✔️آیت الله خامنهای "مدظله" ذوب در #ولایت_الهی است
✔️آیت الله خامنهای “مدظله” ذوب در #ولایت_الهی است
وقتی کسی که در #ولایت_الهی ذوب نشده، زمامدار میشود؛ مشکل پیدا میشود. شما میپرسید مگر این رهبر ما در #ولایت_الهی ذوب شده است؟
من میگویم بله! من شهادت میدهم!
یک ماه قبل از رحلت امام برای کاری به دفتر ایشان رفتم. گفتم دورۀ ریاست جمهوری شما در حال اتمام است؛ شما بعدازآن چهکار میکنید؟
گفتند: «میروم حوزۀ علمیۀ قم و کار آخوندی میکنم. بعد مثلاینکه چیزی یادش آمده باشد گفت: البته مگر اینکه امام نهیام کنند. بعد از ریاست جمهوری اگر امام به من بگویند برو مسئول عقیدتی سیاسی ژاندارمری یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان شو؛ تردید نمیکنم»
فکرش را کنید! رئیسجمهور آماده باشد که اگر به او بگویند عقیدتی سیاسی ژاندارمری یک روستای سیستان بلوچستان بشو، برود.
میدانید روستاهای سیستان و بلوچستان چقدر خطرناک است برای کسی که قبلاً رئیس جمهور بوده؟ اما میگوید برای رفتن «تردید نمیکنم»
خود را برای «صفر» آماده میکند؛ برای «هیچ». میرود برای «صفر شدن» و ناگهان سر از «رهبری» در میآورد.
تمام مسائل خلقت همین است. کسی که تردید در صفر شدن نکند، تردید در «فنا» نکند، «باقی» میماند.
هرکس تردید در “فنا” کرد، فانی میشود و هرکس تردید در فانی شدن نکرد، “باقی” میماند.
راه بقاء، فناست!
راضی بودن در برابر امر امام، به معنای «ذلت باطنی» است و «ذلت باطنی» مهارکنندهٔ «عزت ظاهری» است. وقتی «ذلت باطنه» اینگونه است، «عزت ظاهره» برای انسان خطرناک نیست.
عزت رهبری به اندازهای است که مردم او را در موقع نماز دعا میکنند و جایگاه او نشان از عزت بالای اوست. این عزت ظاهری بالا، ذلت باطنی به اندازهٔ خودش میخواهد که بتواند آن را مهار کند و الّا تعادلش بر هم میخورد.
ذلت باطنی و احساس مسئولیت رهبری بالا بوده و به همین دلیل برای رهبری انتخاب شد.
هشت سال ریاست جمهوری رهبری از نوع شش هزار سال عبادت ابلیس بود و قبول امر امام برای رفتن به سیستان و بلوچستان به عنوان نماینده ولی فقیه در ژاندارمری، از نوع سجده بر آدم.
این رهبر، #ذوب است؛ ذوب در #ولایت_الله است که اینطوری به سر خودش میآورد و آن طرفش را دیگر نگاه نمیکند. این، آتش در دست نگه داشتن بعد از ریاست جمهوری است.
میگوید مسئولیت عقیدتی سیاسی ژاندارمری، آن هم یکی از روستاها، آن هم مال سیستان و بلوچستان را حاضرم قبول کنم و تردید هم نمیکنم!
این آتش است که در دست نگه میدارد. این انسان وقتی که زمامدار میشود، ماشین نظام میشود؛ ماشینِ ترمزدار؛ لا یأخذه فی الله لومه لائم، ملامت رویش اثر نمیگذارد.
آیتالله حائری شیرازی
#سی_سال_امامت
#رهبر_انقلاب_اسلامی
امام کاظم علیه السلام
✨امام کاظم علیه السلام
خداوند هر روز جمعه هزار نفخه رحمت به بعضی از بندگانش ،ارزانی می دارد،
هر کس در عصر جمعه صد بار سوره قدر را بخواند از این هزار رحمت بهرمند می شود.
✨التماس دعای فرج
?امالی صدوق ، ص۶۰۶
حکمت ۵۶ نهج البلاغه
حکمت ۵۶ نهج البلاغه ?
الْغِنَى فِي الْغُرْبَةِ وَطَنٌ; وَالْفَقْرُ فِي الْوَطَنِ غُرْبَةٌ.
امام(عليه السلام) فرمود: بى نيازى در غربت وطن است و نيازمندى در وطن غربت!
شرح و تفسير
دامنه غنا و فقر امام در اين كلام پربارش اشاره به آثار غنا و فقر مى كند و مى فرمايد: «بى نيازى در غربت وطن است و نيازمندى در وطن غربت»; (الْغِنَى فِي الْغُرْبَةِ وَطَنٌ; وَالْفَقْرُ فِي الْوَطَنِ غُرْبَةٌ). وطن جايى است كه انسان در آنجا متولد شده و چشم به روى خويشاوندان و بستگان و نزديكان گشوده و مورد علاقه آنها قرار گرفته و در هر گوشه و كنار، آشنايى دارد و غربت جايى است كه انسان نه آشنايى دارد و نه دوست مهربانى و نه يار و مددكارى. امام مى فرمايد: شخص غنى هر جا برود به موجب غنايش پيوندهاى محبت را با اين و آن برقرار مى سازد و به سبب بذل و بخشش ياران و مددكارانى پيدا مى كند; ولى شخص فقير حتى در وطن خويش دوستان و بستگان را از دست مى دهد و گاه به صورت موجودى فراموش شده در مى آيد. پيام امام در اين سخن اين است كه مؤمنان بايد بكوشند و بى نياز شوند و به هنگام غنا و بى نيازى از مال و ثروت خويش براى جلب و جذب قلوب و كمك به نيازمندان استفاده كنند، از عواقب فقر بترسند، چرا كه فقر مايه ذلت و گاه مطابق بعضى از روايات سبب كفر مى شود. البته اين فقر با فقرى كه در روايات از آن تعريف شده تفاوت آشكارى دارد; فقر ممدوح به معناى «ساده زيستن» و يا «فقر الى الله» است. در اين باره در ذيل حكمت سوم شرح بيشترى داشتيم.
