حکومت واحد جهانی در تاریخ
حکومت واحد جهانی در تاریخ
????????
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
در قرآن کریم میخوانیم که جناب سلیمان (ع)، پیامبر بزرگ خدا، علاوه بر مقام نبوّت، دارای سلطنت خارق العاده ی بی نظیری بود، که اِنس وجن و وحش و طیر، تحت فرمانش بودند.حتی باد به فرمان او بساط او را حرکت میداد و از نقطه ای به نقطه ی دیگر میبرد که در قرآن آمده است:
باد را مسخر فرمان سلیمان قرار داده بودیم، که صبحگاهان مسیر یک ماه را میپیمود و عصر گاهان مسیر یک ماه را…[1]
ولی او با این همه سلطنت عظیم، آگاه نبود که در یک نقطه ی دیگر زمین در همان زمان زنی حکومت میکرد و او هم دارای سلطنت عظیمی است و عجیب اینکه یک پرنده بنام"هُدهُد” از آن جریان آگاه بود و خدمت جناب سلیمان آمد وعرض کرد:
من از چیزی آگاه شدم که تو از آن آگاه نمی باشی!
من از سرزمین سبأ یک خبر قطعی برای تو آورده ام.[2]
من زنی را دیدم که بر آن حکومت میکرد و همه چیز را در اختیار دارد و مخصوصا دارای تخت عظیمی است.[3]
اورا و قومش را دیدم که برای خورشید سجده میکنند [و به جای خدا پرستی آفتاب پرستی میکنند.[4]
جناب سلیمان گفت:
…ما تحقیق میکنیم ببینیم تو در این گفتارت راست میگویی یا از دروغگویانی؟[5]
منظور اینکه در آن زمان بر اثر دور بودن مناطق از یکدیگر، دو سلطان در دو منطقه هر یک سلطنت عظیمی داشتند و از هم بی خبر بودند. در این منطقه خداپرستی و در منطقه ی دیگر خورشید پرستی رواج داشته و سرایتی هم به یکدیگر نداشته اند و لذا در آن زمان تصور اینکه روزی حکومت واحدی روز زمین تشکیل شود و دین واحدی بر آنجا حاکم گردد، تصّوری نامعقول به نظر می امد.
…ولی امروزه این مشکل حل شده و آن امر شبیه به محال، امری عادی شده است. فاصله ی زمانی و مکانی از بین رفته؛ شهرها و کشورها بهم مرتبط گشته و دنیا بصورت یک خانواده درآمده است. یک صدا از یک گوشه ی دنیا برخیزد، همه میشنوند؛ حادثه ای در نقطه ای اتفاق بیفتد همه آگاه میشوند و لذا بسیاری از مسائل مربوط به امام عصر (عج)، که در زمانهای گذشته از نظر افراد غیر متعبّد به گفتار معصومین (ع) غیرقابل باور بود، اکنون کاملا قابل باور است و از این رو وقتی میگوییم ظلم و فساد عالم گیر میشود و حکومت عدل واحدی تشکیل میگردد و عالم را اصلاح میکند، احدی آن را مستبعد و غیر قابل باور نمیداند بلکه عالمگیر شدن فساد را بالعیان مشاهده میکنند و با بی صبری تمام، انتظار قیام یک قدرتمند عادلی را دارند که تشکیل حکومت واحدی بدهد. درنده خویان را سر جایشان بنشاند و صلح و آرامش مطلق بر جهان حاکم گرداند.
از یک دانشمند بزرگ اروپایی نقل شده که گفته است:
ما اعتراف میکنیم امروز دنیا به حکومت واحد و قانون واحد نیازمند است که تمام زمین تحت فرمان یک حاکم عادل قرار بگیرد تا جنگ برطرف شود و صلح جایگزین گردد. این گفتار یک دانشمند غیر معتقد به دین است.
