#فرازی_از_وصیت_نامہ
#فرازی_از_وصیت_نامہ📜
💢دیروز از هرچہ بود گذشتیم، امروز از هرچہ بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاڪریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال #گمنامے بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود.
❇️جبهہ بوی #ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو مےدهد. آنجا بر درب اتاقمان مے نوشتیم یا حسین فرماندهے از آن توست؛ الآن مے نویسیم بدون هماهنگے وارد نشوید🚷
#الهے
نصیرمان باش تا بصیر گردیم
بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم
آزادمان کن تا اسیر نگردیم🕊
#شهید_نورعلی_شوشتری🌷
#شهیدانه
#شهیدانه
#یاد_یاران
سی سال کار جهادی کرد و کم خوابید و بیشتر کار کرد تا ما بشینیم به نابودی #دشمنانمان چند کیلومتر آنطرف تر #نگاه کنیم .
امروز سالروز #شهادت پدر علم موشکی کشور ، سردار #شهید_حسن_طهرانی_مقدم است . کسی که #وصیت کرد روی #مزارش بنویسند، اینجا #مدفن کسی است که می خواست #اسرائیل را نابود کند .
#شادی_روحش
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
طبق فرمایش امام خامنہ اے ؛
طبق فرمایش امام خامنہ اے ؛
« زنده نگہ داشتن یاد #شهدا ، کم تر از #شهادت نیست … »
بدانیدکهشهادټمَرگنیست،
•°~🌱💚
بدانیدکهشهادټمَرگنیست،
رسالتاست
رفتننیست،جاودانہماندناست🕊
جاندادننیست،بلڪہجانیافتناست.
#شهیدمحمدحسینمحمدخانے
#شبتون_شهدایی🌷
از فرزندت مهدی بخواه
📌از فرزندت مهدی بخواه
✍️مرحوم حضرت آیتالله العظمی میلانی میفرمودند: دو برادر تبریزی که سیّد بودند و یکی از آنها روحانی و دیگری بازاری بود، هر دو مُستطیع شده و امکان تشرّف به مکّه و زیارت خانۀ خدا برایشان فراهم گردید.
برادر کاسب و بازاری به برادر روحانی خود پیشنهاد داد و گفت: به خواستِ خداوند، باید امسال به زیارت خانۀ خدا برویم و حج بگزاریم!
برادر روحانی در پاسخ گفت: من امسال آمادگی و فرصت ندارم، از سوی دیگر مُحرّم نزدیک است و به مجالس متعدّدی دعوت شدهام، شما امسال خود به تنهایی برو، من انشاءالله سال دیگر مشرّف خواهم شد.
برادر بازاری هر چه اصرار کرد، سودی نبخشید. به ناچار خود به تنهایی عازم زیارت شد و اعمال و مناسکش را انجام داد و بازگشت.
امّا از برادر روحانی بشنوید، او متأسّفانه پس از چند ماه به دلیل حادثهای از دنیا رفت و فریضۀ حج به گردن او ماند.
برادر بازاری از این پیشامد و از سستی و اهمال برادر خود خیلی ناراحت و نگران بود و همواره در این اندیشه بود که آیا او به واسطۀ برخی از کارهای نیکش مورد بخشایش قرار گرفته یا اینکه اکنون در برزخ گرفتار است؟!
تا اینکه شبی برادر متوفّای خود را در خواب دید که در باغی زیبا، وضعیّتی دلخواه و فضایی دلگشا زندگی میکند و پیش از آنکه از او چیزی بپرسد، برادر روحانی گفت: نگران من نباش، من از نجاتیافتگانم!
برادرِ بازاری میپرسد: چگونه نجات یافتی و مورد لطف واقع شدی؟!
و او پاسخ میدهد:
پس از مرگ، مرا به پای حساب بُرده و به جُرم ترکِ فریضۀ حج در مکانی مُتعفّن و تاریک زندانی کردند. در آن فضایِ وحشتناک، زیر فشار عذابهای دردآوری بودم تا اینکه دستِ توسّل به دامان مادرم، حضرت زهرا سلام الله علیها ، زدم و ناامیدانه عرضه داشتم: مادر جان! درست است که من فریضۀ حج را ـ غیر عمدی ـ ترک کردهام، امّا عمری از حسین عزیزت سخن گفتهام. شما از خدا بخواه که مرا ببخشاید و از این گرفتاری نجات دهد!
این توسّل، کارساز افتاد و پس از آن بود که درِ زندان گشوده شد و گفتند: آماده شو! مادرت، حضرت زهرا سلام الله علیها تو را خواسته است!
مرا نزد مادرم بردند و آن حضرت، از امیرمؤمنان صلوات الله علیه درخواست کرد که مرا ببخشاید و نجاتم را از خدا بخواهد.
امیرمؤمنان سلام الله علیه در پاسخ فرمودند: «دختر گرامی پیامبر صلی الله علیه و آله ! این شخص بارها روی منبر به مردم میگفت: در روایت آمده: اگر کسی فریضۀ حج را در صورت امکان و توان، ترک کند، هنگام مرگ به او گفته میشود: یهودی یا نصرانی بمیر! و اینک خودش این فریضه را ترک کرده است، من چه کنم؟!»
مادرم فرمود: «او به من توسّل جسته، راهی برای نجات او بیابید!»
در این هنگام امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «تنها یک راه به نظر میرسد و آن اینکه از فرزندت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بخواه که امسال به نیابتِ او حج کند!»
مادرم از فرزند عزیزش، حضرت مهدی صلوات الله علیه خواست و آن بزرگوار پذیرفت و من نجات یافتم و اکنون در این باغ زیبا که میبینی، هستم!
📚 کرامات الصّالحین، محمّد شریف رازی، صص 257 ـ 258.
ما تو را یاری خواهیم کرد
✅ما تو را یاری خواهیم کرد
✍️مرحوم آیت اللّه معظم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی از مراجع بزرگی است که هم به محضر مبارک امام عصر (ع) نائل آمده و هم به افتخار دریافت نامه و توقیعی از سوی آن حضرت مفتخر شده است.
آورنده نامه و توقیع هم کسی جز عابد پارسا و پرواپیشه «حاج شیخ محمّد کوفی» نمیباشد.
متن آن نامه نورانی خطاب به آن عالم ربّانی چنین است:
به نام خداوند بخشایشگر مهربان.
ای سیّد ابو الحسن! خود را ارزان کن (خود را در اختیار همگان قرار بده) و در بیرونی منزلت بنشین و در بر روی کسی مبند و پردهها میان خود و مردم قرار نده و به داد دوستداران و شیعیان ما برس.
ما تو را یاری میکنیم. ان شاء اللّه.
«مهدی»
مشتاقی و مهجوری، صفحه: ۳۲۰
کرامات الصّالحین، صص ۱۱۰- ۱۱۱.