#حکمت شماره ۵۶ ?
همراه با #نهج_البلاغه ???
#ناب_ترین جملهی هفته
#ناب_ترین جملهی هفته
#رهبر_انقلاب_اسلامی:
یک چهرهی سیاسی معروف دنیا در مقالهای نوشته است:
دکترین #مقاومت_خمینی با تمام توان شاهرگهای سیطرهی غرب و آمریکا را هدف گرفته است.
۱۳۹۸/۳/۱۴
#رهبر_انقلاب_اسلامی
#ادامه
#ادامه
سؤال
با توجه به اینکه مردم میدانستند پیامبر اکرم ص امام علی علیهالسلام را برای جانشینی انتخاب کردند و یار و یاور دیگر خلفاء شدند؟
ادامه قسمت چهارم ?
4. جهالت و نفهمی
در رأس این گروه، خوارج بودند. شهید مطهری رحمه الله می نویسد:
«خوارج از فرق اسلامی هستند. گو اینکه طبق عقیده ما آنها کافرند، امّا آنها خود را مسلمان می دانستند، بلکه فقط خودشان را مسلمان می دانستند … هیچ کس ادعا نکرده که خوارج به اسلام عقیده نداشته اند، بلکه همه اعتراف دارند که آنها شدیداً و با تعصب زیادی به اسلام معتقد بودند. خصلت بارز اینها دوری شان از فکر و تعقّل است. خود علی علیه السلام که از آنها نام می برد، آنها را مردمی معتقد، ولی جاهل و قشری معرفی می کند. مردمی بودند متعبد، شب زنده دار و قاری قرآن، اما جاهل و سبک مغز و کم تعقل و بلکه مخالف فکر و تعقل در کار دین … در مورد خلافت معتقد بودند لزومی ندارد یک نفر خلیفه باشد، قرآن هست، مردم به قرآن عمل کنند.
ابن ابی الحدید می گوید: بعد که دیدند نمی توانند بدون زعیم و رئیس باشند، از این عقیده عدول کردند و با عبدالله بن وهب راسبی که از خودشان بود، بیعت کردند. همان طوری که مقتضای کم عقلی و سبک مغزی است، بسیار در عقائد خودشان تنگ نظر بودند. اکثر خوارج همه فرق مسلمین را کافر می دانستند، با آنها نماز نمی خواندند… به آنها زن نمی دادند و از آنها زن نمی گرفتند… .»[9]
#ادامـہ.دارد…
?منابع و پاورقی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
[1]. به به بر تو ای فرزند ابوطالب که از این پس در هر صبح و شام مولای من و مولای هر مرد و زن مؤمن هستی.
[2]. زندگانی امیر المؤمنین، سید هاشم محلاتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم، ص 76.
[3]. سر العالمین و کشف ما فی الدارین، ابو حامد الغزالی، مکتبة الثقافة الدینیة فی النجف الاشرف، ج 4، ص 2.
[4]. احتجاج طبرسی، ج 1، ص 210؛ مناظرات امامت و رهبری، موسی خسروی، چ اول، مطبوعاتی اسلامی، ج 3، ص 118.
[5]. بیست گفتار، شهید مطهری رحمه الله، انتشارات صدرا، چاپ پنجم، ص 17.
[6]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دار احیاء الکتب العربیه، 1387 ق، ج 8، ص 18؛ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، انتشارات انصاریان، صص 55 ـ 56.
[7]. شرح نهج البلاغه، ج 13، صص 299 ـ 300.
[8]. همان، ج17، ص62.
[9]. بیست گفتار، شهید مطهری، ص 40.
[10]. همان، ص 46.
[11]. همان، ص 47.
[12]. ربیع الابرار و نصوص الاخبار، ابوالقاسم محمود بن عمر الزمخشری، قم، افست رضی، 1369 ق، ج 1، ص 499.
هفت چیزی که مسخره دارد چیست ؟
✅هفت چیزی که مسخره دارد چیست ؟
حضرت امام رضا علیه السّلام فرمود :
1- کسی که با زبانش استغفرالله بگوید ، ولی در دل از گناهی که کرده پشیمان نباشد خودش را مسخره کرده .
2- کسی که از خدا توفیق کار خیر طلب کند ، ولی تلاش و کوششی نداشته باشد خود را مسخره کرده .
3- کسی که از خدا بهشت بخواهد ، و در انجام عبادات صبر نکند و در ترک معاصی صبر نداشته باشد خود را مسخره کرده .
4- کسی که از آتش جهنم به خدا پناه برد ، ولی از لذت گناه دست بر ندارد خودش را مسخره کرده .
5- آنکس که یاد مرگ کند و از آن ترس داشته باشد ، ولی خود را برای مرگ آماده نکند ( یعنی اعمال خیر انجام ندهد و از گناهانش استغفار نکند) خودش را مسخره کرده .
6- کسی که خدا را یاد کند و مشتاق دیدار او باشد ، ولی در گناهان اصرار ورزد خود را مسخره کرده .
7- کسی که بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش کند ، خودش را مسخره کرده است .
? بحار الأنوار ، جلد ۷۸ ، ص۳۵۶