#مکان
#مکان
?حرم امام رضا علیه السلام شاید برای صغیر و کبیر محسوس باشد که نزدیک جوار ملکوتی و مدفن و مضجع آقا علی بن موسی الرضا حس و حال ها متفاوت است تا مثلاً آن صحن های دورادور، این فضا طبیعتاً آثار خود را دارد. مسجدالحرام هم حول و حوش کعبه هست، که چقدر بهره دارد، روی یک حسابهایی این انتخابها شده است خصوصاً حالا مساجد أربعه که جای خود دارد، مساجد ممتاز هم همین طور هستند. آن هایی که اهل تشخیص هستند در یک مسجد هم احتمال دارد جا تا جا را متفاوت ببینند یا گزارش کنند.
#شیطان #نفس
#شیطان #نفس
?بعضی از بزرگان می فرمایند که فرق بین هواجس نفسانی و وساوس شیطانی زیاد است. وقتی یک القاء نفسانی به انسان می شود، این همان را می خواست و اصرار و إبرام در خواستۀ خود دارد؛ ولی در وساوس شیطانی وقتی شیطان القاء میکند او میخواهد شما را پرت کند، میخواهد از طریق مستقیم منحرف کند، چه این خطا و چه آن خطا، سبک شیطان این است که اصراری بر خطای خاصی ندارد؛ بلکه میخواهد شما را در خطا بیندازد، در خطر بیندازد، میگوید از این راه رفتی افتادی که افتادی؛ ولی اگر نیفتادی یک راه دیگر پیشنهاد میدهد، سبک شیطان این طوری است، میخواهد شما را منحرف از مسیر مستقیم و صراط مستقیم بکند.
?در هواجاس نفسانی و القائات نفسانی، سازه و ساختار القائات نفسانی به انسان به گونه ای شده است که نه، تمایل از درون میجوشد و میشناسد. خطایی را به انسان القاء میکند و همان را میخواهد، تا در همان معصیت -خدایی نکرده- یا مشتهیات نفسانی وارد نشوی دل نَفس آرام نمیگیرد، میخواهد شما در همان خطر، در همان معصیت، در همان مشتهیات نفسانی، قرار بگیری ولی شیطان نه… انحراف را میخواهد، در این افتادی که افتادی وگرنه یکی دیگر و اینها مطالعه میخواهد.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#شیطان #نفس
#شیطان #نفس
?بعضی از بزرگان می فرمایند که فرق بین هواجس نفسانی و وساوس شیطانی زیاد است. وقتی یک القاء نفسانی به انسان می شود، این همان را می خواست و اصرار و إبرام در خواستۀ خود دارد؛ ولی در وساوس شیطانی وقتی شیطان القاء میکند او میخواهد شما را پرت کند، میخواهد از طریق مستقیم منحرف کند، چه این خطا و چه آن خطا، سبک شیطان این است که اصراری بر خطای خاصی ندارد؛ بلکه میخواهد شما را در خطا بیندازد، در خطر بیندازد، میگوید از این راه رفتی افتادی که افتادی؛ ولی اگر نیفتادی یک راه دیگر پیشنهاد میدهد، سبک شیطان این طوری است، میخواهد شما را منحرف از مسیر مستقیم و صراط مستقیم بکند.
?در هواجاس نفسانی و القائات نفسانی، سازه و ساختار القائات نفسانی به انسان به گونه ای شده است که نه، تمایل از درون میجوشد و میشناسد. خطایی را به انسان القاء میکند و همان را میخواهد، تا در همان معصیت -خدایی نکرده- یا مشتهیات نفسانی وارد نشوی دل نَفس آرام نمیگیرد، میخواهد شما در همان خطر، در همان معصیت، در همان مشتهیات نفسانی، قرار بگیری ولی شیطان نه… انحراف را میخواهد، در این افتادی که افتادی وگرنه یکی دیگر و اینها مطالعه میخواهد.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#حج
#حج
?کعبه صاحب دارد. از اول خدا متولی بنای کعبه و مسجدالحرام شده است، و این شرافت کعبه است. در ابتدا، جبرئیل نازل شد و بنای کعبه را مختصرا حضرت آدم شروع کردند. سپس حضرت ابراهیم علیهالسلام آن را کامل ساختند. تا روزگاری که مسلمانان میرفتند.
