#التماس_دعا
امشب شب قدر است و…
من به صد خواهش و منّت
ز خدا خواسته ام که
در این ساعت خیر
مُرغ آمین به سراغت آید
و دعایی که تو بر لب داری
به اجابت ببرد . . .
#التماس_دعا
مواردی که تأخیر نماز بهتر است:
✅مواردی که تأخیر نماز بهتر است:
✍️مستحب است که انسان نماز را در اول وقت بخواند و هرچه به اول وقت نزدیک تر باشد هم بهتر است اما تأخیر آن در مواردی از جهاتی گاهی لازم و گاهی بهتر است که عبارت اند از:
1⃣: تأخیر نماز ظهر و عصر برای خواندن نافله های آنها .
2⃣: کسی که حالت اقبال یا توجه یا همان حضور قلب را در اول وقت را ندارد بهتر است نماز را به تأخیر بیندازد تا بتواند حضور قلبش را در نماز حس کند
3⃣:برای انتظار نماز جماعت یا بیشتر شدن مأمومین و
4⃣: مسافری که در اول وقت باید با عجله نماز بخواند ، که دراین صورت بهتر این است که نماز را به تأخیر بیندازد تا عجله اش از بین رود.
5⃣:تأخیر نماز عصر و عشاء به ، اول وقت فضیلتشان .
6⃣: تأخیر نماز مغرب برای کسی که روزه بود و گرسنگی و تشنگی به او فشار آورده و یا اینکه کسی منتظر اوست .
7⃣: به تأخیر انداختن نماز برای کسی که نیازمند به تخلی یا همان دستشویی رفتن در اول وقت است .
?توضیح المسائل مراجع، م ۷۵۴٫
▪️مردی نزد امیرالمومنین علی (ع) آمده و گفت: از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سوال از شما بپرسم:
▪️مردی نزد امیرالمومنین علی (ع) آمده و گفت: از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سوال از شما بپرسم:
۱.چه چیز «از آسمان عظیم تر» است؟
۲.چه چیز «از زمین پهناورتر» است؟
۳.چه چیز «از کودک یتیم ناتوان تر» است؟
۴.چه چیز «از آتش داغ تر» است؟
۵. چه چیز «از زمهریر سردتر» است؟
۶. چه چیز «از دریا بی نیازتر» است؟
۷. چه چیز «از سنگ سخت تر» است؟
▫️امام علی (ع) در پاسخ به این هفت سوال فرمودند :
۱. «تهمت به ناحق» از آسمان عظیم ترست.
۲. «حق» از زمین وسیع تر است.
۳. فرد«سخن چین» ، ازکودکی یتیم ضعیف تر است.
۴. «آز و طمع» از آتش داغ تر است.
۵.«حاجت بردن به نزد بخیل» از زمهریر سردتر است.
۶. بدن شخص با «قناعت» از دریا بی نیازتر است.
۷. «قلب کافر» از سنگ سخت تر است.
#التماس_دعا
▪️ایام سوگواری و ضربت خوردن مولای متقیان امام علی (ع) تسلیت باد?
چگونه متوجه بشیم خدا از ما راضی است یا نه؟
?چگونه متوجه بشیم خدا از ما راضی است یا نه؟
✅اگر میخواهی بدانی خدا از تو راضی است یا نه، به دلت مراجعه كن! ببین در زندگی از خدا راضی هستی؟ اگر راضی هستی؛ بدان كہ خدا هم از تو راضی است و اگر در گوشه دلت از خدا ناراضی هستی. متوجه باش كه خدا هم از تو ناراضی است.
?خداوند از سه گروہ تعجب میكند:
1⃣كسی كه نماز میخواند و میداند مقابل کی ایستادہ است، ولی در نماز حضور قلب ندارد و حواسش به نماز نیست!
2⃣كسی كہ عمری است روزی خدا را میخورد و غصه روزی فردا را دارد.
3⃣كسی كه میخندد در حالی كه نمیداند خدا از او راضی هست یا نه!
?خدایا یك كاری كن كه از غضب تو اجتناب كنم؛ و كاری نكنم كه در ماہ رمضان از من ناراضی باشی…
?خدایا مرا موفق به خواندن قرآن كن.
