عنْ ابْنِ عَبّاس قالَ
✅عنْ ابْنِ عَبّاس قالَ: جاءَ رَجُلٌ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله و سلم) فَقالَ: هَلْ یَنْفَعُنِی حُبُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِیطالِبٍ (علیهما السلام)؟
فَقالَ (صلی الله علیه و آله و سلم) : «حَثّی أَسْأَلَ جَبْرَئِیلَ فَسَأَلَهُ فَقالَ: حَتّی أَسْأَلَ إِسْرافِیلَ فَارْتَفَعَ جَبْرَئِیلَ فَسَأَلَهُ فَقالَ: أُناجِی رَبَّ الْعِزَّهِ فَأَوْحَی اللّهُ إِلی إِسْرافِیلَ: قُلْ لِجَبْرَئِیلَ: یَقْرَأ عَلی مُحَمَّدٍ السَّلامُ وَ یَقُولُ لَهُ: أَنْتَ مِنِّی حَیْثُ شِئْتُ أَنَا وَ عَلِیٌّ مِنْکَ حَیْثُ أَنْتَ مِنِّی وَ مُحِبُّوا عَلِیٍّ مِنْهُ حَیْثُ عَلِیٌّ مِنْکَ.»
⬅️از ابن عبّاس نقل شده که گفت: مردی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و عرض کرد: آیا محبّت علیّ بن ابیطالب (علیه السلام) برای من منفعتی دارد؟
⬅️رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود :
«از جبرئیل سؤال میکنم و جوابت را میدهم.» در همان هنگام، جبرئیل بر آن حضرت نازل شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آن سؤال را از جبرئیل پرسید. جبرئیل گفت: باید از اسرافیل سؤال کنم. پس جبرئیل به آسمان رفت و آن سؤال را از اسرافیل پرسید. اسرافیل گفت: باید با پروردگار عزیز، مناجات کنم.
⬅️آنگاه خداوند متعال به او وحی فرمود: “بگو به جبرئیل که بر محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) سلام برساند و بگوید: خداوند میفرماید: تو نسبت به من آنگونه هستی که من میخواهم
⬅️و من و علی نسبت به تو آنگونه ایم که تو نسبت به من هستی
⬅️و مقام محبّین علی نسبت به او همانند مقام علی نسبت به تو است".»
?برگرفته از کتاب یک حرف از هزاران
عنْ ابْنِ عَبّاس قالَ
✅عنْ ابْنِ عَبّاس قالَ: جاءَ رَجُلٌ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله و سلم) فَقالَ: هَلْ یَنْفَعُنِی حُبُّ عَلِیِّ بْنِ أَبِیطالِبٍ (علیهما السلام)؟
فَقالَ (صلی الله علیه و آله و سلم) : «حَثّی أَسْأَلَ جَبْرَئِیلَ فَسَأَلَهُ فَقالَ: حَتّی أَسْأَلَ إِسْرافِیلَ فَارْتَفَعَ جَبْرَئِیلَ فَسَأَلَهُ فَقالَ: أُناجِی رَبَّ الْعِزَّهِ فَأَوْحَی اللّهُ إِلی إِسْرافِیلَ: قُلْ لِجَبْرَئِیلَ: یَقْرَأ عَلی مُحَمَّدٍ السَّلامُ وَ یَقُولُ لَهُ: أَنْتَ مِنِّی حَیْثُ شِئْتُ أَنَا وَ عَلِیٌّ مِنْکَ حَیْثُ أَنْتَ مِنِّی وَ مُحِبُّوا عَلِیٍّ مِنْهُ حَیْثُ عَلِیٌّ مِنْکَ.»
⬅️از ابن عبّاس نقل شده که گفت: مردی خدمت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و عرض کرد: آیا محبّت علیّ بن ابیطالب (علیه السلام) برای من منفعتی دارد؟
⬅️رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود :
«از جبرئیل سؤال میکنم و جوابت را میدهم.» در همان هنگام، جبرئیل بر آن حضرت نازل شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آن سؤال را از جبرئیل پرسید. جبرئیل گفت: باید از اسرافیل سؤال کنم. پس جبرئیل به آسمان رفت و آن سؤال را از اسرافیل پرسید. اسرافیل گفت: باید با پروردگار عزیز، مناجات کنم.
⬅️آنگاه خداوند متعال به او وحی فرمود: “بگو به جبرئیل که بر محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) سلام برساند و بگوید: خداوند میفرماید: تو نسبت به من آنگونه هستی که من میخواهم
⬅️و من و علی نسبت به تو آنگونه ایم که تو نسبت به من هستی
⬅️و مقام محبّین علی نسبت به او همانند مقام علی نسبت به تو است".»
