#شهید_محمدرضا_پرتونیا
صبح قبل از رفتن به مدرسه از پدرش برای خرید خوراکی پول می گرفت.
پدرش می گفت: به من بگو با این پول ها چه کار می کنی؟ به من گفته اند تو در مدرسه فقط نان خالی می خوری!
بعد از شهادتش، معلوم شد با تعدادی از دوستانش هزینه خرید یک آمبولانس را برای جبهه ها داده اند.
غذای مورد علاقه اش ته چین بود، یک بار که مادرش برای درست کردن ته چین از همسایه، تخم مرغ گرفته بود، لب به غذا نزد چون همسایه، خیلی آدم متشرعی نبود.
هر سال مقید بود ایام اعتکاف رجبیه روزه باشد و عمل ام داود را انجام دهد.
شب ها یک کاسه آب کنار تختش می گذاشت، تا نیمه شب برای وضوی نماز شب سر و صدا نکند و بقیه بیدار نشوند.
برای ممانعت از جبهه رفتنش می گفتند پدرت سابقه ی سکته ی قلبی دارد، به خاطر او هم که شده به جبهه نرو.
می گفت توکلتان به خدا باشد، اتفاقی برای ایشان نمی افتد. بعد از شهادت محمدرضا پدرش بیش از بیست سال زنده بود و علت فوتش هم بیماری قلبی نبود.
مدیر مدرسه اش تعریف می کرد: شب قبل از شهادتش خواب دیدم محمدرضا بال درآورده و در طبقی از نور به آسمان می رود.
#شهید_محمدرضا_پرتونیا?
#ولادت:۴۹/۵/۲۴
#شهادت:۶۵/۱۰/۱۵
#محل_شهادت:شلمچه_کربلای۵
#شهید_محمدرضا_پرتونیا
صبح قبل از رفتن به مدرسه از پدرش برای خرید خوراکی پول می گرفت.
پدرش می گفت: به من بگو با این پول ها چه کار می کنی؟ به من گفته اند تو در مدرسه فقط نان خالی می خوری!
بعد از شهادتش، معلوم شد با تعدادی از دوستانش هزینه خرید یک آمبولانس را برای جبهه ها داده اند.
غذای مورد علاقه اش ته چین بود، یک بار که مادرش برای درست کردن ته چین از همسایه، تخم مرغ گرفته بود، لب به غذا نزد چون همسایه، خیلی آدم متشرعی نبود.
هر سال مقید بود ایام اعتکاف رجبیه روزه باشد و عمل ام داود را انجام دهد.
شب ها یک کاسه آب کنار تختش می گذاشت، تا نیمه شب برای وضوی نماز شب سر و صدا نکند و بقیه بیدار نشوند.
برای ممانعت از جبهه رفتنش می گفتند پدرت سابقه ی سکته ی قلبی دارد، به خاطر او هم که شده به جبهه نرو.
می گفت توکلتان به خدا باشد، اتفاقی برای ایشان نمی افتد. بعد از شهادت محمدرضا پدرش بیش از بیست سال زنده بود و علت فوتش هم بیماری قلبی نبود.
مدیر مدرسه اش تعریف می کرد: شب قبل از شهادتش خواب دیدم محمدرضا بال درآورده و در طبقی از نور به آسمان می رود.
#شهید_محمدرضا_پرتونیا?
#ولادت:۴۹/۵/۲۴
#شهادت:۶۵/۱۰/۱۵
#محل_شهادت:شلمچه_کربلای۵
#بی_ارزشی_دنیا
#بی_ارزشی_دنیا
مرحوم علاّمه مجلسى رحمة اللّه تعالى عليه ، به نقل از يكى از اصحاب امام جعفر صادق عليه السلام به نام محمّد بن سنان حكايت كند:
از حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه عليهم شنيدم ، كه در جمع اصحاب خود مى فرمود:
روزى شخصى به محضر مبارك محمّد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله وارد شد، در حالى كه حضرت روى حصيرى دراز كشيده بود و سر مبارك خود را بر بالشى از ليف خرما نهاده بود و استراحت مى كرد.
