منظور از آيه اول سوره جن چيست و به چه داستاني ربط دارد که جن ها از قرآن تعجب کردند؟
?????منظور از آيه اول سوره جن چيست و به چه داستاني ربط دارد که جن ها از قرآن تعجب کردند؟
✍️پاسخ:
✅مطابق برخي نقلهل گروهي از اجنه در مسير مسافرت پيامبر صلي الله عليه و آله از طائف به مکه با تلاوت قرآن پيامبر مواجه شدند و مومن شدند.
در آيه نخست مىفرمايد:” بگو به من وحى شده كه جمعى از جن به سخنانم گوش فرا دادهاند، و گفتهاند ما قرآن عجيبى شنيدهايم” (قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً)
تعبير” أُوحِيَ إِلَيَّ” (به من وحى شده) نشان مىدهد كه پيامبر ص در اين ماجرا شخصا افراد جن را مشاهده نكرده، بلكه از طريق وحى به استماع آنها نسبت به قرآن مجيد آگاه شده است.
و در ضمن اين آيه به خوبى نشان مىدهد كه طايفه” جن” داراى عقل و شعور و فهم و درك، و تكليف و مسئوليت، و آشنايى به لغت، و توجه به فرق بين كلام اعجاز آميز دارند، همچنين خود را موظف به تبليغ حق مىدانند، و مخاطب خطابهاى قرآن نيز هستند.
اين قسمتى از ويژگيهاى اين موجود زنده ناپيدا است كه تنها از اين آيه استفاده مىشود، آنها ويژگيهاى ديگرى نيز دارند.
آنها حق داشتند كه قرآن را سخنى عجيب بشمرند، زيرا هم لحن و آهنگ آن عجيب است، و هم نفوذ و جاذبهاش، هم محتوا و تاثيرش عجيب است و هم آورنده آن كه درس نخوانده بود و از اميين برخاست.
كلامى است در ظاهر و باطن عجيب و متفاوت با هر سخن ديگر، و به اين ترتيب آنها اعتراف به اعجاز قرآن نمودند.
آيا همه گناهکاران در آخرت به اندازه گناهانشون عذاب ميشن و در آخر ميرن بهشت؟
♨️سوال:
?آيا همه گناهکاران در آخرت به اندازه گناهانشون عذاب ميشن و در آخر ميرن بهشت؟
✍️پاسخ:
✅قاعده کلي آن است که همه گناهکاران به اندازه گناهانشان مجازات شوند. ولي خداوند متعال بر اساس لطف خود، آنان را مي بخشد و نسبت به گناه خود کمتر مجازات مي شوند.
اما بايد به يک مسئله توجه داشت که برخي از گناهان از نظر ماهيت به گونه اي هستند که هرگز پاک نمي شوند و ابدي هستند. لذا فرد تا ابد در جهنم خواهد ماند.
آيا امام زمان(عج) ازدواج کرده و داراي فرزند هستند؟ نام فرزندانشان چيست؟
???????پرسش:
آيا امام زمان(عج) ازدواج کرده و داراي فرزند هستند؟
نام فرزندانشان چيست؟
?پاسخ:
پاسخ را با ذکر چند نکته بیان مى داریم:
اوّل: چون امام زمان(عج) از دیدهها پنهان است و در پشت پرده غیبت قرار دارد، نمىتوان از راه حس و مشاهده و به صورت عادى به پاسخ سؤال نایل شد؛ نیز چون سؤال از مباحث عقلى و انتزاعى نیست، از راه برهان عقلى نیز نمىتوان پاسخ را دریافت نمود. تنها راه پاسخ گویى، روایات پیشوایان معصوم(ع) است که چون آنان از علم برترى بهرهمند مى باشند، مى توانند از آینده خبر دهند که از آن جمله حوادث و مسائل مربوط به مهدى منتظر(ع) است.
