۱۰ پیش بینی امام خمینی(ره) که تا کنون تحقق یافته است.
? ۱۰ پیش بینی امام خمینی(ره) که تا کنون تحقق یافته است.
۳ پیش بینی امام خمینی که بزودی إن شاء الله محقق خواهد شد:
۱- پیش بینی فتح قدس و آزادی فلسطین
۲- پیش بینی فروپاشی آمریکا از درون
۳- پیش بینی اتصال انقلاب اسلامی ایران به انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج)
✨اللهم عجل لولیک الفرج
○° #پلاک_پنهان °
❂○° #پلاک_پنهان °○❂
ــ چه اتفاقی قراره برای من وشما بیفته؟؟
کمیل کلافه دستی به صورتش کشید و ماشین را کنار جاده نگه داشت.
نفس عمیقی کشید و گفت:
ــ من میدونستم دانشگاه بودید،یعنی مادرم و خاله گفتن،و اینو هم گفتن که بیام دنبالتون تا با شما صحبت کنم.
سمانه با تعجب به کمیل نگاهی انداخت:
ــ الان همه تو خونه منتظر منو شما هستن تا بیایم و جواب شما رو به اونا بدیم.
ــ آقا کمیل من الان واقعین گیج شدم،متوجه صحبتاتون نمیشم،برای چی منتظرن؟من باید چه جوابی بدم ؟
ــ جواب مثبت به خواستگاری بنده
سمانه با تعجب سرش را به طرف کمیل سوق داد و شوکه به او خیره شد!!
کمیل نگاهی به سمانه انداخت و با دیدن چهره ی متعجب او ،دستانش را دور فرمون مشت کرد.
ــ میدونم تعجب کردید ولی حرفایی بود که باید گفته می شد،مادرم و صغری مدتی هستش که به من گیر دادن که بیام خواستگاری شما ، الان هم که خواستگاری پسر آقای محبی پیش کشیده شد اصرارشون بیشتر شده،و من از این فشاری که چند روز روی من هست اذیتم .
کمیل نگاهی به سمانه که سربه زیر که مشغول بند کیفش بود انداخت،از اینکه نمی توانست عکس العملش به صحبت هایش را از چهره اش متوجه شود،کلافه شد و ادامه داد:
ــ ولی من نمیتونم ، چطور بگم،شما چیزی کم ندارید اما اعتقاداتمون اصلا باهم جور درنمیاد و همین کافیه که یه خونه به میدون جنگ تبدیل بشه،منم واقعیتش نمیتونم از عقایدم دست بکشم .
لبان خشکش را با زبان تر کرد و ادامه داد:
ــ اما شما بتونید از این حجاب و عقایدتون بگذرید ،میشه در مورد ازدواج فکر کرد.
تا برگشت به سمانه نگاهی بیندازد در باز شد و سمانه سریع پیاده شد،کمیل که از عکس العمل سمانه شوکه شده بود سریع پیاده شد و به دنبال سمانه دوید اما سمانه سریع دستی برای تاکسی تکان داد ،ماشینی کمی جلوتر ایستاد ، و بدون توجه به اینکه تاکسی نیست سریع به سمت ماشین رفت و توجه ای به صدا زدن های کمیل نکرد،ماشین سریع حرکت کرد کمیل چند قدمی به دنبالش دوید و سمانه را صدا زد، اما هر لحظه ماشین از او دور می شود.
سریع سوار ماشین شد و حرکت کرد،در این ساعت از شب ترافیک سنگین بود،و ماشین کمیل در ترافیک گیر کرد،کمیل عصبی مشت محکمی بر روی فرمون زد و فریاد زد:
ــ لعنتی،لعنتی
بازم تند رفته بود،اما چاره ای نداشت باید این کار را می کرد.
راه باز شد ،پایش را تا جایی که می توانست بر روی گاز فشرد ،ماشینی که سمانه سوار شده بود را گم کرده بود و همین موضوع نگرانش کرده بود.
این وقت شب، یک دختر تنها سوار ماشین شخصی شود که راننده اش جوان باشد خیلی خطرناک بود و،فکر کردن به اینکه الان سمانه دقیقا در این شرایط است ،خشم کل وجودش را فرا گرفت
✍? نویسنده :فاطمه امیری
————————————————–
○° #پلاک_پنهان °
❂○° #پلاک_پنهان °○❂
ــ چه اتفاقی قراره برای من وشما بیفته؟؟
کمیل کلافه دستی به صورتش کشید و ماشین را کنار جاده نگه داشت.