همين كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله ، متوجّه ورود آن شخص گرديد، از جاى خويش بلند شد و نشست و خواست دستى بر صورت و بدن خود بكشد كه آن شخص مشاهده كرد كه حصير بر بدن مبارك حضرت و نخ هاى ليف بر صورت نورانيش اءثر گذاشته است .
با خود گفت : قيصر و كسرى روى پارچه هاى ابريشمى و مخمل مى خوابند و هنوز به اين زندگى تشريفاتى كه دارند راضى و قانع نيستند، ولى شما با اين مقام والا و عظيم بر روى حصير مى نشينى و بر ليف خرما مى خوابى ؟!
و چون رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، متوجّه افكار آن شخص شد، او را مخاطب قرار داد و فرمود:
توجّه داشته باش كه ما از آن ها بهتر و برتريم .
به خدا قسم ! ما با دنيا و اءشياء آن رابطه اى نداريم ؛ چون مَثَل ما در اين دنيا همانند سواره اى است كه بر درختى سايه دار عبور كند، سپس جهت استراحت كنار آن درخت فرود آيد و زير سايه اش بنشيند؛ و چون به مقدار كافى استراحت كرد آن را رها كند و به دنبال مقصد خويش به راه افتد.(1)
1- بحارالا نوار: ج 16، ص 282، ح 129.
#بی_ارزشی_دنیا
#بی_ارزشی_دنیا
مرحوم علاّمه مجلسى رحمة اللّه تعالى عليه ، به نقل از يكى از اصحاب امام جعفر صادق عليه السلام به نام محمّد بن سنان حكايت كند:
از حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه عليهم شنيدم ، كه در جمع اصحاب خود مى فرمود:
روزى شخصى به محضر مبارك محمّد رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله وارد شد، در حالى كه حضرت روى حصيرى دراز كشيده بود و سر مبارك خود را بر بالشى از ليف خرما نهاده بود و استراحت مى كرد.
همين كه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله ، متوجّه ورود آن شخص گرديد، از جاى خويش بلند شد و نشست و خواست دستى بر صورت و بدن خود بكشد كه آن شخص مشاهده كرد كه حصير بر بدن مبارك حضرت و نخ هاى ليف بر صورت نورانيش اءثر گذاشته است .
با خود گفت : قيصر و كسرى روى پارچه هاى ابريشمى و مخمل مى خوابند و هنوز به اين زندگى تشريفاتى كه دارند راضى و قانع نيستند، ولى شما با اين مقام والا و عظيم بر روى حصير مى نشينى و بر ليف خرما مى خوابى ؟!
و چون رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله ، متوجّه افكار آن شخص شد، او را مخاطب قرار داد و فرمود:
توجّه داشته باش كه ما از آن ها بهتر و برتريم .
به خدا قسم ! ما با دنيا و اءشياء آن رابطه اى نداريم ؛ چون مَثَل ما در اين دنيا همانند سواره اى است كه بر درختى سايه دار عبور كند، سپس جهت استراحت كنار آن درخت فرود آيد و زير سايه اش بنشيند؛ و چون به مقدار كافى استراحت كرد آن را رها كند و به دنبال مقصد خويش به راه افتد.(1)
1- بحارالا نوار: ج 16، ص 282، ح 129.
امام صادق علیه السلام
?امام صادق علیه السلام ?
?الْعَبْدُ كُلَّمَا ازْدَادَ لِلنِّسَاءِ حُبّاً ازْدَادَ فِي الْإِيمَانِ فَضْلًا
?هر چه محبت مرد بر همسرش بیشتر گردد، بر فضیلت ایمانش افزوده میشود.??
?وسایل الشیعه ج 20 ، ص 24
#حدیث
امام صادق علیه السلام
?امام صادق علیه السلام ?
?الْعَبْدُ كُلَّمَا ازْدَادَ لِلنِّسَاءِ حُبّاً ازْدَادَ فِي الْإِيمَانِ فَضْلًا
?هر چه محبت مرد بر همسرش بیشتر گردد، بر فضیلت ایمانش افزوده میشود.??
?وسایل الشیعه ج 20 ، ص 24
#حدیث