مرحوم آیت الله میلانی میفرمودند:‼️
مرحوم آیت الله میلانی میفرمودند:‼️
هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد و
دل کنید. خوبــ نیستــ شیعه روزش شبــ شود
و شب اش روز شود واصلاً به یاد او نباشد.
بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال هم نداشته
باشد مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند با همین
زبان خودمان سلام و علیڪی با آقا ڪند
با حضرت درد و دلی ڪند.
آیتــ الله بهجت می فرمود:بین دهان تا گوش
شما کمتر از یک وجبــ است. قبل از اینڪه
حرف از دهان خودتان به گوش خودتان
برسد، به گوش حضرت رسیده است.
او نزدیڪ استــ ..درد و دلها را میشنود، با
او حرف بزنید و ارتباط برقرار ڪنید.
در زمان حضرت امام هادی علیه السلام شخصی
نامهای نوشتــ از یکی از شهرهای دور، نامهای
نوشتــ که آقا من دور از شما هستم، گاهی
حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال
چه ڪنم؟ حضرتــ در جواب ایشان نوشتند:
«إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک»
لبت را حرڪت بده، حرف بزن، بگو.
ما از شما دور نیستیم.
?بحارالانوار/ ج53/ ص306
مرحوم آیت الله میلانی میفرمودند:‼️
مرحوم آیت الله میلانی میفرمودند:‼️
هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد و
دل کنید. خوبــ نیستــ شیعه روزش شبــ شود
و شب اش روز شود واصلاً به یاد او نباشد.
بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال هم نداشته
باشد مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند با همین
زبان خودمان سلام و علیڪی با آقا ڪند
با حضرت درد و دلی ڪند.
آیتــ الله بهجت می فرمود:بین دهان تا گوش
شما کمتر از یک وجبــ است. قبل از اینڪه
حرف از دهان خودتان به گوش خودتان
برسد، به گوش حضرت رسیده است.
او نزدیڪ استــ ..درد و دلها را میشنود، با
او حرف بزنید و ارتباط برقرار ڪنید.
در زمان حضرت امام هادی علیه السلام شخصی
نامهای نوشتــ از یکی از شهرهای دور، نامهای
نوشتــ که آقا من دور از شما هستم، گاهی
حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال
چه ڪنم؟ حضرتــ در جواب ایشان نوشتند:
«إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک»
لبت را حرڪت بده، حرف بزن، بگو.
ما از شما دور نیستیم.
?بحارالانوار/ ج53/ ص306
مرحوم آیت الله میلانی میفرمودند:‼️
مرحوم آیت الله میلانی میفرمودند:‼️
هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد و
دل کنید. خوبــ نیستــ شیعه روزش شبــ شود
و شب اش روز شود واصلاً به یاد او نباشد.
بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال هم نداشته
باشد مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند با همین
زبان خودمان سلام و علیڪی با آقا ڪند
با حضرت درد و دلی ڪند.
آیتــ الله بهجت می فرمود:بین دهان تا گوش
شما کمتر از یک وجبــ است. قبل از اینڪه
حرف از دهان خودتان به گوش خودتان
برسد، به گوش حضرت رسیده است.
او نزدیڪ استــ ..درد و دلها را میشنود، با
او حرف بزنید و ارتباط برقرار ڪنید.
در زمان حضرت امام هادی علیه السلام شخصی
نامهای نوشتــ از یکی از شهرهای دور، نامهای
نوشتــ که آقا من دور از شما هستم، گاهی
حاجاتی دارم، مشکلاتی دارم، به هر حال
چه ڪنم؟ حضرتــ در جواب ایشان نوشتند:
«إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک»
لبت را حرڪت بده، حرف بزن، بگو.
ما از شما دور نیستیم.
?بحارالانوار/ ج53/ ص306
سرنوشت دنياپرستان
?? حکمت ۳۶۷ نهج البلاغه
?سرنوشت دنياپرستان?
يَا أَيُّهَا النَّاسُ، مَتَاعُ الدُّنْيَا حُطَامٌ مُوبِىءٌ فَتَجَنَّبُوا مَرْعَاهُ! قُلْعَتُهَا أَحْظَى مِنْ طُمَأْنِينَتِهَا، وَ بُلْغَتُهَا أَزْكَى مِنْ ثَرْوَتِهَا. حُكِمَ عَلَى مُكْثِرٍ بِالْفَاقَةِ، وَ أُعِينَ مَنْ غَنِيَ عَنْهَا بِالرَّاحَةِ. وَ مَنْ رَاقَهُ زِبْرِجُهَا أَعْقَبَتْ نَاظِرَيْهِ كَمَهاً، وَ مَنِ اسْتَشْعَرَ الشَّغَفَ بِهَا مَلاََتْ ضَمِيرَهُ أَشْجَاناً، لَهُنَّ رَقْصٌ عَلَى سُوَيْدَاءِ قَلْبِهِ هَمٌّ يَشْغَلُهُ، وَ غَمٌّ يَحْزُنُهُ، كَذلِکَ حَتَّى يُؤْخَذَ بِكَظَمِهِ فَيُلْقَى بِالْفَضَاءِ مُنْقَطِعاً أَبْهَرَاهُ، هَيِّناً عَلَى آللّهِ فَنَاؤُهُ، وَ عَلَى الاِْخْوَانِ إِلْقَاؤُهُ. وَإِنَّما يَنْظُرُ الْمُؤْمِنُ إِلَى الدُّنْيَا بِعَيْنِ الاِعْتِبَارِ، وَيَقْتَاتُ مِنْهَا بِبَطْنِ الاِضْطِرَارِ، وَ يَسْمَعُ فِيهَا بِأُذُنِ الْمَقْتِ وَ الاِْبْغَاضِ، إِنْ قِيلَ أَثْرَى قِيلَ أَكْدَى! وَإِنْ فُرِحَ لَهُ بِالْبَقَاءِ حُزِنَ لَهُ بِالْفَنَاءِ! هذَا وَ لَمْ يَأْتِهِمْ «يَوْمٌ فِيهِ يُبْلِسُونَ».
