امیرالمؤمنین علی سلام الله علیه میفرمایند:
?امیرالمؤمنین علی? سلام الله علیه میفرمایند:
?من اختیار دار بهشت و دوزخم، اهل بهشت را در بهشت و اهل آتش را در آتش مسکن میدهم.?
?مختصر بصائر الدرجات: ۳۴ سطر ۲،بحارالانوار: ۴۷/۵۳ ضمن ح ۲۰،تفسیر برهان : ۱۱۴۹/۳ ح ۹.
حکمت ۴۲۲
? حکمت ۴۲۲
? كار نیك بجا آورید، و آن را هر مقدار كه باشد كوچك نشمارید، زیرا كوچك آن بزرگ، و اندك آن فراوان است، و كسی از شما نگوید كه: دیگری در انجام كار نیك از من سزاوارتر است.
?گرچه سوگند به خدا كه چنین است، همانا خوب و بد را مردانی طرفداری می كنند كه هر گاه هر كدام از آن دو را واگذارید، انجامشان خواهند داد.
حکمت ۴۲۲
? حکمت ۴۲۲
? كار نیك بجا آورید، و آن را هر مقدار كه باشد كوچك نشمارید، زیرا كوچك آن بزرگ، و اندك آن فراوان است، و كسی از شما نگوید كه: دیگری در انجام كار نیك از من سزاوارتر است.
?گرچه سوگند به خدا كه چنین است، همانا خوب و بد را مردانی طرفداری می كنند كه هر گاه هر كدام از آن دو را واگذارید، انجامشان خواهند داد.
آیتالله بهجت:
آیتالله بهجت:
یکی از نقشههای کفار این است که پسرها و دخترها، از پدرها و مادرها جدا شوند، و مردم را از روحانیون جدا و به آنها بدبین کنند، ولو به اینصورت که افرادی را به لباس روحانیت ملبّس کنند و در مَلأ عام و مجامع عمومی، کارهای خلاف انجام دهند تا مردم از روحانیون بیزار شوند.
? در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۴۷
آیتالله بهجت:
آیتالله بهجت:
یکی از نقشههای کفار این است که پسرها و دخترها، از پدرها و مادرها جدا شوند، و مردم را از روحانیون جدا و به آنها بدبین کنند، ولو به اینصورت که افرادی را به لباس روحانیت ملبّس کنند و در مَلأ عام و مجامع عمومی، کارهای خلاف انجام دهند تا مردم از روحانیون بیزار شوند.
? در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۴۷
السلام علیک یا علی بن موسی ایهاالرضا یابن رسول الله صلوات الله علیهما وآلهما
??السلام علیک یا علی بن موسی ایهاالرضا یابن رسول الله صلوات الله علیهما وآلهما??
من دست خالی آمدم ، دست من و دامان تو
سرتا به پا درد و غمم، درد من و درمان تو
تو هر چه خوبی من بدم ، بیهوده بر هر در زدم
آخر به این در آمدم ،باشم کنار خوان تو
من از هر دررانده ام ، من رانده ی وامانده ام
یا خوانده یا نا خوانده ام ،اکنون منم مهمان تو
پای من از ره خسته شد، بال و پرم بشکسته شد
هر در به رویم بسته شد، جز درگه احسان تو
گفتم منم در می زنم ،گفتی به تو سر می زنم
من هم مکرر می زنم ،کو عهد و کو پیمان تو؟
سوی تو رو آورده ام، ای خم سبو آورده ام
من آبرو آورده ام، کو لطف بی پایان تو؟
حال من گوشه نشین، با گوشه ی چشمی ببین
جز سایه ی پر مهرتان، جایی ندارم جان تو
من خدمتی ننموده ام، دانم بسی آلوده ام
اما به عمری بوده ام، چون خار در بستان تو
شاعر"علی انسانی