امام خامنه ای در ابتدای جلسه درس خارج فقه:
امام خامنه ای در ابتدای جلسه درس خارج فقه:
? انقلاب دارد پیش میرود.
?مدیران کشور بیحوصلگی و ناامیدی را از خود دور کنند.
?آدمهایی که خسته و افسردهاند، همراه و رفیق پیدا نمیکنند.
? اینکه مرتب میگوییم نشاط، بعضی خیال میکنند که نشاط یعنی رقاصی! که فلان برنامه موسیقی را در تئاتر یا تلویزیون بگذاریم تا مردم نشاط پیدا کنند! معنای نشاط این نیست.
? نشاط یعنی حوصله کار، که دل انسان آماده باشد برای حرکت و کار کردن. اگر اینجور شد، آن وقت انسان همکار پیدا میکند. دیگران میآیند دور شما جمع میشوند، کار را پیش میبرید. بخصوص شما جوانها خیلی به این احتاج دارید.
?مسئولان در تصویب لوایح و کارهایشان ببنند عاقبتش چه میشود؛دنبالهاش چیست، حرکت دشمن در قبال این چیست؟بعد تصمیم بگیرند
امام خامنه ای در ابتدای جلسه درس خارج فقه:
امام خامنه ای در ابتدای جلسه درس خارج فقه:
? انقلاب دارد پیش میرود.
?مدیران کشور بیحوصلگی و ناامیدی را از خود دور کنند.
?آدمهایی که خسته و افسردهاند، همراه و رفیق پیدا نمیکنند.
? اینکه مرتب میگوییم نشاط، بعضی خیال میکنند که نشاط یعنی رقاصی! که فلان برنامه موسیقی را در تئاتر یا تلویزیون بگذاریم تا مردم نشاط پیدا کنند! معنای نشاط این نیست.
? نشاط یعنی حوصله کار، که دل انسان آماده باشد برای حرکت و کار کردن. اگر اینجور شد، آن وقت انسان همکار پیدا میکند. دیگران میآیند دور شما جمع میشوند، کار را پیش میبرید. بخصوص شما جوانها خیلی به این احتاج دارید.
?مسئولان در تصویب لوایح و کارهایشان ببنند عاقبتش چه میشود؛دنبالهاش چیست، حرکت دشمن در قبال این چیست؟بعد تصمیم بگیرند
روزی شخص نانوایی مردی با لباس کهنه و فقیرانه ای را دید که به طرف مغازش میآید..با خودش گفت حتما این فقیری است که می خواهد نانی را گدایی کند.وقتی آن مرد رسید گفت نان تمام شده،مرد از آنجا دور شد..دوست نانوا که آن مرد را از سر کوچه دیده بود به نانوا رسید و
??روزی شخص نانوایی مردی با لباس کهنه و فقیرانه ای را دید که به طرف مغازش میآید..با خودش گفت حتما این فقیری است که می خواهد نانی را گدایی کند.وقتی آن مرد رسید گفت نان تمام شده،مرد از آنجا دور شد..دوست نانوا که آن مرد را از سر کوچه دیده بود به نانوا رسید و گفت"او را شناختی.؟
??نانوا گفت نه..حتما فقیری بود که نان مجانی می خاست و من به او گفتم نان تمام شده..دوست نانوا گفت وای بر تو..آن مرد استاد و زاهد بزرگ شهر است..نانوا تا فهمید به سمت زاهد دوید و گفت مرا ببخش که شما را نشناختم..
??و از زاهد خواهش کرد که او را به شاگردی قبول کند زاهد قبول نکرد ولی نانوا اصرار کرد که اگر مرا به شاگردی قبول کنی تمام شهر را نان مجانی دهم…زاهد به خاطر شرطش او را قبول کرد…روزی در کلاس درس نانوا از زاهد پرسید که ای شیخ"جهنم کجاست؟
??شیخ گفت جهنم جاییست که تکه نانی را برای رضای خدا ندهند و شهری را برای رضای بنده ای نان دهند…
روزی شخص نانوایی مردی با لباس کهنه و فقیرانه ای را دید که به طرف مغازش میآید..با خودش گفت حتما این فقیری است که می خواهد نانی را گدایی کند.وقتی آن مرد رسید گفت نان تمام شده،مرد از آنجا دور شد..دوست نانوا که آن مرد را از سر کوچه دیده بود به نانوا رسید و
??روزی شخص نانوایی مردی با لباس کهنه و فقیرانه ای را دید که به طرف مغازش میآید..با خودش گفت حتما این فقیری است که می خواهد نانی را گدایی کند.وقتی آن مرد رسید گفت نان تمام شده،مرد از آنجا دور شد..دوست نانوا که آن مرد را از سر کوچه دیده بود به نانوا رسید و گفت"او را شناختی.؟
??نانوا گفت نه..حتما فقیری بود که نان مجانی می خاست و من به او گفتم نان تمام شده..دوست نانوا گفت وای بر تو..آن مرد استاد و زاهد بزرگ شهر است..نانوا تا فهمید به سمت زاهد دوید و گفت مرا ببخش که شما را نشناختم..
??و از زاهد خواهش کرد که او را به شاگردی قبول کند زاهد قبول نکرد ولی نانوا اصرار کرد که اگر مرا به شاگردی قبول کنی تمام شهر را نان مجانی دهم…زاهد به خاطر شرطش او را قبول کرد…روزی در کلاس درس نانوا از زاهد پرسید که ای شیخ"جهنم کجاست؟
??شیخ گفت جهنم جاییست که تکه نانی را برای رضای خدا ندهند و شهری را برای رضای بنده ای نان دهند…
زمان ظهور
#پیام_معنوی
✨? زمان ظهور ?✨
⚜?روایت است که می فرمایند:وقتی ظهور محقق می شود،
⚜♻️ مومنین می گویند ما انتظار نداشتیم اینقدر زود بشود.
⚜?این را چه کسانی می گویند❓
همین من و شما می گوییم. ???
? علیرضا پناهیان ?
زمان ظهور
#پیام_معنوی
✨? زمان ظهور ?✨
⚜?روایت است که می فرمایند:وقتی ظهور محقق می شود،
⚜♻️ مومنین می گویند ما انتظار نداشتیم اینقدر زود بشود.
⚜?این را چه کسانی می گویند❓
همین من و شما می گوییم. ???
? علیرضا پناهیان ?