خاک خوردیم
در روزگاری که حتی برخی دوستان و
همرزمانتان زمین را بلعیدند و از خاک
کاخ ساختند!
همین خاکی بودن شما را از خاک به
افلاک رساندو خواستید و خدایی
شدید
و آنان که خود را برنده پنداشتند
در خاکدان دنیا خاک شدند و گم
گشتند
دعا کن
ما نیز
چون تو
خاکی بمانیم
خاکی و خدایی
این عکس خاکی که می بینید
شهید حاج احمد کاظمی هست
#هفته_بسیج
بسیجیها …
چقدر شبیه ارباب میشوند!
طریق الحسین را به هرکس ندهند
در رکاب حسین (ع) جنگیدن
غیرت و زخمِ تیغ میخواهد،
انتخاب چنین سرانجامی
اعتقادِ عمیق میخواهد …
#شهید_آرمان_علیوردی
#شهید_سیدروحالله_عجمیان
#هفته_بسیج
#امام_خامنہ_ای:
🌱#امام_خامنہ_ای:
بسیجی اصلا احتیاج بہ محافظہ کـــاری نـدارد و بہ دنـبـــال
از دست دادن چــــیزی نیست،
یڪ ڪارت عضـویت بسیج دارد و آن هم #سند شهادتش است.
#شهید_مهدی_زین_الدین
شاگرد مغازه ی کتاب فروشی بودم حاج آقاگفت:
می خواهیم بریم سفر، توشب بیاخونه مون بخواب. بدزمستانی بود. سردبود. زودخوابیدم.
ساعت حدودا 2 بود، در زدند، فکرکردم خیالاتی شده ام. در را که بازکردم دیدم آقامهدی وچندتا از دوستانش ازجبهه آمده اند.
آنقدرخسته بودندکه نرسیده خوابشان برد. هواهنوزتاریک بودکه باز صدایی شنیدم، انگار کسی ناله می کرد. ازپنجره که نگاه کردم دیدم آقامهدی توی آن سرمای دم صبح، سجاده انداخته توی ایوان ورفته به سجده…
#شهید_مهدی_زین_الدین🌱🌷
فرار شهید هادی از وسوسه شیطان
🔻فرار شهید هادی از وسوسه شیطان🔻
🟡ابراهیم گرفته و ناراحت بود… رفتم کنارش ازش پرسیم: چیشده داش ابرام؟ مشکلی پیش اومده؟
اول نمی گفت. اما بعدش به حرف اومد: چند روزه دختری تو این محله به من گیر داده و میگه تا تورو به دست نیارم ولت نمی کنم…!
🟢 رفتم تو فکر یدفعه خندیدم!
ابراهیم گفت: خنده داره؟
گفتم:داش ابرام ترسیدم فکر کردم چی شده… با این تیپ و قیافه ای که تو داری این اتفاق عجیب نیست!
🔵 گفت: یعنی چی؟! یعنی بخاطر تیپ و قیافه ام این حرفو زده؟ گفتم: شک نکن…!
🟣 روز بعد تا ابراهیم رو دیدم خندم گرفت… با موهای تراشیده اومده بود محل کار و بدون کت و شلوار… فردای اون روز با پیراهن بلند به محل کار اومد و باچهره ای ژولیده تر… حتی با شلوار کردی و دمپایی آمده بود…
🔴 ابراهیم مدتی این کار را ادامه داد تا از این وسوسه شیطانی رها شد…
📚سلام بر ابراهیم1
روحش شاد و یادش گرامی
💐🍃سیدمحمدجواد میرباقری در عضویت بسیجی و در لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب و در رسته عقیدتی سیاسی به اسلام خدمت می کرد
که در ۱۳۶۵/۲/۲۹ هجری شمسی در منطقه جزیره مجنون شهد شیرین شهادت نوشید
و در جوار رحمت الهی جای گرفت.
🕊🥀پیکر پاک این شهید عزیز پس از تشییع در گلزار شهدای سادات شهر به خاک سپرده شد.
🔸سید عیسی میرباقری پدر بزرگوار شهید سید محمدجواد میرباقری حسینی:
🌺🍃در دورانی که ما در قم زندگی می کردیم ایشان در قم متولد شدن
و سرانجام در همان قم که مشغول تحصیل بودند اعزام شدن برای جبهه های حق علیه باطل و به افتخار شهادت نائل آمدند.
در دورانی که تحصیلات متوسطه را می گذراند ظاهرا در همان دوران و بعد از آن انقلاب اسلامی آغاز شده بود و ایشان از همان موقع به تبلیغات و پخش اعلامیه پرداخت و حتی در کلاس اصول عقاید اسلامی شرکت می کرد.
💥دبیرستان به عنوان عضو انجمن اسلامی دبیرستان همکاری داشت. یک روز یکی از بچه های جانباز آقای خلعتبری می گفت که در دبیرستان که ما در انجمن اسلامی بودیم محمد جواد هم در کنارمان بودند و فعالیت های بسیار زیادی داشتند.
بعد از تحصیلات متوسطه مقداری در حوزه علمیه رامسر به تحصیلات قدیم پرداختند و بعد به قم رفتند دانشگاه قضایی و الهیات شرکت کردند و یک ترم در دانشگاه بودند و در ترم دوم با آنکه قبل از آن به جبهه های نبرد اعزام شده بود در آن وقت همراه دانشجویان به جبهه رفتند
🦋 و سرانجام در جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
روحش شاد و یادش گرامی🌹