دوم: حال که پاسخ را مى بایست از اخبار پیشوایان معصوم(ع) جستجو نمود، به سراغ روایات مى رویم. در روایات صحیح و معتبر، پاسخ روشنى به پرسش وجود ندارد؛ بلکه در برخى روایات با ایهام و اشاره در این زمینه سخن به میان آمده است، از جمله:
1- مفضل بن عمر گوید: از امام باقر(ع) شنیدم که در مورد امام مهدى(عج) فرمود: »صاحب الزمان را دوغیبت است. یکى از آن دو به اندازهاى طولانى شود که برخى گویند: حضرت از دنیا رفته و برخى گویند کشته شده است اما کسى جز آنانى که امور حضرت را پىگیرى مى کنند، از مکان و فرزندان وى آگاه نیستند«.(1)
2- از امام صادق(ع) آمده است: »گویا مى بینم حضرت مهدى(عج) با اهل و عیالش در مسجد سهله است«.(2)
3- از امام هشتم(ع) در دعایى نقل شده است: »اللّهم اعطه فى نفسه و أهله و ولده و ذریته و جمیع رعیته ما تقرّ به عینه و تسرّ به نفسه؛(3) خدایا، مایه چشم روشنى و خوشحالى امام زمان(عج) را در او و خانواده و فرزندان و ذریه و تمام پیروانش فراهم فرما!«.
4- نیز از آن حضرت در مورد امام زمان(عج) این دعا نقل شده است: »اللهم صل على ولاة عهده و الائمة من ولده؛(4) خدایا، بر والیان و فرزندان وى که امامند، درود فرست!«.
ظاهر این این روایات دلالت بر زن و فرزند داشتن است.
این روایات به فرض پذیرش و درستى سند و صحت انتساب آن به امام معصوم، از نظر دلالت به روشنى گویا نیست که امام مهدى(عج) در دوره غیبت همسر و فرزند دارد.
در برخى احادیث مشکل سندى و در برخى دیگر مشکل دلالت وجود دارد.
افزون بر این روایاتى وجود دارد که با صراحت وجود فرزند را براى حضرت نفى مى کند.(5)
سوم: با توجه به روایات مذکور مى گوییم:
مورد زن و فرزند امام مهدى(ع) سه احتمال وجود دارد:
أ) حضرت ازدواج نکرده است.
لازمه این احتمال آن است که امام(ع) یکى از سنتهاى مهم اسلامى را ترک کرده باشد، که با شأن امام سازگار نیست. امّا از سوى دیگر چون غیبت از اهمیت بیشترى برخوردار است؛ به ناچار امام از سنت چشم پوشى مى کند، که اشکالى ندارد. براى حفظ مصلحت بالاتر، از مصلحت پایینتر چشم پوشى مى گردد.
ب) حضرت ازدواج نموده امّا فرزندى ندارد. نداشتن فرزند به سبب غیبت است. پذیرش این فرض، سؤالى را با خود مى آورد که آیا همسرش هم از عمر طولانى بهرهمند است یا این که مدّتى با حضرت زندگى کرده و بعد از دنیا رفته است؟ در این صورت حضرت به سنت ازدواج عمل کرده و بعد بدون زن و فرزند زندگیش را ادامه مى دهد.
پ) حضرت زن و فرزند دارد. با پذیرش این فرض، این سؤالات مطرح است: آیا آنان نیز عمرى طولانى دارند؟ فرزندان حضرت نیز فرزندانى دارند؟ اگر دارند، این همه اولاد، در پى اصل خویش مى افتند و همین کنجکاوى، مسئله را به جایى مى رساند که با فلسفه غیبت منافات دارد.
با توجه به مطالب مذکور، نمىتوان یکى از این سه احتمال را قاطعانه پذیرفت و این به مقتضاى خرد ورزى است که در جایى که دلیل کافى براى اثبات یا انکار چیزى وجود ندارد، از ابراز حکم قطعى خوددارى گردد.
بنابراین از راه هایى که پیش روى ما است، نمىتوان وجود زن و فرزندى را براى حضرت مهدى(عج) ثابت نمود. نیز به دیگر پرسش هایى که در مورد زن و فرزند حضرت مهدى(عج) هست، نمىتوان پاسخ قطعى داد.(6)
—————————–
پى نوشتها:
1. شیخ طوسى، کتاب الغیبه، ص 162.
2. مجلسى، بحارالانوار، ج 52، ص 317.
3. سید ابن طاووس، جمال الاسبوع، ص 510.
4. همان، ص 510.
5. مسعودى، اثبات الوصیه، ص 221.
6. براى اطلاع بیشتر رجوع شود به چشم به راه مهدى، جمعى از نویسندگان.
