حکمت 248 نهج البلاغه:
?? حکمت 248 نهج البلاغه:
مَنْ ظَنَّ بِکَ خَيْراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ.
كسى كه به تو گمان خوبى دارد گمانش را (با عمل) تصديق كن.
حکمت 248 نهج البلاغه:
?? حکمت 248 نهج البلاغه:
مَنْ ظَنَّ بِکَ خَيْراً فَصَدِّقْ ظَنَّهُ.
كسى كه به تو گمان خوبى دارد گمانش را (با عمل) تصديق كن.
بیعتنامه یاران امام مهدی ( عج )
?? بیعتنامه یاران امام مهدی ( عج )??
⭐️” . . . با او بیعت می كنند كه هرگز :
دزدی نكنند ،
زنا نكنند ،
مسلمانی را دشنام ندهند ،
خون كسی را به ناحق نریزند .
به آبروی كسی لطمه نزنند ،
به خانه كسی هجوم نبرند ،
كسی را به ناحق نزنند ،
طلب ، نقره ، گندم و جو ذخیره نكنند ،
مال یتیم را نخورند ،
در مورد چیزی كه یقین ندارند ، گواهی ندهند ،
مسجدی را خراب نكنند ،
مشروب نخورند ،
حریر و خز نپوشند ،
در برابر سیم و زر سر فرود نیاورند ،
راه را بر كسی نبندند ،
راه را ناامن نكنند ،
گرد همجنس بازی نگرایند ،
خوراكی را از گندم و جو انبار نكنند ،
به كم قناعت كنند ،
طرفدار پاكی باشند ،
از پلیدی گریزان باشند ،
به نیكی فرمان دهند ،
از زشتی ها باز دارند ،
جامه های خشن بپوشند ،
خاك را متكای خود سازند ،
در راه خدا حق جهاد را ادا كنند ،
و . . .
او نیز در حق خود تعهد می كند كه :
از راه آنها برود ،
جامه ای مثل جامة آنها بپوشد ،
مركبی هماهنگ مركب آنها سوار شود ،
آن چنانكه آنها می خواهند باشد ،
به كم راضی و قانع شود ،
زمین را به یاری خدا پر از عدالت كند آنچنانكه پر از ستم شده است ،
خدا را آن چنانكه شایسته است بپرستد ،
برای خود دربان و نگهبان اختیار نكند ،
و . . . ” . (1)
منبع:
منتخب الاثر صفحه 469 ، الملاحم و الفتن صفحه 49 و صفحه 122
انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا
بیعتنامه یاران امام مهدی ( عج )
?? بیعتنامه یاران امام مهدی ( عج )??
⭐️” . . . با او بیعت می كنند كه هرگز :
دزدی نكنند ،
زنا نكنند ،
مسلمانی را دشنام ندهند ،
خون كسی را به ناحق نریزند .
به آبروی كسی لطمه نزنند ،
به خانه كسی هجوم نبرند ،
كسی را به ناحق نزنند ،
طلب ، نقره ، گندم و جو ذخیره نكنند ،
مال یتیم را نخورند ،
در مورد چیزی كه یقین ندارند ، گواهی ندهند ،
مسجدی را خراب نكنند ،
مشروب نخورند ،
حریر و خز نپوشند ،
در برابر سیم و زر سر فرود نیاورند ،
راه را بر كسی نبندند ،
راه را ناامن نكنند ،
گرد همجنس بازی نگرایند ،
خوراكی را از گندم و جو انبار نكنند ،
به كم قناعت كنند ،
طرفدار پاكی باشند ،
از پلیدی گریزان باشند ،
به نیكی فرمان دهند ،
از زشتی ها باز دارند ،
جامه های خشن بپوشند ،
خاك را متكای خود سازند ،
در راه خدا حق جهاد را ادا كنند ،
و . . .