نفس عمیقی کشید و گفت:
ــ من میدونستم دانشگاه بودید،یعنی مادرم و خاله گفتن،و اینو هم گفتن که بیام دنبالتون تا با شما صحبت کنم.
سمانه با تعجب به کمیل نگاهی انداخت:
ــ الان همه تو خونه منتظر منو شما هستن تا بیایم و جواب شما رو به اونا بدیم.
ــ آقا کمیل من الان واقعین گیج شدم،متوجه صحبتاتون نمیشم،برای چی منتظرن؟من باید چه جوابی بدم ؟
ــ جواب مثبت به خواستگاری بنده
سمانه با تعجب سرش را به طرف کمیل سوق داد و شوکه به او خیره شد!!
کمیل نگاهی به سمانه انداخت و با دیدن چهره ی متعجب او ،دستانش را دور فرمون مشت کرد.
ــ میدونم تعجب کردید ولی حرفایی بود که باید گفته می شد،مادرم و صغری مدتی هستش که به من گیر دادن که بیام خواستگاری شما ، الان هم که خواستگاری پسر آقای محبی پیش کشیده شد اصرارشون بیشتر شده،و من از این فشاری که چند روز روی من هست اذیتم .
کمیل نگاهی به سمانه که سربه زیر که مشغول بند کیفش بود انداخت،از اینکه نمی توانست عکس العملش به صحبت هایش را از چهره اش متوجه شود،کلافه شد و ادامه داد:
ــ ولی من نمیتونم ، چطور بگم،شما چیزی کم ندارید اما اعتقاداتمون اصلا باهم جور درنمیاد و همین کافیه که یه خونه به میدون جنگ تبدیل بشه،منم واقعیتش نمیتونم از عقایدم دست بکشم .
لبان خشکش را با زبان تر کرد و ادامه داد:
ــ اما شما بتونید از این حجاب و عقایدتون بگذرید ،میشه در مورد ازدواج فکر کرد.
تا برگشت به سمانه نگاهی بیندازد در باز شد و سمانه سریع پیاده شد،کمیل که از عکس العمل سمانه شوکه شده بود سریع پیاده شد و به دنبال سمانه دوید اما سمانه سریع دستی برای تاکسی تکان داد ،ماشینی کمی جلوتر ایستاد ، و بدون توجه به اینکه تاکسی نیست سریع به سمت ماشین رفت و توجه ای به صدا زدن های کمیل نکرد،ماشین سریع حرکت کرد کمیل چند قدمی به دنبالش دوید و سمانه را صدا زد، اما هر لحظه ماشین از او دور می شود.
سریع سوار ماشین شد و حرکت کرد،در این ساعت از شب ترافیک سنگین بود،و ماشین کمیل در ترافیک گیر کرد،کمیل عصبی مشت محکمی بر روی فرمون زد و فریاد زد:
ــ لعنتی،لعنتی
بازم تند رفته بود،اما چاره ای نداشت باید این کار را می کرد.
راه باز شد ،پایش را تا جایی که می توانست بر روی گاز فشرد ،ماشینی که سمانه سوار شده بود را گم کرده بود و همین موضوع نگرانش کرده بود.
این وقت شب، یک دختر تنها سوار ماشین شخصی شود که راننده اش جوان باشد خیلی خطرناک بود و،فکر کردن به اینکه الان سمانه دقیقا در این شرایط است ،خشم کل وجودش را فرا گرفت
✍? نویسنده :فاطمه امیری
————————————————–
دوستان توبه کردن توفیق میخواد
? دوستان توبه کردن توفیق میخواد
? چون خدا تا ازش بخوای ک ببخشدت ، سریع میبخشه
? پس همه کس توفیق توبه کردن و معذرت خواهی از خدارو پیدا نمیکنه
? ولی از اونجایی ک خدا خیییییییلی مهربونه
? جهان رو طوری طراحی کرده ک حتی اگه توبه هم نکنی گناهات کم بشه
حتما میپرسین چطوری آخه⁉️
?????
?سوره انعام آیه ۱۶۰ ?
? من جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
? ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﺎﺭ ﻧﻴﻜﻰ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩ، ﺩﻩ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻥ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﺍﺭﺩ،
? ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﺎﺭ ﺑﺪﻯ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﺪ، ﺟﺰ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﺁﻥ، ﻛﻴﻔﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﻳﺪ ﻭ ﺳﺘﻤﻰ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
??⚜⚜??
