بهترین هدیه
بهترین هدیه
1 _ بهترین هدیه برای پدر،
عزت است.
2_ بهترین هدیه برای مادر،
احترام است.
3_ بهترین هدیه برای استاد،
احوال پرسی است.
4_ بهترین هدیه برای فرزند مهربانی است
5 _ بهترین هدیه برای عشق،
محبت است.
6_ بهترین هدیه برای طفل،
تربیت است.
7_ بهترین هدیه برای دوست،
وفا است.
8_ بهترین هدیه برای جامعه، خدمت است.
9 _ بهترین هدیه برای همسایه، همدردی است.
10_ بهترین هدیه برای مرده،
دعا است.
11_ بهترین هدیه برای آخرت،
نیکی است.پس هميشه بابهترينهاانس بگیرید
فقر فرهنگی یعنی :
فقر فرهنگی یعنی :
یعنی اینکه وقتی
بچه ت به دنیا میاد
جای فکر کردن به
چگونگی تربیتش
همه دغدغه ت چشم
و همچشمی و خرید
سیسمونی گرون باشه …
#فرهنگ_یعنی
به خاطر سه چیز دیگران را مسخره نکنید:
به خاطر سه چیز
دیگران را مسخره نکنید:
۱ -چهره
۲-پدر و مادر
۳-زادگاه
چون انسان هیچ حق انتخابی
در مورد آنها ندارد
سلامتي
#سلامتي
?اگر مدام خسته هستيد؟
آهن بدنتان كم است.
?اگر پوستتان ميخارد؟
روي بدنتان كم است.
?اگر سرتان شوره ميزند؟
ويتامين A بدنتان كم است.
?اگر مدام عفونت ميگيريد؟
سلنیوم بدنتان كم است.
?اگر كمردرد و پا درد داريد؟
ويتامين D بدنتان كم است.
?اگر خشکی دور دهان و بيني دارید ؟
یعنی ويتامين B12 شما كم است.
?اگر هوس شيريني كردهايد؟
بدنتان كروم كم دارد.
?اگر هوس شكلات كردهايد؟
بدنتان منيزيم كم دارد.
?اگر هوس گوشت كردهايد؟
بدن تان آهن و روي كم دارد
بایدها و نبایدهایی دید و بازدید نوروزی
بایدها و نبایدهایی دید و بازدید نوروزی
در وقت کوتاه دید و بازدید از تعریف کردن بیماری هایمان، مرگ و میر و تصادفاتی که توی جاده دیده ایم یا رد و بدل کردن اخبار تلخ فامیل پرهیز کنیم. حتی شما دوست عزیز!
سلام علیکم. من ماشین خریدم!
من خانه خریدم!
به خوشی استفاده کنی ، به دیگران چه آخه …
در دید و بازدیدها موفقیت های مالی مان را به رخ نکشیم.
اگر حرفش پیش آمد یا میزبان پرسید جواب بدهیم.
این فخرفروشی ها خز شده!
حال بهم زن هستند این پزوها و فخرفروشها
در جمع آرام حرف بزنیم. برای جلب توجه دیگران به سخنان گهربارمان لازم نیست صدایمان را بلند کنیم.
چرا هنوز بیکاری؟
چرا ازدواج نکردی؟
چرا طلاق گرفتی؟
چرا درآمدت کمه؟
چرا دماغت رو عمل کردی؟
چرا موهات رو این شکلی کوتاه کردی
چرا هنوز گرد و خاک پارسال مونده روی در و دیوار و…..
پاسخ هیچکدام از این سوالات به ما سر سوزنی ربط ندارد
نپرسیم.
بخصوص از جوان ترها.
همسايه و تبر
همسايه و تبر
مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده است. شك كرد كه همسایه اش آن را دزدیده باشد، برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت. متوجه شد كه همسایه اش در دزدی مهارت دارد، مثل یك دزد راه میرود و مثل دزدی كه میخواهد چیزی را پنهان كند، پچ پچ میكند. آنقدر از شكش مطمئن شد كه تصمیم گرفت به خانه برگردد، لباسش را عوض كند، نزد قاضی برود و شكایت كند. اما همین كه وارد خانه شد، تبرش را پیدا كرد؛ زنش آن را جابجا كرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت كه او مثل یك آدم شریف راه میرود، حرف میزند و رفتار میكند.
?پائولو کوئیلو میگوید: «همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که ما انسانها در هر موقعیتی، معمولا آن چیزی را میبینیم که دوست داریم ببینیم»