?برگرفته از کتاب یک حرف از هزاران
رؤیای مرحوم آیت الله بروجردی
رؤیای مرحوم آیت الله بروجردی
جناب مستطاب آیت الله آقای سید حسین بدلا که از ائمه جماعت قم واز اساتید دروس سطح نگارنده، ودر زمان مرحوم آیت الله بروجردی از اصحاب ایشان بودند فرمود:
در یکی از سفرهای تابستانی مرحوم آقای بروجردی به قریه وشنوه از مناطق ییلاقی قم اولِ روز، از منزلی که در همسایگی ایشان برایم تهیه شده بود بیرون آمدم، دیدم که مرحوم آقا، بر خلاف روش همه روزه که معمولاً بعد از نماز صبح وانجام تعقیبات استراحت می کردند، داخل کوچه قدم می زند ودر فکر فرو رفته است.
نزدیک آمدم وعلت را پرسیدم.
فرمود: در خواب دیدم که سید مرتضی -همان عالم متفکر قرن پنجم هجری از دنیا رفته اند ومن با جمع زیادی او را تشییع می کنم وبه جنازه اش در صحن حضرت معصومه علیهاالسلام نماز خواندم، از این رؤیا نگرانم.
با ایشان به بیرونی رفتم وبرای منحرف کردن فکرشان مسئله ای را عنوان نمودم تا از محضرشان استفاده شود ایشان به قدری علاقه به بحث های علمی داشت که وقتی وارد مذاکره می شد، همه چیز را فراموش می کرد
بعد از مدتی، مأمور پست آمد ویک محموله پستی را که در روی آن نامه ای جدا بود تحویل داد. وقتی نامه را باز کردیم، خبر مرگ مرحوم آیت الله حاج سید محمد تقی خوانساری -یکی از علمای بزرگ قم- در آن نوشته وزمان تشییع هم معلوم شده بود وبه ایشان تسلیت داده بودند.
آقا به مجرد خواندن نامه عازم قم شد. همراه ایشان به قم آمدیم. موفّق به تشییع جنازه شدیم، وبعد آقا به جنازه ایشان نماز خواند وبرای استراحت به یکی از حجره های صحن مطهر آمدند، بعد از مقداری جلوس فرمود: این همان جمعیتی است که در خواب مشاهده کردم.
?آیینه اسرار؛حسین کریمی قمی
رؤیای مرحوم آیت الله بروجردی
رؤیای مرحوم آیت الله بروجردی
جناب مستطاب آیت الله آقای سید حسین بدلا که از ائمه جماعت قم واز اساتید دروس سطح نگارنده، ودر زمان مرحوم آیت الله بروجردی از اصحاب ایشان بودند فرمود:
در یکی از سفرهای تابستانی مرحوم آقای بروجردی به قریه وشنوه از مناطق ییلاقی قم اولِ روز، از منزلی که در همسایگی ایشان برایم تهیه شده بود بیرون آمدم، دیدم که مرحوم آقا، بر خلاف روش همه روزه که معمولاً بعد از نماز صبح وانجام تعقیبات استراحت می کردند، داخل کوچه قدم می زند ودر فکر فرو رفته است.
نزدیک آمدم وعلت را پرسیدم.
فرمود: در خواب دیدم که سید مرتضی -همان عالم متفکر قرن پنجم هجری از دنیا رفته اند ومن با جمع زیادی او را تشییع می کنم وبه جنازه اش در صحن حضرت معصومه علیهاالسلام نماز خواندم، از این رؤیا نگرانم.
با ایشان به بیرونی رفتم وبرای منحرف کردن فکرشان مسئله ای را عنوان نمودم تا از محضرشان استفاده شود ایشان به قدری علاقه به بحث های علمی داشت که وقتی وارد مذاکره می شد، همه چیز را فراموش می کرد
بعد از مدتی، مأمور پست آمد ویک محموله پستی را که در روی آن نامه ای جدا بود تحویل داد. وقتی نامه را باز کردیم، خبر مرگ مرحوم آیت الله حاج سید محمد تقی خوانساری -یکی از علمای بزرگ قم- در آن نوشته وزمان تشییع هم معلوم شده بود وبه ایشان تسلیت داده بودند.
آقا به مجرد خواندن نامه عازم قم شد. همراه ایشان به قم آمدیم. موفّق به تشییع جنازه شدیم، وبعد آقا به جنازه ایشان نماز خواند وبرای استراحت به یکی از حجره های صحن مطهر آمدند، بعد از مقداری جلوس فرمود: این همان جمعیتی است که در خواب مشاهده کردم.
