#پیامکی_از_بهشت
???????
#پیامکی_از_بهشت ?
جوانان عزیز ، سعی کنید با افرادی که در خط اسلام نیستند مخالفت نمائید و همیشه افرادی که انحرافاتی دارند ابتدا سعی کنید که آنها را به راه راست هدایت کنید و اگر به این راه نیامدند از خود برانید که خود این عمل ، باعث می شود که خود به خود براه بیایند .
? #شهید_والامقام
? #رضا_خدمتگذار
کی مگه شهیدا مردن…
#روایــــتگرحــاج_حســین_یــکـتا
کی مگه شهیدا مردن…
پسر ارمنی اومده به سردار باقرزاده می گفتش :
حاج آقا سلام یه ارمنی ارمنی! بعد مامان
دکتره الان سرطان گرفته دکترا جوابش
کردن نه یه خواهش از شما دارم گفته
بود چه خواهشی داری ؟ گفته
بود : مامانم میگه که مادرش که پزشکه
ارمنیه دم مردن ما ارامنه رسممون بر
این است که جنازه رو با تابوت
می ذاریم تو قبر، این جوریه دیگه، دیدید
دیگه با تابوت می ذارن.
تو فیلم های خارجی مسیحی هم دیده
باشید مادر درخواست کرده اگه میشه
من خیلی امید دارم به این شهداء این
شهداء به درد من می خورن این تابوت
هایی که گمنام ها رو توش تشییع
می کنن تو شهرها و رو تریلی به این
آقای باقرزاده بگید میشه منو بذارن
توی اون تابوت . با اون تابوت شهید گمنام بذارن
تو قبر بعد آقای باقرزاده گفته بود : این هم پیشونی بند
یا حسین شهیده
به جمجمهی شهید مفقوده . این رو هم بده به مادرت .
می گفت : وقتی فوت کرد بسته بود بهش و گذاشته بود تو قبر
روایــتــگــر
حــاج حســـین یـکــتـا
#شبتون_شهدایی
همه ی ما روزی
غروب خواهیم کرد
کاش آن غروب را
بنویسند: شهادت♥️
#اللهمعجللولیکالفرج
#شبتون_شهدایی ?
#شبتون_شهدایی
شهـــــادت…!
چه زیبا گلچین میڪنی
خوبان عالم را…! و من…
مبهــوت هر شهـــیدم که
چه زیبا مےرود تا عرش اعلا…?
#اللهم_الرزقنا_شهادت ??
#شبتون_شهدایی ?
#عند_ربهم_یرزقون
⌠
#یاد_یاران
#یاد_یاران
#سردار_دلها
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#من_قاسم_سلیمانی_هستم
#سرباز_ولایت
به اهتمام : #ناصر_کاوه
همراه ما باشید
با کتاب
#من_قاسم_سلیمانی_هستم
#یاد_یاران
#ﺳﻴﺮﻩ_ﺷﻬﺪا
#ﺳﻴﺮﻩ_ﺷﻬﺪا
?سال 1359 مدرسهها چندان جدي گرفته نميشد. مواد درسي با توجه به تحولات سياسي اجتماعي مورد توجه معلمان نبود.
در اين ميان سيد ناصر سعادت در كلاس درس حاضر ميشد و به ما درس نهجالبلاغه ميداد. اعتقاد عجيبي به سخنان مولا علي (ع) داشت و همواره كلمات قصار و خطبههاي نهج البلاغه را برايمان تفسير ميكرد. با آن همه حركت كه در كلام مولا نهفته بود و آن حس و حالي كه خود داشت، جوششی در ما ميافكند. معلم ما، سيد ناصر سعادت، مردي كه شولايي از سكوت بر تن داشت و جز به ضرورت سخن نميگفت.
?يكي از محبوبترين معلمان بود و از نظر رفتار و اخلاق، الگو بود. بعد از اتمام كلاس، آستينها را بالا ميزد و در سيمانكاري حياط مدرسه حاجيپور و درختكاري دور تا دور مدرسه، كمك ميكرد .
?در زمان استراحت با همان تبسم هميشگي خود، بين بچهها روي سكوها مينشست و سخن ميگفت.
#شهیدسیدناصرسعادت
#شهدای_فارس