سلام رضا جانم
کاروان دل من،
بس که خراسان رفته است
تار و پود غزلم
جاده ی ابریشم شد
داشتم کنج حرم
جامعه را می خواندم
برگ در برگ مفاتیح
پر از شبنم شد
سلام رضا جانم ?
#فتنہ_مــردمـان_نـاشنـوادراخـرالــزمـان
#فتنہ_مــردمـان_نـاشنـوادراخـرالــزمـان
1⃣
#تاریخچۀ_ری_وتهران
«ری» شهری است با پیشینه ای چند هزار ساله که زمانی از بزرگترین و آبادترین شهرهای جهان به شمار می رفت. این شهر که روزگاری در مسیر جادّۀ ابریشم که غرب دنیای آن زمان را به شرق وصل میکرده است، قرار داشت و بازرگانانی از گوشه و کنار جهان در آنجا رفت و آمد داشتند، به گفتۀ اصمعی، «عروس دنیا و مرکز تجارت مردم» بود(1). ری باستان که در تقاطع محورهای خراسان، تبرستان، قزوین، گیلان، قم و ساوه واقع شده بود، به سبب مرکزیّت مهمّ سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد توجّه بوده و مدّعیان حکومت و جویندگان قدرت، همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم قرار میدادهاند.
این شهر در طول تاریخ با حوادث دهشتباری، مانند زلزله، اختلافات داخلی و هجوم بیگانگان که هر کدام خرابی و کشتار را در پی داشت، رو به رو بود. ری از قرن سوم هجری قمری به بعد، با وقوع چند زلزلۀ شدید، کم کم رو به ویرانی نهاد. در نیمۀ اوّل قرن پنجم هجری سلطان محمود غزنوی به این شهر حمله کرد(2) و در نیمۀ اوّل قرن هفتم هجری مغولها بر آن تاختند(3). هنوز آثار زلزله های پیشین و حملۀ ددمنشانۀ مغولان از بین نرفته بود که در نیمۀ دوم قرن هشتم هجری، ری دچار زلزله ای ویرانگر شد و یورش سپاهیان تیمور لنگ آسیبهای زیادی بر این شهر وارد ساخت و آن را به ویرانه ای تبدیل کرد. همۀ اینها اسباب خرابیهای گستردۀ ری را فراهم ساخت، به گونه ای که از آن پس، ری دیگر روی آبادانی به خود ندید و از ری قدیم تنها بخشی از آن که اکنون به «شهر ری» معروف می باشد، بر جای مانده است و ویرانه های ری قدیم هنوز نزدیک شهر کنونی ری باقی است.
بر اساس گزارشهای تاریخی، حمله به ری که با خود خرابیهای زیاد و کشتارهای گسترده را همراه داشت، بیشتر در زمانی انجام می گرفت که مردم این شهر، دچار کشمکشهای مذهبی یا رقابتهای سیاسی بر سر کسب قدرت و ریاست بودند، و در نتیجه، فرصتِ پیشگیری از هجوم دشمن یا مقاومت در برابر آن را نمی یافتند.
مردم شهر ری با ورود سپاهیان مسلمان به ایران به دین اسلام و مذهب تسنّن گرویدند و در نیمۀ نخست سدۀ دوم هجری به مذهب شیعه روی آوردند. بنا بر نوشتۀ یاقوت حَمَوی (626- 574 هـ.ق)، در قرن ششم و هفتم هجری قمری، نیمی از مردم ری و تمام ساکنان روستاهای اطراف، شیعه و از نیم دیگر نیز بیشترشان سنّیِ حنفی و کمتر آنان شافعی بودند و میان پیروان این سه مذهب اختلافات فراوانی وجود داشت(4).
در کتابی فارسی که حدود سالهای 62-556 هـ.ق به نگارش در آمده است، می خوانیم:
#فتنہ_مــردمـان_نـاشنـوادراخـرالــزمـان
#فتنہ_مــردمـان_نـاشنـوادراخـرالــزمـان
1⃣
#تاریخچۀ_ری_وتهران
«ری» شهری است با پیشینه ای چند هزار ساله که زمانی از بزرگترین و آبادترین شهرهای جهان به شمار می رفت. این شهر که روزگاری در مسیر جادّۀ ابریشم که غرب دنیای آن زمان را به شرق وصل میکرده است، قرار داشت و بازرگانانی از گوشه و کنار جهان در آنجا رفت و آمد داشتند، به گفتۀ اصمعی، «عروس دنیا و مرکز تجارت مردم» بود(1). ری باستان که در تقاطع محورهای خراسان، تبرستان، قزوین، گیلان، قم و ساوه واقع شده بود، به سبب مرکزیّت مهمّ سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد توجّه بوده و مدّعیان حکومت و جویندگان قدرت، همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم قرار میدادهاند.
این شهر در طول تاریخ با حوادث دهشتباری، مانند زلزله، اختلافات داخلی و هجوم بیگانگان که هر کدام خرابی و کشتار را در پی داشت، رو به رو بود. ری از قرن سوم هجری قمری به بعد، با وقوع چند زلزلۀ شدید، کم کم رو به ویرانی نهاد. در نیمۀ اوّل قرن پنجم هجری سلطان محمود غزنوی به این شهر حمله کرد(2) و در نیمۀ اوّل قرن هفتم هجری مغولها بر آن تاختند(3). هنوز آثار زلزله های پیشین و حملۀ ددمنشانۀ مغولان از بین نرفته بود که در نیمۀ دوم قرن هشتم هجری، ری دچار زلزله ای ویرانگر شد و یورش سپاهیان تیمور لنگ آسیبهای زیادی بر این شهر وارد ساخت و آن را به ویرانه ای تبدیل کرد. همۀ اینها اسباب خرابیهای گستردۀ ری را فراهم ساخت، به گونه ای که از آن پس، ری دیگر روی آبادانی به خود ندید و از ری قدیم تنها بخشی از آن که اکنون به «شهر ری» معروف می باشد، بر جای مانده است و ویرانه های ری قدیم هنوز نزدیک شهر کنونی ری باقی است.
