#گذری_بر_زندگی_شهدا #شهید_محمودرضا_بیضائی قسمت چهل و یکم
#گذری_بر_زندگی_شهدا
#شهید_محمودرضا_بیضائی
قسمت چهل و یکم
یک صبح جمعه با هم نشسته بودیم و اگر اشتباه نکنم داشتیم مسابقه ی تیم اورلاندو مجیک را که تیم محبوب محمودرضا بود ، تماشا میکردیم ….
محمودرضا به شکیل اونیل ، بازیکن سیاه پوست و مسلمان این تیم علاقه داشت و طبق معمول شروع کرد به تعریف و تمجید از او و تکنیک بازی کردنش و از این حرف ها ….
من وسط حرفش همین جوری گفتم : به مایکل جُردن نمیرسد !!!
گفت : نه ، شکیل اونیل فرق دارد….
گفتم : چه فرقی ؟
گفت : شکیل اونیل هر هفته #نماز_جمعه میرود…..
بعد گفت : یک بار روز جمعه مسابقه داشته و هر چه مربیان تیم به او اصرار میکنند که آن روز نمازجمعه نرود ، نمیپذیرد….
دست آخر مجبور میشوند چند نفر را همراه او بفرستند که به محض تمام شدن نماز ، شکیل اونیل را سوار ماشین کنند و سریع برگردانند تا به مسابقه برسد….
محمودرضا آن روز به من ثابت کرد که شکیل اونیل از مایکل جردن سَرتر است ، چون نماز جمعهاش ترک نمیشود .
راوی : دوست و همرزم شهید
#ادامه_دارد….
سوره زمر آیه 53
قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم
بگو اى بندگان من که بر خود زیادهروى و اسراف کردید، از رحمت خدا نا امید نشوید، یقیناً خدا همه گناهان را مىآمرزد ؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
سوره زمر آیه 53
سوره زمر آیه 53
قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیم
بگو اى بندگان من که بر خود زیادهروى و اسراف کردید، از رحمت خدا نا امید نشوید، یقیناً خدا همه گناهان را مىآمرزد ؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
سوره زمر آیه 53
معنی سرنوشت از زبان امام علی (ع)
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی?
? توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی ?
?معنی سرنوشت از زبان امام علی (ع)?
(سال 36 هجری بود، امیرالمؤمنان علی(ع) همراه سپاه خود، برای سرکوبی سپاه معاویه به سرزمین صفین رهسپار شدند و جنگ صفین در گرفت و 18 ماه طول کشید، تا اینکه جنگ به پایان رسید و به کوفه باز گشتند).
✅روزی پیرمردی به حضور علی (ع) (در کوفه) آمد و پرسید:ای امیرالمؤمنان! آیا رفتن ما به جبهه صفین و جنگیدن با اهل شام به قضاوقدر الهی بود؟.
امام علی: آری ای پیر مرد! بر هیچ فرازی بالا نرفتیم، و بر هیچ نشیبی فرود نیامدیم مگر به قضا و قدر خدا.
پیرمرد( که از این سخن امام، برداشت ناصحیح کرده بود و خیال می کرد یعنی ما به اجبار الهی رفتیم، و بشر در زندگی محکوم به جبر الهی است) گفت:
بنابراین من این رنجی را که در این سفر کشیدم، می توانم به حساب خدا بگذارم؟ (و بگویم خدا مرا به این رنج، مجبور ساخته بود پس من اجری ندارم):
امام علی: ای پیرمرد خاموش باش و چنین سخنی نگو، بلکه به خدا سوگند، خداوند پاداش بزرگی برای رفتن شما به صفین، و اقامت در آنجا، و بازگشت از آنجا، به شما داده است، و شما در هیچیک از اعمال خود مجبور نبوده اید.
پیرمرد: اگر ما در رفتن به سوی صفین، آزاد و با اختیار بودیم، پس چرا بازگشت ما به قضاوقدر خدا باشد؟.
امام علی: گویا گمان می کنی که منظور از قضاوقدر، قضای حتمی الهی، و قدر ناگزیر او بوده است(که مجبور بوده ای) اگر چنان ثواب و عقاب وامر و نهی و باز داشت خدا، بیهوده خواهد شد، و مژده و تهدید انسان، بی معنی است، و دیگر نیکوکار سزاوار تحسین، و گنهکار سزاوار سرزنش نیست، و نیکوکار از گنهکار، شایسته تر به تشویق نخواهد بود، و گنهکار از نیکوکار، سزاوارتر به سرزنش نیست، چنین سخن، همان سخن بت پرستان و دشمنان خدا، و حزب شیطان و اهل قدر و مجوس این امت است، خداوند متعال، تکلیف را بر اساس اختیار بشر، (و نیز) بازداشتن را بر اساس اختیار بشر نموده( تا آنها از روی اختیار، به راه فساد نروند) و برای اعمال نیک اندک، پاداش بسار داده، و اطاعت نکردن از خدا، پیروزی بر او نیست، و اطاعت از او، از روی زور و اجبار نمی باشد، و به مردم آنچنان اختیار کامل نداده که همه چیز را به آنها واگذار کرده باشد(که اهل تفویض می گویند)، آسمانها، زمین و فضا را بیهوده نیافریده، و پیامبران را بی جهت به عنوان بشیر ونذیر (مژده دهنده و ترساننده) نفرستاده است، که این عقیده کافران است، وای بر آنها از آتش دوزخ.
