#دلنوشته••° "او می بیند.. "
#دلنوشته°••?••°
“او می بیند.. “
قسم به او که جانم و جهانم دست اوست ..
قسم به اشک بی صدایی که از گوشه ی چشمانش در میان شب بر زمین می افتد..
قسم به قدم های تنهایَش بر ساحل انتظار..
قسم به دستهایش که برای دعا کردنمان بالا می آید..
آری دعا برای من و تو..
میدانی از کدام من و تو سخن می گویم؟
دنبال چه میگردی؟ نگاه نکن چیزی نمی یابی ..
خودمان رو می گویم..
من و تویی که با کوله باری از معصیت روزگارمان را سیاه می کنیم..
آری من و تویی که با چشمان گریان الهی العفو سر می دهیم و فردایش با چشمان خندان به گناه چشمک می زنیم.
خجالت نکش!
چون کارمان از خجالت گذشته است..
خجالت نکش!
چون خجالتت دیگر رنگ خجل بودن را عوض کرده ..
می دانی از چه می گویم؟
درست فهمیدی ..
از همان گناهانی حرف میزنم که در پس پرده ی تنهایی انجام می دهی در حالی که نمی دانی پرده ای نیست ؛ تو خیال می کنی که تنهایی..
نگاهی به دور و برت بنداز!
آری ! همان بالای سرت کافیست..
چه دیدی؟ چه شنیدی؟
شنیدی ندایی را که می گوید ” و هُو بِکُلِ شَی ء عَلیم “
پس خیال مکن در دل تاریکی شب ، در صندوقی کهنه و یا اتاقی که جز تو کسی نیست ، کسی نیست !
هر گاه چنین گمان کردی سرت را بالا بگیر ..
می شنوی که می گوید ” و هُوَ مَعَکُم اَینَ ما کُنتُم ” شاید اینگونه کمتر گناه کنی و منتظران را از انتظاری طولانی نجات دهی .
مبادا گناه کنی که او و ولیِ او می بیند..
مبادا گناه کنی که دل صدها منتظر عاشق را با انجام گناهت و به تعویق انداختن ظهور بشکنی ..
سرت را بالا بگیر و ببین که “او می بیند” ..
تقدیم به محضر مولایمان حضرت صاحب الزمان (عج)
#نماز_شبهای_ماه_رمضان #نماز_شب_بیست_و_هشتم
#نماز_شبهای_ماه_رمضان
#نماز_شب_بیست_و_هشتم
شش رکعت در هر رکعت حمد و صد مرتبه آیة الکرسی و صد مرتبه توحید و صد مرتبه کوثر و بعد از نماز صد مرتبه صلوات
#التماس_دعا_برای_ظهور
#تلنگرانه
? #تلنگرانه
اگر مدام از آینده بترسی،
باختهای!
چرا که زندگی تو…
همچون بادکنکی میشود
در دستان کودکی
که همیشه ترس از ترکیدن آن
لذت داشتنش را از بین میبرد
#افطارانه ۲۷
#افطارانه ۲۷
اذان نزدیـک است! امروزم را مـرور می کنم!
نمیدانم چقدر روزه داری ام را می پسندی؟امـا به همه ی مهربانیت سوگند، فقط به خاطر تـو بود! “فتـقبَّــل مِنـــا”
استادمحمدشجاعی
#التماس_دعای_فرج
پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله :
پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله :
هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار.
رمضان ماهى است كه ابتدایش رحمت است و میانه اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.
بحار الانوار،ج93،ص342
تحفه ای از حضرت مولا علیه السلام
تحفه ای از حضرت مولا علیه السلام
جناب حجة الاسلام و المسلمين آقای حاج سید علی رضوی کشمیری نقل کردند: یک شب زمستانی به اتفاق اخوی و عموزاده خدمت آقای مجتهدی مشرف شدیم. ایشان تنها بودند و به علت تمام شدن نفت، اتاق آقا سرد شده بود.
از قضا در ماشین، ظرف نفتی داشتیم، لذا نفت را آوردیم و اتاق را گرم کردیم.
لحظاتی بعد متوجه شدیم ایشان شام نخورده اند. در داخل ماشین مقداری شیر موجود بود، به سرعت شیر را آوردیم و پس از جوشاندن، مقداری نان در آن ریختیم، سپس همگی نان و شیر خوردیم. بعد از صرف غذا آقا فرمودند:
《آقاجان! تا دست نگیری، دستت را نخواهند گرفت.》
ما از ایشان درخواست کردیم که تحفه ای از حضرت مولا برایمان بگیرند.
آقا برای لحظاتی به حالت خلسه فرو رفته و بیان داشتند: 《 حضرت می فرمایند:
?هر وقت کارد به استخوان رسید،
یک حمد و سه قل هو الله بخوانید و بیست و یک صلوات بفرستید؛
مشکل به خواست خدا حل می شود.》
مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
که پیش چشم بیمارت بمیرم
نصاب حسن در حد کمال است
زکاتم ده که مسکین و فقیرم
چنان پر شد فضای سینه از دوست
که فکر خویش گم شد از ضمیرم
در این غوغا که کس، کس را نپرسد
من از پیر مغان منّت پذیرم
چو《حافظ》 گنج او در سینه دارم
اگر چه مدّعی بیند حقیرم
?لاله ای ازملکوت جلد دوم صفحه ١۵۰