البته بدیهی است وقتی دنیا همچو خانه ای شده و أبناء بشر یک خانواده، آن هم خانواده ای که هر عضوی از اعضای آن مسلکی خاص و آئینی مخصوص و فرهنگ و آداب و سنن جداگانه ای باشند، و هر یک بخواهد امور خانه را تحت سلطه ی خود قرار دهد، آیا در این خانه چگونه میشود زندگی آرام و خالی از جنگ وجدل داشت؟
پی نوشته ها:
?[1]- سوره ی سبأ، آیه ی 12
?[2]- سوره ی نمل، آیه ی 22
?[3]- سوره ی نمل، آیه ی 23
?[4]- سوره ی نمل، آیه ی 23
?[5]- سوره ی نمل،آیه ی 24
حکومت واحد جهانی در تاریخ
حکومت واحد جهانی در تاریخ
????????
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
در قرآن کریم میخوانیم که جناب سلیمان (ع)، پیامبر بزرگ خدا، علاوه بر مقام نبوّت، دارای سلطنت خارق العاده ی بی نظیری بود، که اِنس وجن و وحش و طیر، تحت فرمانش بودند.حتی باد به فرمان او بساط او را حرکت میداد و از نقطه ای به نقطه ی دیگر میبرد که در قرآن آمده است:
باد را مسخر فرمان سلیمان قرار داده بودیم، که صبحگاهان مسیر یک ماه را میپیمود و عصر گاهان مسیر یک ماه را…[1]
ولی او با این همه سلطنت عظیم، آگاه نبود که در یک نقطه ی دیگر زمین در همان زمان زنی حکومت میکرد و او هم دارای سلطنت عظیمی است و عجیب اینکه یک پرنده بنام"هُدهُد” از آن جریان آگاه بود و خدمت جناب سلیمان آمد وعرض کرد:
من از چیزی آگاه شدم که تو از آن آگاه نمی باشی!
من از سرزمین سبأ یک خبر قطعی برای تو آورده ام.[2]
من زنی را دیدم که بر آن حکومت میکرد و همه چیز را در اختیار دارد و مخصوصا دارای تخت عظیمی است.[3]
اورا و قومش را دیدم که برای خورشید سجده میکنند [و به جای خدا پرستی آفتاب پرستی میکنند.[4]
جناب سلیمان گفت:
…ما تحقیق میکنیم ببینیم تو در این گفتارت راست میگویی یا از دروغگویانی؟[5]
منظور اینکه در آن زمان بر اثر دور بودن مناطق از یکدیگر، دو سلطان در دو منطقه هر یک سلطنت عظیمی داشتند و از هم بی خبر بودند. در این منطقه خداپرستی و در منطقه ی دیگر خورشید پرستی رواج داشته و سرایتی هم به یکدیگر نداشته اند و لذا در آن زمان تصور اینکه روزی حکومت واحدی روز زمین تشکیل شود و دین واحدی بر آنجا حاکم گردد، تصّوری نامعقول به نظر می امد.
…ولی امروزه این مشکل حل شده و آن امر شبیه به محال، امری عادی شده است. فاصله ی زمانی و مکانی از بین رفته؛ شهرها و کشورها بهم مرتبط گشته و دنیا بصورت یک خانواده درآمده است. یک صدا از یک گوشه ی دنیا برخیزد، همه میشنوند؛ حادثه ای در نقطه ای اتفاق بیفتد همه آگاه میشوند و لذا بسیاری از مسائل مربوط به امام عصر (عج)، که در زمانهای گذشته از نظر افراد غیر متعبّد به گفتار معصومین (ع) غیرقابل باور بود، اکنون کاملا قابل باور است و از این رو وقتی میگوییم ظلم و فساد عالم گیر میشود و حکومت عدل واحدی تشکیل میگردد و عالم را اصلاح میکند، احدی آن را مستبعد و غیر قابل باور نمیداند بلکه عالمگیر شدن فساد را بالعیان مشاهده میکنند و با بی صبری تمام، انتظار قیام یک قدرتمند عادلی را دارند که تشکیل حکومت واحدی بدهد. درنده خویان را سر جایشان بنشاند و صلح و آرامش مطلق بر جهان حاکم گرداند.