✴️ اول اینکه ما اختیار داریم توی انجام کار خوب یا بد
? وقتی یه کار بد انجام میدیم یه امتیاز منفی برامون ثبت میشه
? وقتی کار خوب میکنیم ده تا امتیاز مثبت
? یعنی خدای بهانه جوی ما ضریب کارهای خوب رو ۱۰ برابر قرار داده
?? و جالبتر اینکه به همینم بسنده نمیکنه
با هم ببینیم :
?????
? سوره هود آیه ۱۱۴ ?
? وأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ
? ﺩﺭ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺭﻭﺯ، ﻭ ﺍﻭﺍﻳﻞ ﺷﺐ، ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﭘﺎ ﺩﺍﺭ
? ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺣﺴﻨﺎﺕ، ﺳﻴﺌﺎﺕ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﻰ ﺑﺮﻧﺪ
? ﺍﻳﻦ ﺗﺬﻛﺮﻯ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﺗﺬﻛﺮﻧﺪ!
??⚜⚜??
? یعنی کارهای خوب ویژگی ک دارن اینه ک کارهای بد رو از بین میبرن
⚠️ و از اونجایی ک ضریب کار خوب ۱۰ هست
? پس با هر کار خوب ده تا از کارهای بدمون پاک میشه..
? چقدر یه نفر میتونه مهربون باشه آخه
? ک اینجوری حساب کتاب کنه با بنده هاش
دوستان توبه کردن توفیق میخواد
? دوستان توبه کردن توفیق میخواد
? چون خدا تا ازش بخوای ک ببخشدت ، سریع میبخشه
? پس همه کس توفیق توبه کردن و معذرت خواهی از خدارو پیدا نمیکنه
? ولی از اونجایی ک خدا خیییییییلی مهربونه
? جهان رو طوری طراحی کرده ک حتی اگه توبه هم نکنی گناهات کم بشه
حتما میپرسین چطوری آخه⁉️
?????
?سوره انعام آیه ۱۶۰ ?
? من جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
? ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﺎﺭ ﻧﻴﻜﻰ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩ، ﺩﻩ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻥ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﺍﺭﺩ،
? ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﺎﺭ ﺑﺪﻯ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﺪ، ﺟﺰ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﺁﻥ، ﻛﻴﻔﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﻳﺪ ﻭ ﺳﺘﻤﻰ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
??⚜⚜??
✴️ اول اینکه ما اختیار داریم توی انجام کار خوب یا بد
? وقتی یه کار بد انجام میدیم یه امتیاز منفی برامون ثبت میشه
? وقتی کار خوب میکنیم ده تا امتیاز مثبت
? یعنی خدای بهانه جوی ما ضریب کارهای خوب رو ۱۰ برابر قرار داده
?? و جالبتر اینکه به همینم بسنده نمیکنه
با هم ببینیم :
?????
? سوره هود آیه ۱۱۴ ?
? وأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَٰلِكَ ذِكْرَىٰ لِلذَّاكِرِينَ
? ﺩﺭ ﺩﻭ ﻃﺮﻑ ﺭﻭﺯ، ﻭ ﺍﻭﺍﻳﻞ ﺷﺐ، ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﭘﺎ ﺩﺍﺭ
? ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺣﺴﻨﺎﺕ، ﺳﻴﺌﺎﺕ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﻰ ﺑﺮﻧﺪ
? ﺍﻳﻦ ﺗﺬﻛﺮﻯ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻯ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻫﻞ ﺗﺬﻛﺮﻧﺪ!
??⚜⚜??
? یعنی کارهای خوب ویژگی ک دارن اینه ک کارهای بد رو از بین میبرن
⚠️ و از اونجایی ک ضریب کار خوب ۱۰ هست
? پس با هر کار خوب ده تا از کارهای بدمون پاک میشه..
? چقدر یه نفر میتونه مهربون باشه آخه
? ک اینجوری حساب کتاب کنه با بنده هاش
با نگاهتون مادرای #چادری رو سرزنش نکنید
?با نگاهتون مادرای #چادری رو سرزنش نکنید❗️
●شما چه میدونید بعضی مادرا بابت #بدحجابی دخترشون چی میکشن …?
☝️شاید اگه اون #مادر حاضر شده با این تیپ #بدحجاب دخترش باهاش همقدم بشه، واسه اینه که کسی #مزاحم دخترش نشه …
?پس، با نگاهتون سرزنشش نکنید، شاید داره از درون میسوزه …??
?دخترخانوما؛
سعی کنید #زینت مادراتون باشید?