?آیینه اسرار؛حسین کریمی قمی
رؤیای مرحوم آیت الله بروجردی
رؤیای مرحوم آیت الله بروجردی
جناب مستطاب آیت الله آقای سید حسین بدلا که از ائمه جماعت قم واز اساتید دروس سطح نگارنده، ودر زمان مرحوم آیت الله بروجردی از اصحاب ایشان بودند فرمود:
در یکی از سفرهای تابستانی مرحوم آقای بروجردی به قریه وشنوه از مناطق ییلاقی قم اولِ روز، از منزلی که در همسایگی ایشان برایم تهیه شده بود بیرون آمدم، دیدم که مرحوم آقا، بر خلاف روش همه روزه که معمولاً بعد از نماز صبح وانجام تعقیبات استراحت می کردند، داخل کوچه قدم می زند ودر فکر فرو رفته است.
نزدیک آمدم وعلت را پرسیدم.
فرمود: در خواب دیدم که سید مرتضی -همان عالم متفکر قرن پنجم هجری از دنیا رفته اند ومن با جمع زیادی او را تشییع می کنم وبه جنازه اش در صحن حضرت معصومه علیهاالسلام نماز خواندم، از این رؤیا نگرانم.
با ایشان به بیرونی رفتم وبرای منحرف کردن فکرشان مسئله ای را عنوان نمودم تا از محضرشان استفاده شود ایشان به قدری علاقه به بحث های علمی داشت که وقتی وارد مذاکره می شد، همه چیز را فراموش می کرد
بعد از مدتی، مأمور پست آمد ویک محموله پستی را که در روی آن نامه ای جدا بود تحویل داد. وقتی نامه را باز کردیم، خبر مرگ مرحوم آیت الله حاج سید محمد تقی خوانساری -یکی از علمای بزرگ قم- در آن نوشته وزمان تشییع هم معلوم شده بود وبه ایشان تسلیت داده بودند.
آقا به مجرد خواندن نامه عازم قم شد. همراه ایشان به قم آمدیم. موفّق به تشییع جنازه شدیم، وبعد آقا به جنازه ایشان نماز خواند وبرای استراحت به یکی از حجره های صحن مطهر آمدند، بعد از مقداری جلوس فرمود: این همان جمعیتی است که در خواب مشاهده کردم.
?آیینه اسرار؛حسین کریمی قمی
رؤیای مرحوم آیت الله بروجردی
رؤیای مرحوم آیت الله بروجردی
جناب مستطاب آیت الله آقای سید حسین بدلا که از ائمه جماعت قم واز اساتید دروس سطح نگارنده، ودر زمان مرحوم آیت الله بروجردی از اصحاب ایشان بودند فرمود:
در یکی از سفرهای تابستانی مرحوم آقای بروجردی به قریه وشنوه از مناطق ییلاقی قم اولِ روز، از منزلی که در همسایگی ایشان برایم تهیه شده بود بیرون آمدم، دیدم که مرحوم آقا، بر خلاف روش همه روزه که معمولاً بعد از نماز صبح وانجام تعقیبات استراحت می کردند، داخل کوچه قدم می زند ودر فکر فرو رفته است.
نزدیک آمدم وعلت را پرسیدم.
فرمود: در خواب دیدم که سید مرتضی -همان عالم متفکر قرن پنجم هجری از دنیا رفته اند ومن با جمع زیادی او را تشییع می کنم وبه جنازه اش در صحن حضرت معصومه علیهاالسلام نماز خواندم، از این رؤیا نگرانم.
با ایشان به بیرونی رفتم وبرای منحرف کردن فکرشان مسئله ای را عنوان نمودم تا از محضرشان استفاده شود ایشان به قدری علاقه به بحث های علمی داشت که وقتی وارد مذاکره می شد، همه چیز را فراموش می کرد
بعد از مدتی، مأمور پست آمد ویک محموله پستی را که در روی آن نامه ای جدا بود تحویل داد. وقتی نامه را باز کردیم، خبر مرگ مرحوم آیت الله حاج سید محمد تقی خوانساری -یکی از علمای بزرگ قم- در آن نوشته وزمان تشییع هم معلوم شده بود وبه ایشان تسلیت داده بودند.
آقا به مجرد خواندن نامه عازم قم شد. همراه ایشان به قم آمدیم. موفّق به تشییع جنازه شدیم، وبعد آقا به جنازه ایشان نماز خواند وبرای استراحت به یکی از حجره های صحن مطهر آمدند، بعد از مقداری جلوس فرمود: این همان جمعیتی است که در خواب مشاهده کردم.
?آیینه اسرار؛حسین کریمی قمی