او نیز در حق خود تعهد می كند كه :
از راه آنها برود ،
جامه ای مثل جامة آنها بپوشد ،
مركبی هماهنگ مركب آنها سوار شود ،
آن چنانكه آنها می خواهند باشد ،
به كم راضی و قانع شود ،
زمین را به یاری خدا پر از عدالت كند آنچنانكه پر از ستم شده است ،
خدا را آن چنانكه شایسته است بپرستد ،
برای خود دربان و نگهبان اختیار نكند ،
و . . . ” . (1)
منبع:
منتخب الاثر صفحه 469 ، الملاحم و الفتن صفحه 49 و صفحه 122
انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا
#دستور_العمل_نجات_بخش
#دستور_العمل_نجات_بخش
✅محدث بزرگوار شیخ عباس قمى از زبان آخوند ملافتحعلی سلطان آبادى دستورالعملى را نقل کرده که قابل توجه است. آن بزرگوار مى نویسد:
فاضل مقدس آخوند ملامحمد صادق عراقى در نهایت سختى و پریشانى و بدحالى بود و به هیچ وجه براى او گشایشى حاصل نمى شد. تا آنکه شبى در اثر توسلات مکرر در خواب دید که در یک بیابانى خیمه بزرگى با قبه اى ترتیب داده اند. پرسید: این خیمه کیست؟ گفتند: این خیمه حضرت قائم مهدى موعود(عج) است. به سرعت خود رابه محضر آن بزرگوار رسانیده و مشکل خویش را با امام عصر(عج) در میان گذاشت.
?او از حضرت تقاضا کرد که دعائى براى گشایش زندگى و رفع غم و غصه اش به او بیاموزد. حضرت ولى عصر(عج) او را به خیمه سیدى راهنمائى کرد. ملا محمدصادق طبق دستور حضرت به آن خیمه رفت و متوجه شد که آن سید صاحب خیمه آقا سید محمد سلطان آبادى از علماى مورد اعتماد شیعه مى باشد. آن فاضل مقدس وارد خیمه شد و سید محمد را در روى سجاده و مشغول دعا و قرائت دید سلام کرده و داستان خود را به او بیان نموده و دعاى گشایش در زندگى درخواست کرد. آقا سید محمد سلطان آبادى نیز براى حل مشکل وى و وسعت رزق و روزى براى او دعائى تعلیم داد. او از خواب بیدار شد و تمام دعا در خاطراتش نقش بسته بود. در حال بیدارى اراده کرد که به خانه سید محمد برود و از او دیدارى داشته باشد. البته قبل از این خواب او از سید محمد فاصله مى گرفت و به عللى که معلوم نشد، از سید خوشش نمى آمد. او در منزل سید به حضورش رسیده و همان طورى که در خواب دیده بود، مشاهده کرد که آقا سید محمد در مصلاى خویش روبه قبله نشسته و مشغول ذکر و استغفار است. سلام کرد و سید پاسخ سلام او را داد و تبسمى نمود: گوئیا از قضیه مطلع بود. آخوند ملا محمدصادق براى گشایش امر خویش دعائى خواست و سید همان دعائى را که در خواب به او آموخته بود، دوباره یادآور شد. آخوند آن دعا را فراگرفته و مشغول عمل شد و در مدت کوتاهى مشکلات زندگى اش برطرف شده و دنیا از هرسو به او روى آورد و از سختى زندگى و بدحالى و پریشانى نجات یافت.
مرحوم ملافتحعلى از آقا سید محمد سلطان آبادى که استادش نیز بوده است، همواره ستایش مى کرد و از ملاقات هایش با او و بهره هائى که برده بود، مى گفت. اما دستورالعملى که ملافتحعلى از استادش آموخته بود و ملا محمدصادق نیز با عمل به آن نجات یافت سه مرحله دارد:
⬅️اول: بعد از نماز صبح دست بر سینه بگذارد و هفتاد مرتبه 《یافتاح》 بگوید.
⬅️دوم: مواظبت کند دعائى را که حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) به مرد گرفتارى از یارانش که -مبتلاء به بیمارى و پریشانى بود- آموخته بود و آن مرد از برکت این دعا در مدت کوتاهى از بیمارى و پریشان حالى نجات یافته بود، آن حضرت به آن مرد آموخته بود که در هنگام سختى و پریشان حالى بگوید:
لاحول و لاقوة الا بالله توکلت على الحى الذى لایموت والحمدالله الذى لم یتخذ ولداً ولم یکن له شریک فى الملک ولم یکن له ولىٌّ من الذُّلِ وکبّرهُ تکبیر
⬅️سوم: بعد از نمازهاى صبح دعائى را که ابن فهد حلى از حضرت رضا(علیه السلام) نقل کرد، بخواند آن دعا با جمله بسم الله و صلى الله على محمد و آله و افوض امرى… آغاز مى شود و با جمله …و هو رب العرش العظیم به پایان مى رسد.»
?مفاتیح الجنان بخش تعقیبات نماز صبح
غیبت میڪنی و میگی: دیدم ڪه میگم
✨غیبت میڪنی و میگی:
دیدم ڪه میگم
?رفیق من ..
اگه ندیده بودی ڪه تهمت بود.
?مثل خدا ستّار العیوب باش
اگه چیزی هم میدونی نگو?