?زمانی قبل از اسلام، کعبه، بتخانه شده بود؛ یعنی میگفتند: «ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى» ([مىگويند:] ما آنها را عبادت نمىكنيم جز براى اين كه ما را به خدا نزديك كنند. (زمر،3) ) و این بتها را قرار میدادند تا به خدا نزدیک بشوند؛ به تعبیر دیگر شرک انواع دارد یک نوعش همین بت پرستی است. ولی به دستور خدا، امیرالمؤمنین علیه السلام، بتها را از بین بردند. پیش از اسلام، ابرحه نیز برای همین جهت آمد چون میدانست کعبه مرکز است. اما خداوند از کعبه دفاع کرد.
#حج
#حج
?کعبه صاحب دارد. از اول خدا متولی بنای کعبه و مسجدالحرام شده است، و این شرافت کعبه است. در ابتدا، جبرئیل نازل شد و بنای کعبه را مختصرا حضرت آدم شروع کردند. سپس حضرت ابراهیم علیهالسلام آن را کامل ساختند. تا روزگاری که مسلمانان میرفتند.
?زمانی قبل از اسلام، کعبه، بتخانه شده بود؛ یعنی میگفتند: «ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى» ([مىگويند:] ما آنها را عبادت نمىكنيم جز براى اين كه ما را به خدا نزديك كنند. (زمر،3) ) و این بتها را قرار میدادند تا به خدا نزدیک بشوند؛ به تعبیر دیگر شرک انواع دارد یک نوعش همین بت پرستی است. ولی به دستور خدا، امیرالمؤمنین علیه السلام، بتها را از بین بردند. پیش از اسلام، ابرحه نیز برای همین جهت آمد چون میدانست کعبه مرکز است. اما خداوند از کعبه دفاع کرد.
#امام_حسین
#امام_حسین
?اصحاب حضرت سید الشهداء علیه السلام اینکه حالا مشهور است که میگویند که تیغ و نیزه و سنگ و ابزاری که دشمن به سمت اینها پرت میکرد، اینها احساس درد نمیکردند، نه اینکه اینها حسشان باطل شده باشد.
?یک نمونۀ قرآنی عرض کنم، یوسف علیه السلام وقتی وارد شد در فضای میهمانی زلیخا، زنهای اشراف مصر را زلیخا دعوت کرده بود. مخصوصاً زن مهمانی برود خیلی حواسش هست. کلاس کار بهم نخورد. میوه برای اینها آورده بود. چاقو بود. برداشتند، ولی ورود حضرت یوسف علیه السلام با اینها چه کار کرد که اینها شروع کردند دستشان را ببرند؟ (یوسف، 31)
?نه اینکه انسان احساس درد نکند. گاهی یک حس عیان و یک درک مضاعف و یک عشق الهی غلبه میکند و آن حس طبیعی بدن، تحت الشعاع قرار میگیرد. لباسهایش را در میآورد در جنگ میگوید که من را میترسانید از سنگ انداختن، بزنید. به او گفتند تو خودت شجاع بودهای، اهل جنگ بودهای، مگر دیوانه شدهای لباسهایت را در میآوری؟ زرهات را در میآوری. کلاهخودت را کنار میگذاری. گفت «حُبُّ الحُسَینِ اَجَنَّنی» اگر دیوانه هم شدم، دیوانۀ عشق حسین هستم. این الگو، این اسوه، این مقام، این مرتبه هیچ کجای عالم پیدا نمیشود.