او خـــــــــــواهــــد آمــــــد
او خـــــــــــواهــــد آمــــــد
〰〰〰〰〰〰〰〰
خون دل شیعه از پهلوی شکسته و مجروح زهرا (س) و فرق شکافته علی مرتضی (ع)، عبور کرده، تا بر پهنه کربلا، که صفحه تاریخ را با خون حسین (ع) سرخ کرده است.
هزار و چهارصد سال است که سقیفه خون بر دل غدیر میریزد، و چنگال کینه آلود خود را بر گلوی غدیریان می فشارد.
خدایا، انتقام چهارده قرن را یک جا گرفتن در تصوّر چه کسی می گنجد؟
پروردگارا، انتقام خانه آتش زده و بانوی پهلو شکسته کی گرفته خواهد شد؟
ای خدای منتقم، شیر خوار کربلا منتظر است!
اشک زینب (س)، تا کنار کعبه زبانه می کشد و در انتظار فریاد رسی است که ندا کند:
«یا أَهْلَ الْعالَمِ، إِنَّ جَدِّی الْحُسَینَ قُتِلَ مَظْلُوماً»
روز شیرینی خواهد رسید که ظالم سوزانده شود و ریشه منافق کنده شود و هر پایه و بنیانی که در این جهان بر ظلم نهاده شده ویران گردد، تا عدالت بتواند بر پهنه گیتی بنشیند
و آن روز به یاری خدا، بسیار نزدیک است
الّلهُـــمَّ عَجِّــــلْ لِوَلِیِّکَـــــ الْفَـــــرَج
〰〰〰〰〰〰〰
بخش اول کتاب #
بخش اول کتاب #مجید_بربری بخش تاریک وخاکستری آن است .او دریافت آباد تهران قهوه خانه داربوده،وزندگی او سرشار از مواردی است که این جور آدم ها با آن در گیر هستند از درگیری و دعوا های هر روزه تا به رخ کشیدن آمار قلیانهای قهوه خانه اش.
اما بخش دوم زندگی او عنایتی است که به او می شود ومسیر زندگی اش عوض می شود ومهر حر مدافعان حرم بر پیشانی او نقش می بندد واو گرچه تک پسرخانواده است وقرار نیست که آنها به سوریه اعزام شوند ولی عنایت بی بی او را به سوریه می کشاند ومی شود مدافع حرم.مجید قصه ما گرچه ناراحت خالکوبی های بر بازوهای خویش است اما سرنوشتش این طور می شود تا در خانطومان از بدنش هیچی برنگردد تا نه نشانی از خودش باشد نه خالکوبی هایش.
?حضرت زینب (س) به واسطه خوبی های مجید او را خرید?
کبری خدابخش دهقی نویسنده کتاب با اشاره به هدفش از نوشتن این اثر گفت: قصه مجید قصه ای متفاوت است، این کتاب روایتگر سرگذشت جوانی با تیپ، رفتار و منش امروزی است که اگر الان شبیه او را در خیابان ببینیم با چشمانمان او را قضاوت می کنیم، غافل از اینکه خوبی در وجودش بود که سبب شد خداوند مجید را برای خودش بخرد.
وی به بیان یکی از خاطرات شهید پرداخت و ادامه داد: برای مثال مجید کودکی را که سر چهارراه ایستاده است به رستوران می برد و شیشلیک مهمانش میکند، وقتی از او می پرسند چرا این کار را کردی می گوید این بچه نمیدانست شیشلیک چه هست و پدر هم ندارد. به واسطه این خوبی ها خداوند مجید را خرید.
خدابخش با بیان این که با شخصیت او بسیاری می توانند همذاتپنداری کنند، افزود: شاید مجید اشتباهات و خطاهایی داشته است ولی وقتی وارد حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) می شود حالاتی که پیدا می کند باعث می شود تا بانو او را انتخاب کند.
?«حر مدافعان حرم» بهترین لقب مجید است?