?بیان شیوا او مستدل امام علی(ع) آنچنان آن پیرمرد را قانع و خشنود ساخت و تحت تأثیر قرار داد که در مدح علی (ع) این دو شعر را خواند:
انت الامام الذی نرجو بطاعته —— یوم النجاة من الرحمان عفراناً
اوضحت من امرنا ما کان ملتبساً—– جزاک ربک بالاحسان احساناً
:توئی آن امامی که در روز قیامت به خاطر اطاعت از او از خدای مهربان، امید آموزش داریم- که در مورد امر دین آنچه را مشکل بود، برای ما روشن نمودی، خداوند در برابر این احسان، جزای نیک به تو بدهد.
داستانهای قرآنی و مذهبی
معنی سرنوشت از زبان امام علی (ع)
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی?
? توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی ?
?معنی سرنوشت از زبان امام علی (ع)?
(سال 36 هجری بود، امیرالمؤمنان علی(ع) همراه سپاه خود، برای سرکوبی سپاه معاویه به سرزمین صفین رهسپار شدند و جنگ صفین در گرفت و 18 ماه طول کشید، تا اینکه جنگ به پایان رسید و به کوفه باز گشتند).
✅روزی پیرمردی به حضور علی (ع) (در کوفه) آمد و پرسید:ای امیرالمؤمنان! آیا رفتن ما به جبهه صفین و جنگیدن با اهل شام به قضاوقدر الهی بود؟.
امام علی: آری ای پیر مرد! بر هیچ فرازی بالا نرفتیم، و بر هیچ نشیبی فرود نیامدیم مگر به قضا و قدر خدا.
پیرمرد( که از این سخن امام، برداشت ناصحیح کرده بود و خیال می کرد یعنی ما به اجبار الهی رفتیم، و بشر در زندگی محکوم به جبر الهی است) گفت:
بنابراین من این رنجی را که در این سفر کشیدم، می توانم به حساب خدا بگذارم؟ (و بگویم خدا مرا به این رنج، مجبور ساخته بود پس من اجری ندارم):
امام علی: ای پیرمرد خاموش باش و چنین سخنی نگو، بلکه به خدا سوگند، خداوند پاداش بزرگی برای رفتن شما به صفین، و اقامت در آنجا، و بازگشت از آنجا، به شما داده است، و شما در هیچیک از اعمال خود مجبور نبوده اید.
پیرمرد: اگر ما در رفتن به سوی صفین، آزاد و با اختیار بودیم، پس چرا بازگشت ما به قضاوقدر خدا باشد؟.
امام علی: گویا گمان می کنی که منظور از قضاوقدر، قضای حتمی الهی، و قدر ناگزیر او بوده است(که مجبور بوده ای) اگر چنان ثواب و عقاب وامر و نهی و باز داشت خدا، بیهوده خواهد شد، و مژده و تهدید انسان، بی معنی است، و دیگر نیکوکار سزاوار تحسین، و گنهکار سزاوار سرزنش نیست، و نیکوکار از گنهکار، شایسته تر به تشویق نخواهد بود، و گنهکار از نیکوکار، سزاوارتر به سرزنش نیست، چنین سخن، همان سخن بت پرستان و دشمنان خدا، و حزب شیطان و اهل قدر و مجوس این امت است، خداوند متعال، تکلیف را بر اساس اختیار بشر، (و نیز) بازداشتن را بر اساس اختیار بشر نموده( تا آنها از روی اختیار، به راه فساد نروند) و برای اعمال نیک اندک، پاداش بسار داده، و اطاعت نکردن از خدا، پیروزی بر او نیست، و اطاعت از او، از روی زور و اجبار نمی باشد، و به مردم آنچنان اختیار کامل نداده که همه چیز را به آنها واگذار کرده باشد(که اهل تفویض می گویند)، آسمانها، زمین و فضا را بیهوده نیافریده، و پیامبران را بی جهت به عنوان بشیر ونذیر (مژده دهنده و ترساننده) نفرستاده است، که این عقیده کافران است، وای بر آنها از آتش دوزخ.
?بیان شیوا او مستدل امام علی(ع) آنچنان آن پیرمرد را قانع و خشنود ساخت و تحت تأثیر قرار داد که در مدح علی (ع) این دو شعر را خواند:
انت الامام الذی نرجو بطاعته —— یوم النجاة من الرحمان عفراناً
اوضحت من امرنا ما کان ملتبساً—– جزاک ربک بالاحسان احساناً
:توئی آن امامی که در روز قیامت به خاطر اطاعت از او از خدای مهربان، امید آموزش داریم- که در مورد امر دین آنچه را مشکل بود، برای ما روشن نمودی، خداوند در برابر این احسان، جزای نیک به تو بدهد.
داستانهای قرآنی و مذهبی
#آبروی_کسی_را_نبر ⇩
✅ #آبروی_کسی_را_نبر ⇩
یکی از فرزاندان آیت الله سلطانی طباطبایی(ره)
می گوید: یک روز نشسته بودیم؛
با خود گفتم از پدرم استفاده بکنم،
به ایشان گفتم: اگر بنا بشود که شما به من
فقط یک نصیحت بکنید، چه می گویید؟
ایشان سرشان را پایین انداخته، تأملی کردند؛
سپس سرشان را بلند کرده فرمودند:
? آبروی کسی را مبر!
“آیت الله فاطمی نیا “
? کتاب نکته ها از گفته ها، دفتر اول، ص۴۰