بر اساس گزارشهای تاریخی، حمله به ری که با خود خرابیهای زیاد و کشتارهای گسترده را همراه داشت، بیشتر در زمانی انجام می گرفت که مردم این شهر، دچار کشمکشهای مذهبی یا رقابتهای سیاسی بر سر کسب قدرت و ریاست بودند، و در نتیجه، فرصتِ پیشگیری از هجوم دشمن یا مقاومت در برابر آن را نمی یافتند.
مردم شهر ری با ورود سپاهیان مسلمان به ایران به دین اسلام و مذهب تسنّن گرویدند و در نیمۀ نخست سدۀ دوم هجری به مذهب شیعه روی آوردند. بنا بر نوشتۀ یاقوت حَمَوی (626- 574 هـ.ق)، در قرن ششم و هفتم هجری قمری، نیمی از مردم ری و تمام ساکنان روستاهای اطراف، شیعه و از نیم دیگر نیز بیشترشان سنّیِ حنفی و کمتر آنان شافعی بودند و میان پیروان این سه مذهب اختلافات فراوانی وجود داشت(4).
در کتابی فارسی که حدود سالهای 62-556 هـ.ق به نگارش در آمده است، می خوانیم:
#ویژگیهای_یاران_امام_زمان (عج)
? #ویژگیهای_یاران_امام_زمان (عج)
⬅️(103ویژگی مؤمن)
1⃣2⃣ #قسمت_بیست_و_یکم
6⃣5⃣- «مَصُوناً..» از انحرافات فکری و اخلاقی و عملی و همچنین آبروی دیگران را بردن و…. محفوظ است. آیه قرآن می گوید؛ هنگامی که انسان تقوا داشته باشد خدا به آن فرد فرقان می دهد. یعنی قوه تشخیص حق از باطل را به او می دهد. می گوید مؤمن هم، همین طوری است قوه تشخیص حق و باطل را دارد، به همین خاطر از انحرافات بدور است.
7⃣5⃣- «حَلِیماً..» بردبار است. انسان بردبار را حلیم می گویند.
8⃣5⃣- «رَفِیقاً..» نرم خو است. خوش خلق است. انسان مؤمن مدارا کننده است.
9⃣5⃣- «عَفِیفاً..» اهل عفت و حیا است. عفت فقط برای خانم ها نیست! مرد هم باید با عفت باشد، در نوع صحبت کردن با نامحرم، در نوع راه رفتن، نوع لباس پوشیدن و در نوع حرف ها و گفتار و رفتار..
0⃣6⃣- «شَرِیفاً..» انسان مؤمن با شرافت و نجیب است. هر چیزی را نمی گوید و هررفتاری را هم از خودش به جا نمی گذارد.
? #ادامه_دارد….
?آیت الله جوادی آملی, ادب فنای مقربان، ج1، ص 279 ؛ بحارالانوار، ج64، ص310
?استاد احسان عبادی
#ویژگیهای_یاران_امام_زمان (عج)
? #ویژگیهای_یاران_امام_زمان (عج)
⬅️(103ویژگی مؤمن)
1⃣2⃣ #قسمت_بیست_و_یکم
6⃣5⃣- «مَصُوناً..» از انحرافات فکری و اخلاقی و عملی و همچنین آبروی دیگران را بردن و…. محفوظ است. آیه قرآن می گوید؛ هنگامی که انسان تقوا داشته باشد خدا به آن فرد فرقان می دهد. یعنی قوه تشخیص حق از باطل را به او می دهد. می گوید مؤمن هم، همین طوری است قوه تشخیص حق و باطل را دارد، به همین خاطر از انحرافات بدور است.
7⃣5⃣- «حَلِیماً..» بردبار است. انسان بردبار را حلیم می گویند.
8⃣5⃣- «رَفِیقاً..» نرم خو است. خوش خلق است. انسان مؤمن مدارا کننده است.
9⃣5⃣- «عَفِیفاً..» اهل عفت و حیا است. عفت فقط برای خانم ها نیست! مرد هم باید با عفت باشد، در نوع صحبت کردن با نامحرم، در نوع راه رفتن، نوع لباس پوشیدن و در نوع حرف ها و گفتار و رفتار..
0⃣6⃣- «شَرِیفاً..» انسان مؤمن با شرافت و نجیب است. هر چیزی را نمی گوید و هررفتاری را هم از خودش به جا نمی گذارد.
? #ادامه_دارد….
?آیت الله جوادی آملی, ادب فنای مقربان، ج1، ص 279 ؛ بحارالانوار، ج64، ص310
?استاد احسان عبادی
#تلنگر
#تلنگر
می گفت:
پاسدار یعنی کسی که کار کنه ، بجنگه ، خسته نشه !!
کسی نخوابه تا وقتی خود به خود خوابش ببره !!
? یه بار توی جلسه ی فرماندهان داشت روی کالک شرایط منطقه رو توضیح می داد
یه دفعه وسط صحبت صداش قطع شد !
از خستگی خوابش برده بود !!
دلمون نیومد بیدارش کنیم .
چند دقیقه بعد که خودش بیدار شد ، عذرخواهی کرد
گفت: سه چهار روز هستش که نخوابیده ام…..
#سردارشهیدمهدی_باکری
« اللهم عجل لولیک الفرج »