⛔️كسی كه در ماہ رمضان موفق به یك ختم قرآن نمیشود، دچار خسارت بزرگی میشود،
?اگر كسی می خواهد زنگار دلش پاك بشود، باید موقع سحر قرآن بخواند.
امام صادق (علیه السلام) :
? امام صادق (علیه السلام) :
? هر كس هنگام خواب ۱۱ بار سوره قدر را بخواند،
خداوند ۱۱ فرشته را مأمور خواهد كرد كه او را تا صبح از شر هر شيطان رانده شده مراقبت كنند.
?بحارالانوار، ج۹۲، ص۲۱۰
اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین علیه السلام..
?عبدالرّحمن بن ملجم مرادى(لعنت الله علیه) ترور اميرالمؤمنين ، امام على عليه السلام را در كوفه به عهده گرفته بود.
☑️روزى در يكى از كوچه هاى كوفه زنى را به نام قُطّام كه پدرش در جنگ نهروان كشته شده بود ملاقات كرد.
?چون قطّام زنى بسيار زيباروى و خوش اندام بود؛ و عبدالرّحمن نيز از قبل مذاكراتى با او براى خواستگارى كرده بود، پس شيفته جمال او گرديد و نسبت به آن اظهار عشق و علاقه نمود؛ و سپس پيشنهاد ازدواج به قطّام داد.
♨️ قطّام در پاسخ گفت : در صورتى با پيشنهاد تو موافقت مى كنم كه سه هزار درهم و يك غلام مهريه ام قرار دهى ، مشروط بر آن كه علىّ ابن ابى طالب را نيز به قتل برسانى .
گفت :من به كوفه نيامده ام ، مگر به همين منظور.
⚡️چون آتش عشق و شهوت عبدالرّحمن شعله ور گشته و فزونى يافت ؛ و نيز زمان موعود با هم پيمانانش فرا رسيد، آن ملعون شمشيرى مسموم همراه خود برداشت ؛ و سحرگاه به مسجد كوفه وارد گشت .
?و هنگامى كه نماز صبح به امامت حضرت علىّ عليه السلام شروع شد، عبدالرحمن(لعنت الله علیه) پشت سر امام ايستاد؛ و هنگامى كه سر از سجده برمى داشت ناگهان فريادى كشيد و با شمشير بر فرق مقدّس آن امام مظلوم فرود آورد و گريخت …
? در همين لحظه امام عليه السلام اظهار داشت : ((فُزْتُ وَرَبِّ الْكَعْبَةِ)) يعنى ؛ قَسَم به پروردگار كعبه ، رستگار و سعادتمند شدم ..
? بعد از آن ، حضرت را با فرق شكافته و بدن خونين به منزل آوردند؛ پزشكى بود به نام اثير بن عمرو سكونى ، كه بر بالين حضرت وارد شد و شروع به مداوا گرديد.
? اطرافيان و اعضاء خانواده حضرت ، اطراف بستر آن بزرگوار حلقه زده بودند و با حالتى نگران چشم به پزشك دوخته كه آيا چه مى گويد؛ و نتيجه چه خواهد شد.
?پس از آن كه پزشك نگاهى به جراحت آن حضرت كرد، گفت : گوسفندى را ذبح نمائيد و سفيدى جگر ريه آن را تا سرد نشده ، سريع بياوريد.
? وقتى آن را آوردند، پزشك رگ ميان سفيدى را بيرون آورد و ميان شكاف سر آن حضرت قرار داد؛ و لحظه اى درنگ نمود، در حالتى كه تمامى افراد در انتظار نتيجه ، لحظه شمارى مى كردند.
سپس شكاف سر را باز كرد و رگ را خارج نمود.
?سپس نگاهی به حضرت كرد و عرضه داشت : اى اميرالمؤمنين ! اگر وصيّتى دارى بفرما، چون متاسّفانه زخم شمشير و زهر آن به مغز سر اصابت و سرايت كرده ؛ و راهى براى معالجه آن نيست…▪️
⚫️آجرک الله یا صاحب الزمان..
?اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین علیه السلام..