#شهید_مصطفی_چمران
به شوخی به یکی از دوستانم گفتم:
من ٢٢ ساعت متوالی خوابیدهام!
گفت : بدونغذا⁉️
همین سخن را به دوست دیگرم گفتم:
گفت : بدوننماز⁉️
و این گونه خدای هرکس را شناختم…(:
#شهید_مصطفی_چمران
#امام_زمان
خودت را
به دست حوادث و جریانها نسپار!
چون خدا تو را آفریده است تا
به وجودآورندهی جریانها باشی
نه تسلیمشونده در برابر جریانها . .
.
[شهید دکتر بهشتی]
#امام_زمان
#خاطرات_شهدا
#خاطرات_شهدا
🔮 عنایت حضرت زهرا س به آزادگان
در بین اسرا، “سید محمد” نامی بود اهل مشهد. ایشان خیلی به امام خمینی (ره) ارادت داشت و به هیچ وجه کوتاه نمی آمد.
عراقی او را به اتاق مرگ بردند و بعد از شکنجه های زیاد، در زندان انفرادی قرارش دادند؛ بدون اینکه آب و غذایش بدهند.😔😔
سه روز بعد که در اتاق را باز کردند سید محمد خندان و شادمان از اتاق بیرون آمد و با خوشحالی گفت: «در این سه روز مادرم زهرا برایم آب و غذا می آورد و هم اکنون از دست مبارک ایشان آب نوشیدم».😍😍
عراقی ها بعد از شنیدن این مطلب خیلی عصبانی شدند. سید محمد را دوباره به اتاق مرگ بردند و آن قدر شکنجه اش کردند تا به شهادت رسید.😭😭😭
🌹 شادی روح شهدا صلوات
#شهید_مهدی_زین_الدین
عراق پاتک سنگینی کرده بود. آقا مهدی طبق معمول سوار موتورش توی خط این طرف و آن طرف میرفت و به بچهها سر میزد. یک مرتبه دیدم پیدایش نیست. از بچهها پرسیدم، گفتند رفته عقب. یک ساعت نشد که برگشت و دوباره با موتور از این طرف به آن طرف. بعد از عملیات، بچهها توی سنگرش یک شلوار خونی پیدا کردند. مجروح شده بود، رفته بود عقب، زخمش را بسته بود، شلوارش را عوض کرده بود، انگار نه انگار و دوباره برگشته بود خط.
#شهید_مهدی_زین_الدین
بخشی از کتاب شهیدنوید به روایت پدر بزرگوار شهید:
بخشی از کتاب شهیدنوید به روایت پدر بزرگوار شهید:
«جای خالی اش اذیتم می کند. توی دلم می گویم،
نمی شد نری ، بمونی همینجا خدمت کنی ، مگه کشور به جوونایی مثل تو کم احتیاج داشت پسرم؟
هنوز حرفم تمام نشده صدای نوید می پیچید توی سرم
که می گه:فقط خون گرم شهیده که این انقلاب رو به صاحب الزمان می رسونه بابا، فقط خون شهیـــد»
#کتاب_شهید
#شهیدنویدصفری