اى مردم!
متاع دنيا همچون گياهان خشكيده «وباخيز» است بنابراين از چنين چراگاهى دورى كنيد. دل كندن از آن لذت بخش تر است از دل بستن و اعتماد به آن، و استفاده از آن به مقدار نياز بهتر است از جمع كردن و انباشتن ثروت آن. كسى كه از آن بسيار گردآورى كند محكوم به فقر و نيازمندى است و هر آن كس از آن بى نيازى جويد به آسايش و آرامش خود كمك كرده است.
كسى كه زر و زيورهاى دنيا در نظرش شگفت انگيز باشد قلب او نابينا مى شود و آن كس كه عشق آن را به خداوند بى اهميت و افكندنش به گورستان براى دوستانش آسان است.
(امام(عليه السلام) فرمود:) انسان مؤمن، تنها با چشم عبرت به دنيا مى نگرد، از مواهب آن به مقدار ضرورت بهره مى گيرد و آهنگ دلرباى آن را با بغض و نفرت مى شنود.
هرگاه گفته شود فلان كس توانگر شد (ديرى نمى پايد كه) گفته مى شود بدبخت و بى نوا گشت و
هرگاه مردم از فكر بقاى او (در اين جهان) شاد شوند (چيزى نمى گذرد كه) خبر مرگ او آن ها را محزون مى كند.
اين حال دنياى آنهاست و هنوز روزى كه در آن به راستى غمگين و مأيوس شوند (روز رستاخيز) فرانرسيده است.
سرنوشت دنياپرستان
?? حکمت ۳۶۷ نهج البلاغه
?سرنوشت دنياپرستان?
يَا أَيُّهَا النَّاسُ، مَتَاعُ الدُّنْيَا حُطَامٌ مُوبِىءٌ فَتَجَنَّبُوا مَرْعَاهُ! قُلْعَتُهَا أَحْظَى مِنْ طُمَأْنِينَتِهَا، وَ بُلْغَتُهَا أَزْكَى مِنْ ثَرْوَتِهَا. حُكِمَ عَلَى مُكْثِرٍ بِالْفَاقَةِ، وَ أُعِينَ مَنْ غَنِيَ عَنْهَا بِالرَّاحَةِ. وَ مَنْ رَاقَهُ زِبْرِجُهَا أَعْقَبَتْ نَاظِرَيْهِ كَمَهاً، وَ مَنِ اسْتَشْعَرَ الشَّغَفَ بِهَا مَلاََتْ ضَمِيرَهُ أَشْجَاناً، لَهُنَّ رَقْصٌ عَلَى سُوَيْدَاءِ قَلْبِهِ هَمٌّ يَشْغَلُهُ، وَ غَمٌّ يَحْزُنُهُ، كَذلِکَ حَتَّى يُؤْخَذَ بِكَظَمِهِ فَيُلْقَى بِالْفَضَاءِ مُنْقَطِعاً أَبْهَرَاهُ، هَيِّناً عَلَى آللّهِ فَنَاؤُهُ، وَ عَلَى الاِْخْوَانِ إِلْقَاؤُهُ. وَإِنَّما يَنْظُرُ الْمُؤْمِنُ إِلَى الدُّنْيَا بِعَيْنِ الاِعْتِبَارِ، وَيَقْتَاتُ مِنْهَا بِبَطْنِ الاِضْطِرَارِ، وَ يَسْمَعُ فِيهَا بِأُذُنِ الْمَقْتِ وَ الاِْبْغَاضِ، إِنْ قِيلَ أَثْرَى قِيلَ أَكْدَى! وَإِنْ فُرِحَ لَهُ بِالْبَقَاءِ حُزِنَ لَهُ بِالْفَنَاءِ! هذَا وَ لَمْ يَأْتِهِمْ «يَوْمٌ فِيهِ يُبْلِسُونَ».
اى مردم!