آيا امام زمان(عج) ازدواج کرده و داراي فرزند هستند؟ نام فرزندانشان چيست؟
???????پرسش:
آيا امام زمان(عج) ازدواج کرده و داراي فرزند هستند؟
نام فرزندانشان چيست؟
?پاسخ:
پاسخ را با ذکر چند نکته بیان مى داریم:
اوّل: چون امام زمان(عج) از دیدهها پنهان است و در پشت پرده غیبت قرار دارد، نمىتوان از راه حس و مشاهده و به صورت عادى به پاسخ سؤال نایل شد؛ نیز چون سؤال از مباحث عقلى و انتزاعى نیست، از راه برهان عقلى نیز نمىتوان پاسخ را دریافت نمود. تنها راه پاسخ گویى، روایات پیشوایان معصوم(ع) است که چون آنان از علم برترى بهرهمند مى باشند، مى توانند از آینده خبر دهند که از آن جمله حوادث و مسائل مربوط به مهدى منتظر(ع) است.
دوم: حال که پاسخ را مى بایست از اخبار پیشوایان معصوم(ع) جستجو نمود، به سراغ روایات مى رویم. در روایات صحیح و معتبر، پاسخ روشنى به پرسش وجود ندارد؛ بلکه در برخى روایات با ایهام و اشاره در این زمینه سخن به میان آمده است، از جمله:
1- مفضل بن عمر گوید: از امام باقر(ع) شنیدم که در مورد امام مهدى(عج) فرمود: »صاحب الزمان را دوغیبت است. یکى از آن دو به اندازهاى طولانى شود که برخى گویند: حضرت از دنیا رفته و برخى گویند کشته شده است اما کسى جز آنانى که امور حضرت را پىگیرى مى کنند، از مکان و فرزندان وى آگاه نیستند«.(1)
2- از امام صادق(ع) آمده است: »گویا مى بینم حضرت مهدى(عج) با اهل و عیالش در مسجد سهله است«.(2)
3- از امام هشتم(ع) در دعایى نقل شده است: »اللّهم اعطه فى نفسه و أهله و ولده و ذریته و جمیع رعیته ما تقرّ به عینه و تسرّ به نفسه؛(3) خدایا، مایه چشم روشنى و خوشحالى امام زمان(عج) را در او و خانواده و فرزندان و ذریه و تمام پیروانش فراهم فرما!«.
4- نیز از آن حضرت در مورد امام زمان(عج) این دعا نقل شده است: »اللهم صل على ولاة عهده و الائمة من ولده؛(4) خدایا، بر والیان و فرزندان وى که امامند، درود فرست!«.
ظاهر این این روایات دلالت بر زن و فرزند داشتن است.
این روایات به فرض پذیرش و درستى سند و صحت انتساب آن به امام معصوم، از نظر دلالت به روشنى گویا نیست که امام مهدى(عج) در دوره غیبت همسر و فرزند دارد.
در برخى احادیث مشکل سندى و در برخى دیگر مشکل دلالت وجود دارد.
افزون بر این روایاتى وجود دارد که با صراحت وجود فرزند را براى حضرت نفى مى کند.(5)
سوم: با توجه به روایات مذکور مى گوییم:
مورد زن و فرزند امام مهدى(ع) سه احتمال وجود دارد:
أ) حضرت ازدواج نکرده است.
لازمه این احتمال آن است که امام(ع) یکى از سنتهاى مهم اسلامى را ترک کرده باشد، که با شأن امام سازگار نیست. امّا از سوى دیگر چون غیبت از اهمیت بیشترى برخوردار است؛ به ناچار امام از سنت چشم پوشى مى کند، که اشکالى ندارد. براى حفظ مصلحت بالاتر، از مصلحت پایینتر چشم پوشى مى گردد.
ب) حضرت ازدواج نموده امّا فرزندى ندارد. نداشتن فرزند به سبب غیبت است. پذیرش این فرض، سؤالى را با خود مى آورد که آیا همسرش هم از عمر طولانى بهرهمند است یا این که مدّتى با حضرت زندگى کرده و بعد از دنیا رفته است؟ در این صورت حضرت به سنت ازدواج عمل کرده و بعد بدون زن و فرزند زندگیش را ادامه مى دهد.
پ) حضرت زن و فرزند دارد. با پذیرش این فرض، این سؤالات مطرح است: آیا آنان نیز عمرى طولانى دارند؟ فرزندان حضرت نیز فرزندانى دارند؟ اگر دارند، این همه اولاد، در پى اصل خویش مى افتند و همین کنجکاوى، مسئله را به جایى مى رساند که با فلسفه غیبت منافات دارد.
با توجه به مطالب مذکور، نمىتوان یکى از این سه احتمال را قاطعانه پذیرفت و این به مقتضاى خرد ورزى است که در جایى که دلیل کافى براى اثبات یا انکار چیزى وجود ندارد، از ابراز حکم قطعى خوددارى گردد.