از یک دانشمند بزرگ اروپایی نقل شده که گفته است:
ما اعتراف میکنیم امروز دنیا به حکومت واحد و قانون واحد نیازمند است که تمام زمین تحت فرمان یک حاکم عادل قرار بگیرد تا جنگ برطرف شود و صلح جایگزین گردد. این گفتار یک دانشمند غیر معتقد به دین است.
البته بدیهی است وقتی دنیا همچو خانه ای شده و أبناء بشر یک خانواده، آن هم خانواده ای که هر عضوی از اعضای آن مسلکی خاص و آئینی مخصوص و فرهنگ و آداب و سنن جداگانه ای باشند، و هر یک بخواهد امور خانه را تحت سلطه ی خود قرار دهد، آیا در این خانه چگونه میشود زندگی آرام و خالی از جنگ وجدل داشت؟
پی نوشته ها:
?[1]- سوره ی سبأ، آیه ی 12
?[2]- سوره ی نمل، آیه ی 22
?[3]- سوره ی نمل، آیه ی 23
?[4]- سوره ی نمل، آیه ی 23
?[5]- سوره ی نمل،آیه ی 24
حکومت واحد جهانی در تاریخ
حکومت واحد جهانی در تاریخ
????????
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
در قرآن کریم میخوانیم که جناب سلیمان (ع)، پیامبر بزرگ خدا، علاوه بر مقام نبوّت، دارای سلطنت خارق العاده ی بی نظیری بود، که اِنس وجن و وحش و طیر، تحت فرمانش بودند.حتی باد به فرمان او بساط او را حرکت میداد و از نقطه ای به نقطه ی دیگر میبرد که در قرآن آمده است:
باد را مسخر فرمان سلیمان قرار داده بودیم، که صبحگاهان مسیر یک ماه را میپیمود و عصر گاهان مسیر یک ماه را…[1]
ولی او با این همه سلطنت عظیم، آگاه نبود که در یک نقطه ی دیگر زمین در همان زمان زنی حکومت میکرد و او هم دارای سلطنت عظیمی است و عجیب اینکه یک پرنده بنام"هُدهُد” از آن جریان آگاه بود و خدمت جناب سلیمان آمد وعرض کرد:
من از چیزی آگاه شدم که تو از آن آگاه نمی باشی!
من از سرزمین سبأ یک خبر قطعی برای تو آورده ام.[2]
من زنی را دیدم که بر آن حکومت میکرد و همه چیز را در اختیار دارد و مخصوصا دارای تخت عظیمی است.[3]
اورا و قومش را دیدم که برای خورشید سجده میکنند [و به جای خدا پرستی آفتاب پرستی میکنند.[4]
جناب سلیمان گفت:
…ما تحقیق میکنیم ببینیم تو در این گفتارت راست میگویی یا از دروغگویانی؟[5]
منظور اینکه در آن زمان بر اثر دور بودن مناطق از یکدیگر، دو سلطان در دو منطقه هر یک سلطنت عظیمی داشتند و از هم بی خبر بودند. در این منطقه خداپرستی و در منطقه ی دیگر خورشید پرستی رواج داشته و سرایتی هم به یکدیگر نداشته اند و لذا در آن زمان تصور اینکه روزی حکومت واحدی روز زمین تشکیل شود و دین واحدی بر آنجا حاکم گردد، تصّوری نامعقول به نظر می امد.