متاع دنيا همچون گياهان خشكيده «وباخيز» است بنابراين از چنين چراگاهى دورى كنيد. دل كندن از آن لذت بخش تر است از دل بستن و اعتماد به آن، و استفاده از آن به مقدار نياز بهتر است از جمع كردن و انباشتن ثروت آن. كسى كه از آن بسيار گردآورى كند محكوم به فقر و نيازمندى است و هر آن كس از آن بى نيازى جويد به آسايش و آرامش خود كمك كرده است.
كسى كه زر و زيورهاى دنيا در نظرش شگفت انگيز باشد قلب او نابينا مى شود و آن كس كه عشق آن را به خداوند بى اهميت و افكندنش به گورستان براى دوستانش آسان است.
(امام(عليه السلام) فرمود:) انسان مؤمن، تنها با چشم عبرت به دنيا مى نگرد، از مواهب آن به مقدار ضرورت بهره مى گيرد و آهنگ دلرباى آن را با بغض و نفرت مى شنود.
هرگاه گفته شود فلان كس توانگر شد (ديرى نمى پايد كه) گفته مى شود بدبخت و بى نوا گشت و
هرگاه مردم از فكر بقاى او (در اين جهان) شاد شوند (چيزى نمى گذرد كه) خبر مرگ او آن ها را محزون مى كند.
اين حال دنياى آنهاست و هنوز روزى كه در آن به راستى غمگين و مأيوس شوند (روز رستاخيز) فرانرسيده است.
سرنوشت دنياپرستان
?? حکمت ۳۶۷ نهج البلاغه
?سرنوشت دنياپرستان?
يَا أَيُّهَا النَّاسُ، مَتَاعُ الدُّنْيَا حُطَامٌ مُوبِىءٌ فَتَجَنَّبُوا مَرْعَاهُ! قُلْعَتُهَا أَحْظَى مِنْ طُمَأْنِينَتِهَا، وَ بُلْغَتُهَا أَزْكَى مِنْ ثَرْوَتِهَا. حُكِمَ عَلَى مُكْثِرٍ بِالْفَاقَةِ، وَ أُعِينَ مَنْ غَنِيَ عَنْهَا بِالرَّاحَةِ. وَ مَنْ رَاقَهُ زِبْرِجُهَا أَعْقَبَتْ نَاظِرَيْهِ كَمَهاً، وَ مَنِ اسْتَشْعَرَ الشَّغَفَ بِهَا مَلاََتْ ضَمِيرَهُ أَشْجَاناً، لَهُنَّ رَقْصٌ عَلَى سُوَيْدَاءِ قَلْبِهِ هَمٌّ يَشْغَلُهُ، وَ غَمٌّ يَحْزُنُهُ، كَذلِکَ حَتَّى يُؤْخَذَ بِكَظَمِهِ فَيُلْقَى بِالْفَضَاءِ مُنْقَطِعاً أَبْهَرَاهُ، هَيِّناً عَلَى آللّهِ فَنَاؤُهُ، وَ عَلَى الاِْخْوَانِ إِلْقَاؤُهُ. وَإِنَّما يَنْظُرُ الْمُؤْمِنُ إِلَى الدُّنْيَا بِعَيْنِ الاِعْتِبَارِ، وَيَقْتَاتُ مِنْهَا بِبَطْنِ الاِضْطِرَارِ، وَ يَسْمَعُ فِيهَا بِأُذُنِ الْمَقْتِ وَ الاِْبْغَاضِ، إِنْ قِيلَ أَثْرَى قِيلَ أَكْدَى! وَإِنْ فُرِحَ لَهُ بِالْبَقَاءِ حُزِنَ لَهُ بِالْفَنَاءِ! هذَا وَ لَمْ يَأْتِهِمْ «يَوْمٌ فِيهِ يُبْلِسُونَ».
اى مردم!
متاع دنيا همچون گياهان خشكيده «وباخيز» است بنابراين از چنين چراگاهى دورى كنيد. دل كندن از آن لذت بخش تر است از دل بستن و اعتماد به آن، و استفاده از آن به مقدار نياز بهتر است از جمع كردن و انباشتن ثروت آن. كسى كه از آن بسيار گردآورى كند محكوم به فقر و نيازمندى است و هر آن كس از آن بى نيازى جويد به آسايش و آرامش خود كمك كرده است.
كسى كه زر و زيورهاى دنيا در نظرش شگفت انگيز باشد قلب او نابينا مى شود و آن كس كه عشق آن را به خداوند بى اهميت و افكندنش به گورستان براى دوستانش آسان است.
(امام(عليه السلام) فرمود:) انسان مؤمن، تنها با چشم عبرت به دنيا مى نگرد، از مواهب آن به مقدار ضرورت بهره مى گيرد و آهنگ دلرباى آن را با بغض و نفرت مى شنود.
هرگاه گفته شود فلان كس توانگر شد (ديرى نمى پايد كه) گفته مى شود بدبخت و بى نوا گشت و
هرگاه مردم از فكر بقاى او (در اين جهان) شاد شوند (چيزى نمى گذرد كه) خبر مرگ او آن ها را محزون مى كند.
اين حال دنياى آنهاست و هنوز روزى كه در آن به راستى غمگين و مأيوس شوند (روز رستاخيز) فرانرسيده است.