم، گفت: خُب، آقای الموسوی، تعريف كن ببينم، از سمينار مشهد چه خبر؟
▪️من با آب و تاب گفتم: آقا مهدی، سمينار نگو، بگو دومينار !! عجب سميناري بود. با هواپيما بردنمون و رفتيم هتل چهار ستاره و خلاصه همه چيز به راه بود.
تا اين ها را گفتم، قيافهاش در هم رفت.
حرفهايم كه تمام شد، همينطور كه سيخها دستش بود، گفت: آقای الموسوي! اين سيخها رو میبينی؟ روز قيامت اينها رو توی بدنت فرو ميكنن. شما میتوانستی با اتوبوس بری، با اتوبوس هم برگردی.
گفتم: من كه هواپيما نگرفتم، برامون گرفته بودن.
سعي كردم خودم را تبرئه كنم، اما او با ناراحتي گفت: شما یک انسان بالغ هستی، وقتی یک جایی را می توانیم با اتوبوس برویم، چرا از هواپيما و پول ملت خرج کنیم؟ وقتی میتوانيم توی هتل معمولی بخوابيم، چرا برويم هتل چهار ستاره؟
میگفت: چون مأموريت بوده و از بيتالمال خرج شده، نبايد ميرفتی!
جفانکنیم !!
? جفانکنیم !!
اﻭﻟﻮﻟﻴﺖ ﺑﺎ ﻏﺪﻳﺮ اﺳﺖ بی توجهی به غدیر منجر به عاشورا و فاطمیه شد
از دو الی سه ماه پیش برخی شیعیان برای عاشورا و اربعین روز شمار زدند! این علاقهء به سید الشهدا علیه السلام قابل ستایش است. اما قبل از محرم، ما مناسبتی داریم که افضل بر تمام مناسبتهای ما است. اساس مذهب ما به بزرگداشت این روز است.
برای غدیر چه کردیم⁉️
برای غدیر کار نکردیم، متاسفانه انکار و تفسیر به رای شد! امام حسین علیه السلام کشته احیایِ غدیر است.
باید برای غدیر برابر عاشورا و فاطمیه توان گذاشت*
اگر غدیر فراموش نمی شد که عاشورا و فاطمیه ای در کار نبود!!
برای غدیر روز شمار بزنید، پوستر پخش کنید. بنر بزنید، جشن بگیرید، دسته شادی در خیابان راه بندازید. طنین علیا ولی الله باید عالم را بلرزاند.
کم کاری نکنید در حق امیرالمومنین علیه السلام و غدیر کم کارنکنیم.
جفا کردیم! ایستگاه صلواتی بر پا کنید. خیابان ها را آذین ببندید. دست به دست هم دهید.
*ﻣﻴﺪاﻧﻴﺪ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺷﺪﻩ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﻏﺬا و ﻭﻟﻴﻤﻪ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ اﺳﺖ
*ﻣﻴﺪاﻧﻴﺪ ﺑﻴﺸﺘﺮﻳﻦ ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻪ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﻋﻴﺪی بدهیدغدیراست ،نه نوروز
غدیرروزبیعت ،است
حاج آقا دولابی:
?حاج آقا دولابی:
اگر یک شخص غنی که به او اعتماد و اطمینان داری، به تو بگوید: نگران نباش و غصه ی بدهی هایت را نخور، خیالت راحت باشد، من هستم؛
ببین این حرف او چقدر به تو آرامش میبخشد و راحت میشوی…
خدای مهربان که غنی و تواناست به تو گفته: آیا خداوند برای کفایت امور بنده اش کافی نیست؟
باور داشته باش
??باور داشته باش
با هر لبخندی که می زنی
یک قدم جهان را از خشونتورزی
به سوی مهرورزی هُل داده ای !
پس دریغ نکن ؛?
دنیا این روزها بیشتر از همیشه به لبخند تو محتاج تر است …