…ولی امروزه این مشکل حل شده و آن امر شبیه به محال، امری عادی شده است. فاصله ی زمانی و مکانی از بین رفته؛ شهرها و کشورها بهم مرتبط گشته و دنیا بصورت یک خانواده درآمده است. یک صدا از یک گوشه ی دنیا برخیزد، همه میشنوند؛ حادثه ای در نقطه ای اتفاق بیفتد همه آگاه میشوند و لذا بسیاری از مسائل مربوط به امام عصر (عج)، که در زمانهای گذشته از نظر افراد غیر متعبّد به گفتار معصومین (ع) غیرقابل باور بود، اکنون کاملا قابل باور است و از این رو وقتی میگوییم ظلم و فساد عالم گیر میشود و حکومت عدل واحدی تشکیل میگردد و عالم را اصلاح میکند، احدی آن را مستبعد و غیر قابل باور نمیداند بلکه عالمگیر شدن فساد را بالعیان مشاهده میکنند و با بی صبری تمام، انتظار قیام یک قدرتمند عادلی را دارند که تشکیل حکومت واحدی بدهد. درنده خویان را سر جایشان بنشاند و صلح و آرامش مطلق بر جهان حاکم گرداند.
از یک دانشمند بزرگ اروپایی نقل شده که گفته است:
ما اعتراف میکنیم امروز دنیا به حکومت واحد و قانون واحد نیازمند است که تمام زمین تحت فرمان یک حاکم عادل قرار بگیرد تا جنگ برطرف شود و صلح جایگزین گردد. این گفتار یک دانشمند غیر معتقد به دین است.
البته بدیهی است وقتی دنیا همچو خانه ای شده و أبناء بشر یک خانواده، آن هم خانواده ای که هر عضوی از اعضای آن مسلکی خاص و آئینی مخصوص و فرهنگ و آداب و سنن جداگانه ای باشند، و هر یک بخواهد امور خانه را تحت سلطه ی خود قرار دهد، آیا در این خانه چگونه میشود زندگی آرام و خالی از جنگ وجدل داشت؟
پی نوشته ها:
?[1]- سوره ی سبأ، آیه ی 12
?[2]- سوره ی نمل، آیه ی 22
?[3]- سوره ی نمل، آیه ی 23
?[4]- سوره ی نمل، آیه ی 23
?[5]- سوره ی نمل،آیه ی 24
حکومت واحد جهانی در تاریخ
حکومت واحد جهانی در تاریخ
????????
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
در قرآن کریم میخوانیم که جناب سلیمان (ع)، پیامبر بزرگ خدا، علاوه بر مقام نبوّت، دارای سلطنت خارق العاده ی بی نظیری بود، که اِنس وجن و وحش و طیر، تحت فرمانش بودند.حتی باد به فرمان او بساط او را حرکت میداد و از نقطه ای به نقطه ی دیگر میبرد که در قرآن آمده است:
باد را مسخر فرمان سلیمان قرار داده بودیم، که صبحگاهان مسیر یک ماه را میپیمود و عصر گاهان مسیر یک ماه را…[1]
ولی او با این همه سلطنت عظیم، آگاه نبود که در یک نقطه ی دیگر زمین در همان زمان زنی حکومت میکرد و او هم دارای سلطنت عظیمی است و عجیب اینکه یک پرنده بنام"هُدهُد” از آن جریان آگاه بود و خدمت جناب سلیمان آمد وعرض کرد:
من از چیزی آگاه شدم که تو از آن آگاه نمی باشی!
من از سرزمین سبأ یک خبر قطعی برای تو آورده ام.[2]
من زنی را دیدم که بر آن حکومت میکرد و همه چیز را در اختیار دارد و مخصوصا دارای تخت عظیمی است.[3]
اورا و قومش را دیدم که برای خورشید سجده میکنند [و به جای خدا پرستی آفتاب پرستی میکنند.[4]
جناب سلیمان گفت:
…ما تحقیق میکنیم ببینیم تو در این گفتارت راست میگویی یا از دروغگویانی؟[5]
منظور اینکه در آن زمان بر اثر دور بودن مناطق از یکدیگر، دو سلطان در دو منطقه هر یک سلطنت عظیمی داشتند و از هم بی خبر بودند. در این منطقه خداپرستی و در منطقه ی دیگر خورشید پرستی رواج داشته و سرایتی هم به یکدیگر نداشته اند و لذا در آن زمان تصور اینکه روزی حکومت واحدی روز زمین تشکیل شود و دین واحدی بر آنجا حاکم گردد، تصّوری نامعقول به نظر می امد.
