#حاطرات_شهدا
???????
#حاطرات_شهدا
#سردار_شهید
#حاج_احمد_کاظمی
مقاومت حماسه آمیز
در عملیات رمضان
در عملیات رمضان «احمد کاظمی» فرمانده تیپ ۸ نجف که شب سخت و طاقت فرسایی را پشت سر گذاشته بود، و در این محور علاوه بر شکستن خط دشمن و پیشروی تا عمق ۱۰ کیلومتری منطقه دشمن مسئولیت تامین چپ منطقه عملیات نیز به عهده وی بود، لذا در تلاش بود که این صد متر خاکریز را به هم وصل کند
برادر کاظمی چند نفر راننده نفربر، لودر و بولدوزر داوطلب شهادت از میان بچههای تیپ را انتخاب کرد. او به راننده نفربرها مأموریت داده بود تا در حدفاصل یک صدمتر باقی مانده خاکریز، در مقابل دید دشمن به چپ و راست بروند و گرد و خاک به پا کنند تا دشمن نتواند این رخنه را به خوبی تشخیص داده و دستگاههای مهندسی را هدف قرار دهد.
علاوه بر این در دو طرف خاکریز چند دستگاه تانک و توپ ۶۰۱ و چندین قبضه تیربار مستقر کرده بود تا پاسخ آتش دشمن را بدهند خودش هم بلندگویی دست گرفته و بدون ترس در وسط این یک صد متر به چپ و راست حرکت می کرد ، در حالی که گاهی دعای فرج می خواند و گاهی به دستگاهها دستور می داد خاک کنند.
او علی الدوام قدم می زد و دعا می خواند، می گفت: «نفربر خاک کن، لودر بیل بزن، بیلتو بالا بیاور، بالاتر، بارک الله لودر! آفرین لودرچی! نفربر خاک کن، نفربر خاک کن تانکها شلیک کنند دیده بان به توپخانه بگو جواب آتش دشمن را بدهند تیرچیها شلیک کنند اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن العسکری.»
تمامی این کارها در جلو دید دشمن صورت می گرفت. نفربرها، لودرها فرمانده تیپ و نیروهای رزمنده همه و همه در زیر آتش شدید و دید تیرمستقیم دشمن این فعالیتها را انجام می دادند؛ همه سینه به سینه تانکهای دشمن جسورانه در فکر ادامه کار و تکمیل خاک ریز بودند، صحنه غریبی بود، تصویر کاملی از شوق و خدمت به اسلام و ایثار و اوج فداکاری بود. …
در این حین راننده لودر از فرط خستگی از حال رفت و به پایین افتاد. بچهها فوراً دور و برش را گرفتند، آبی به صورتش زدند. شهید ردانی پور نیز که در آن جا حضور داشت سریعاً به بالینش رفت و او را تشویق کرد و از زحمات او قدردانی نمود، احمد کاظمی فرمانده تیپ ۸ نجف سر و صورتش را بوسید و چون نیرویی برای جایگزینی وی وجود نداشت ناچار دوباره برخواست و کار را ادامه داد.
چند دقیقه بعد یک گلوله توپ به کنار دستگاه لودر خورده و آن را به آتش کشید. راننده لودر نیز زخمی شده و به عقب منتقل شد.
در همین لحظات چند دستگاه مهندسی با راننده از راه رسیدند و با وجود شهید شدن چند نفر، خاکریزها به هم وصل شد و نزدیکیهای ظهر کار تمام شد.
در حقیقت خاک ریزی را که تقریباً ده کیلومتر بود، در طول هشت ساعت شب احداث کرده بودند. در طول روز که دشمن به مقابله برخواسته بود، یک صد متر باقی مانده را حدوداً در طول پنج ساعت ایجاد کردند.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
چرا آرام نمی نشینی؟
#تلنگر
از شهید #نواب پرسیدند :
چرا آرام نمی نشینی؟
ببین آیت الله بروجردی ساکت است
#نواب گفت :
آقای بروجردی #سرهنگ است
من #سربازم
#سرباز اگر کوتاهی کند ، #سرهنگ مجبور می شود بیاید وسط !
هر بار که #مقام_معظم_رهبری ، می آید وسط ، یعنی ما #سربازها کم گذاشته ایم .
اللهّم أحفظ قائدنا الخامنه ای
#سالروز_شهادت
#پیامکی_از_بهشت
#پیامکی_از_بهشت ?
رساندن پیام شهدا به جهانیان وظیفه ای سنگین است . شما وارث عزیزترین امانتهایی هستید که با جهاد و شهادتها و با ارزشهای بزرگ انسانی در تاریخ اسلام فراهم آمده است .
ما مسئولیم که با این میراث شهدا و مجاهدتها ، امتی نمونه بسازیم تا برای مردم جهان نمونه باشیم و این را بدانید که ما مدافع انسانهای مظلوم در طول تاریخ هستیم و پیروزی ما پشتوانه پیروزی مستضعفان جهان بر مستکبران است .
? #شهید_والامقام
? #نادعلی_بهرامی
#سلام_به_دوستان_شهداء ?
#شهدا_گاهی_نگاهی
?شهدابعدشهادت?️
عِندَربّهمیُرزَقونمیشوند
ودستهدایتگرۍپیدامیکنند
وبردلهاحکومتخواهندکرد ❤️✨
#شهدا_گاهی_نگاهی
برای رسیدن به امام زمان
∞♥️∞
برای رسیدن به امام زمان مواظب چشمهایت باش…
چشـــ?ـمی که گـناه ندید و
خـداوند چه زیبـا آنهـــا را خرید…
#امام_زمان?
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی
?دیرگاهی است که
در سراپردهی دنیای ما،
شب، فرمانروایی میکند و
سرما و ناامیدی و اندوه،
جولان میدهد…
دیرگاهی است که
آبی آسمان و شوق بی نظیر پرواز را
از یاد بردهایم…
آه ای محبوب قلبهای ما…
کدام لحظهی خوشبخت،
بشارت سبز ظهورتان را
در دل دارد؟…?
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی??
#یازهرا….??
#یـــازیــنـــبــــــ….??