بنابراین از راه هایى که پیش روى ما است، نمىتوان وجود زن و فرزندى را براى حضرت مهدى(عج) ثابت نمود. نیز به دیگر پرسش هایى که در مورد زن و فرزند حضرت مهدى(عج) هست، نمىتوان پاسخ قطعى داد.(6)
—————————–
پى نوشتها:
1. شیخ طوسى، کتاب الغیبه، ص 162.
2. مجلسى، بحارالانوار، ج 52، ص 317.
3. سید ابن طاووس، جمال الاسبوع، ص 510.
4. همان، ص 510.
5. مسعودى، اثبات الوصیه، ص 221.
6. براى اطلاع بیشتر رجوع شود به چشم به راه مهدى، جمعى از نویسندگان.
فلسفه دست دادن بعد نماز چيست؟
فلسفه دست دادن بعد نماز چيست؟
✍پاسخ:
✅ گر چه در روایات و احکام اسلامی امری به دست دادن بعد از نماز نیامده است و این دست دادن بعد از نماز دستور شارع مقدس نیست
اما دست دادن مومنین بعد ازنماز جماعت نشانه وحدت، همدلی وصممیت است به ویژه این که به تعبیرعرفا وعالمان روشن ضمیرنماز خواندن یک سفرروحانی ومعراج معنوی است ومومنین بعد ازسلام نمازگویا از این مسافرت ملکوتی برگشته اند ادب تقا ضامی کند که با هم مصاحفه کرده ودست بدهند.
البته دراین خصوص( مصافحه بعد از نماز)، دلیل خاصی بر استحباب نداریم اما به طور کلی مصافحه با برادران مؤمن , مستحب است ; چه بعد از نماز و چه مواقع دیگر .
در روایات اسلامی، فصلی درباره مصافحه وجود دارد؛ از جمله: در یکى از این روایات آمده است: «وقتى دو مؤمن با هم مصافحه مى کنند، هم چنان که در فصل خزان برگ از درختان مى ریزد، گناهان آنها مى ریزد» (بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۱۰۰، ج ۴۱، چاپ ایران و صفحات ۱۹ تا ۴۳).
در داستان معراج هم آمده است که رسول خدا(ص) در محلى (در سفرى که به عالم بالا داشتند) نماز خواندند و پیامبران و ملائکه به آن حضرت اقتدا نمودند. حضرت ابراهیم(ع) نیز در طرف راست حضرت بود و بعد از نماز با رسول خدا(ص) مصافحه کرد (بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۳۱۸ ، ح ۳۲).
فلسفه دست دادن بعد نماز چيست؟
فلسفه دست دادن بعد نماز چيست؟
✍پاسخ:
✅ گر چه در روایات و احکام اسلامی امری به دست دادن بعد از نماز نیامده است و این دست دادن بعد از نماز دستور شارع مقدس نیست
اما دست دادن مومنین بعد ازنماز جماعت نشانه وحدت، همدلی وصممیت است به ویژه این که به تعبیرعرفا وعالمان روشن ضمیرنماز خواندن یک سفرروحانی ومعراج معنوی است ومومنین بعد ازسلام نمازگویا از این مسافرت ملکوتی برگشته اند ادب تقا ضامی کند که با هم مصاحفه کرده ودست بدهند.
البته دراین خصوص( مصافحه بعد از نماز)، دلیل خاصی بر استحباب نداریم اما به طور کلی مصافحه با برادران مؤمن , مستحب است ; چه بعد از نماز و چه مواقع دیگر .
در روایات اسلامی، فصلی درباره مصافحه وجود دارد؛ از جمله: در یکى از این روایات آمده است: «وقتى دو مؤمن با هم مصافحه مى کنند، هم چنان که در فصل خزان برگ از درختان مى ریزد، گناهان آنها مى ریزد» (بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۱۰۰، ج ۴۱، چاپ ایران و صفحات ۱۹ تا ۴۳).
در داستان معراج هم آمده است که رسول خدا(ص) در محلى (در سفرى که به عالم بالا داشتند) نماز خواندند و پیامبران و ملائکه به آن حضرت اقتدا نمودند. حضرت ابراهیم(ع) نیز در طرف راست حضرت بود و بعد از نماز با رسول خدا(ص) مصافحه کرد (بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۳۱۸ ، ح ۳۲).