…ولی امروزه این مشکل حل شده و آن امر شبیه به محال، امری عادی شده است. فاصله ی زمانی و مکانی از بین رفته؛ شهرها و کشورها بهم مرتبط گشته و دنیا بصورت یک خانواده درآمده است. یک صدا از یک گوشه ی دنیا برخیزد، همه میشنوند؛ حادثه ای در نقطه ای اتفاق بیفتد همه آگاه میشوند و لذا بسیاری از مسائل مربوط به امام عصر (عج)، که در زمانهای گذشته از نظر افراد غیر متعبّد به گفتار معصومین (ع) غیرقابل باور بود، اکنون کاملا قابل باور است و از این رو وقتی میگوییم ظلم و فساد عالم گیر میشود و حکومت عدل واحدی تشکیل میگردد و عالم را اصلاح میکند، احدی آن را مستبعد و غیر قابل باور نمیداند بلکه عالمگیر شدن فساد را بالعیان مشاهده میکنند و با بی صبری تمام، انتظار قیام یک قدرتمند عادلی را دارند که تشکیل حکومت واحدی بدهد. درنده خویان را سر جایشان بنشاند و صلح و آرامش مطلق بر جهان حاکم گرداند.
از یک دانشمند بزرگ اروپایی نقل شده که گفته است:
ما اعتراف میکنیم امروز دنیا به حکومت واحد و قانون واحد نیازمند است که تمام زمین تحت فرمان یک حاکم عادل قرار بگیرد تا جنگ برطرف شود و صلح جایگزین گردد. این گفتار یک دانشمند غیر معتقد به دین است.
البته بدیهی است وقتی دنیا همچو خانه ای شده و أبناء بشر یک خانواده، آن هم خانواده ای که هر عضوی از اعضای آن مسلکی خاص و آئینی مخصوص و فرهنگ و آداب و سنن جداگانه ای باشند، و هر یک بخواهد امور خانه را تحت سلطه ی خود قرار دهد، آیا در این خانه چگونه میشود زندگی آرام و خالی از جنگ وجدل داشت؟
پی نوشته ها:
?[1]- سوره ی سبأ، آیه ی 12
?[2]- سوره ی نمل، آیه ی 22
?[3]- سوره ی نمل، آیه ی 23
?[4]- سوره ی نمل، آیه ی 23
?[5]- سوره ی نمل،آیه ی 24
حکومت واحد جهانی در تاریخ
حکومت واحد جهانی در تاریخ
????????
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
در قرآن کریم میخوانیم که جناب سلیمان (ع)، پیامبر بزرگ خدا، علاوه بر مقام نبوّت، دارای سلطنت خارق العاده ی بی نظیری بود، که اِنس وجن و وحش و طیر، تحت فرمانش بودند.حتی باد به فرمان او بساط او را حرکت میداد و از نقطه ای به نقطه ی دیگر میبرد که در قرآن آمده است:
باد را مسخر فرمان سلیمان قرار داده بودیم، که صبحگاهان مسیر یک ماه را میپیمود و عصر گاهان مسیر یک ماه را…[1]
ولی او با این همه سلطنت عظیم، آگاه نبود که در یک نقطه ی دیگر زمین در همان زمان زنی حکومت میکرد و او هم دارای سلطنت عظیمی است و عجیب اینکه یک پرنده بنام"هُدهُد” از آن جریان آگاه بود و خدمت جناب سلیمان آمد وعرض کرد:
من از چیزی آگاه شدم که تو از آن آگاه نمی باشی!