احمدی مدیر مسئول نشر دارخوین و ناشر کتاب با اشاره به شخصیت شهید قربانخانی اظهار داشت: شخصیت امثال مجید را تنها در حر، شاهرخ و طیب ها دیده ایم. عنوان حر مدافعان بهترین لقب است که می توان به او داد.
وی افزود: تا یک هفته قبل از چاپ کتاب، با اسم مجید آشنا نبودم.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ __ _ _ _ _ _ _ _ _
? #معرفی_کتاب ? این هفته
#شهیدانه_باشیم
زندگی داستانی حر مدافعان حرم
#شهید_مجید_قربانخانی
?کتاب #مجید_بربری
✍اثر کبری خدابخش دهقی
#معرفی_کتاب #این هفته
? #معرفی_کتاب ? این هفته
#شهیدانه_باشیم
زندگی داستانی حر مدافعان حرم
#شهید_مجید_قربانخانی
?کتاب #مجید_بربری
✍اثر کبری خدابخش دهقی
?این شهید را باید «حُر» مدافعان حرم نامید چرا که وی تا یک سال قبل از شهادت مسیر زندگیش روند دیگری را طی میکرده ولی مسائل و ارتباطاتی باعث تغییر مسیر زندگی وی میشود و نهایتا در خانطومان آسمانی شده است.
روایتی جذاب و خواندنی از حر زمانه ما جوان دهه هفتادی شهید مدافع حرم مجید قربانخانی
قصه مجید بربری ،قصه ای از جنس شاهرخ ضرغام حر انقلاب است.
#شهید_محمودرضا_بیضائی
کاسه صبرِ زمین ، لبریز است…..
شانه یِ کوه خمیــده سرِ دلتنگی تو!
عقل من ، تا به دوتا کوچه جلوتر نرود…..
تو بگــو ؛
تا عبورِ تو از این کوچه ی سرد ؛
چند تکرارِ شب و روز، زمان لازم هست ؟!
#شهید_محمودرضا_بیضائی ?
برادر بزرگوار شهید بیضائی :
برادر بزرگوار شهید بیضائی :
کوچک ترین و ساده ترین مسائل برای محمودرضا با #امام_زمان(عج) گره می خورد، خاطرم هست زمانی که بحث رعایت بعضی نکات در مجالس عزاداری و هیئات پیش آمد، مثل برهنه نشدن برای سینه زنی و مقام معظم رهبری در این باره نکاتی را فرمودند و توصیه هایی داشتند،
شهید برای متقاعد کردن دوستان به آنها گفت:
«فرض کنید امام زمان(عج) اینجا حضور داشته باشند آیا شما مقابل سلام ایشان هم همینطور عزاداری می کنید؟»
و به همین بسنده کرد اصلا بحث نمی کرد.
این یعنی، جزئی ترین مسائل زندگیِ شهید بیضائی با #انتظار و توجه به #نظارت_امام_عصر(عج) عجین بود؛ ولی هیچ وقت( تاکید می کنم) هیچ وقت به کسی نشان نمی داد که مثلا من منتظر امام زمان(عج) هستم و فلان و بهمان …
دنبال نشان دادن نبود
بلکه رفتارش این انتظار را فریاد می کشید.
#شهید_محمودرضا_بیضائی ?
#أللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شـهــید_عباس_دوران
صدام بغداد رو کاملا امن نشون داده بود تا اجلاس غیر متعهد ها که براش خیلی مهم بود رو اونجا برگزار کنه.
برای ایران هم خیلی مهم بود صدام به هدفش نرسه.
روز عملیات موتور سمت راست و عقب هواپیماش رو زدند…کلید خروج اضطراری رو زد، اما فقط کلید خلبان کابین عقب رو!
هرجور بود هواپیما رو هدایت کرد و اونو به ساختمان اجلاس کوبید و از اونجا به آسمون پرکشید.
اینطوری، هم عملیات به هدف نهایی خودش رسید و هم عباس؛ چون تمام نقشههای صدام نقش برآب شد و برگزاری اجلاس در بغداد لغو شد.
#شـهــید_عباس_دوران ?