من از سرزمین سبأ یک خبر قطعی برای تو آورده ام.[2]
من زنی را دیدم که بر آن حکومت میکرد و همه چیز را در اختیار دارد و مخصوصا دارای تخت عظیمی است.[3]
اورا و قومش را دیدم که برای خورشید سجده میکنند [و به جای خدا پرستی آفتاب پرستی میکنند.[4]
جناب سلیمان گفت:
…ما تحقیق میکنیم ببینیم تو در این گفتارت راست میگویی یا از دروغگویانی؟[5]
منظور اینکه در آن زمان بر اثر دور بودن مناطق از یکدیگر، دو سلطان در دو منطقه هر یک سلطنت عظیمی داشتند و از هم بی خبر بودند. در این منطقه خداپرستی و در منطقه ی دیگر خورشید پرستی رواج داشته و سرایتی هم به یکدیگر نداشته اند و لذا در آن زمان تصور اینکه روزی حکومت واحدی روز زمین تشکیل شود و دین واحدی بر آنجا حاکم گردد، تصّوری نامعقول به نظر می امد.
…ولی امروزه این مشکل حل شده و آن امر شبیه به محال، امری عادی شده است. فاصله ی زمانی و مکانی از بین رفته؛ شهرها و کشورها بهم مرتبط گشته و دنیا بصورت یک خانواده درآمده است. یک صدا از یک گوشه ی دنیا برخیزد، همه میشنوند؛ حادثه ای در نقطه ای اتفاق بیفتد همه آگاه میشوند و لذا بسیاری از مسائل مربوط به امام عصر (عج)، که در زمانهای گذشته از نظر افراد غیر متعبّد به گفتار معصومین (ع) غیرقابل باور بود، اکنون کاملا قابل باور است و از این رو وقتی میگوییم ظلم و فساد عالم گیر میشود و حکومت عدل واحدی تشکیل میگردد و عالم را اصلاح میکند، احدی آن را مستبعد و غیر قابل باور نمیداند بلکه عالمگیر شدن فساد را بالعیان مشاهده میکنند و با بی صبری تمام، انتظار قیام یک قدرتمند عادلی را دارند که تشکیل حکومت واحدی بدهد. درنده خویان را سر جایشان بنشاند و صلح و آرامش مطلق بر جهان حاکم گرداند.
از یک دانشمند بزرگ اروپایی نقل شده که گفته است:
ما اعتراف میکنیم امروز دنیا به حکومت واحد و قانون واحد نیازمند است که تمام زمین تحت فرمان یک حاکم عادل قرار بگیرد تا جنگ برطرف شود و صلح جایگزین گردد. این گفتار یک دانشمند غیر معتقد به دین است.
البته بدیهی است وقتی دنیا همچو خانه ای شده و أبناء بشر یک خانواده، آن هم خانواده ای که هر عضوی از اعضای آن مسلکی خاص و آئینی مخصوص و فرهنگ و آداب و سنن جداگانه ای باشند، و هر یک بخواهد امور خانه را تحت سلطه ی خود قرار دهد، آیا در این خانه چگونه میشود زندگی آرام و خالی از جنگ وجدل داشت؟
پی نوشته ها:
?[1]- سوره ی سبأ، آیه ی 12
?[2]- سوره ی نمل، آیه ی 22
?[3]- سوره ی نمل، آیه ی 23
?[4]- سوره ی نمل، آیه ی 23
?[5]- سوره ی نمل،آیه ی 24
به گريه های بدون صدا دلم تنگ است
به گريه های بدون صدا دلم تنگ است
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
به گريه های بدون صدا دلم تنگ است
قسم به ندبه «آقا بيا» دلم تنگ است
ستاره میچکد از خلوت شبانۀ من
به وسعت همۀ گريه ها دلم تنگ است
شکسته بال و پرم در هوای دلتنگی
قفس نشين شده ام بی تو تا دلم تنگ است
تو نيستی متعلق فقط به خوبان که
شبی به خلوت من هم بيا دلم تنگ است
به حلقه های ضريح مجعد زلفت
گره زدم دل سرگشته را دلم تنگ است
چه می شود که شبی ميهمانتان باشم
برای خيمۀ سبز شما دلم تنگ است
شبيه عطر بهشت است عطر سردابت
برای خانه تان، سامرا دلم تنگ است
قسم به پرچم مشکی روضۀ ارباب
برای ديدن کرب و بلا دلم تنگ است
{شعر از : يوسف رحيمی}
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️