#امام_زمان #تربیت_فرزند
* #امام_زمان #تربیت_فرزند
?یک برنامه ای برای مدرسه، مؤسسه، دوستان و خانوادههایشان سالها است در نظرم بود. اگر این کار را می کردیم خیلی خوب بود؛ چه خودمان و چه خانوادهمان و چه هر جمعی که هستیم، این دعای “اللهم کن لولیک” را قبل از غذا، خودمان بخوانیم و به بچههایمان یاد بدهیم.
?بالأخره سفره، سفرهی امام زمان علیه السلام است. این کار هم یک آثار وضعی خوبی دارد. الآن مسیحی ها را هم اگر نگاه کنید تحت عنوان دعا یا شکر، مرسوم است دعاها را بعد از غذا انجام می دهند در جاهایی که دعا می خوانند؛ ولی قبل از غذا هم موقعیّت بسیار مناسبی است و به توجّه و استجابت، نزدیکتر است.
?اگر انشاءالله دعای “اللهم کن لولیک” خوانده بشود، خیلی برکت و آثار وضعی خوبی دارد و برای بچه هایمان می ماند و همین طور توسعه پیدا کند. همین یک دعا هم برای حضرت کافی است؛ البته اگر کسی می خواهد بیشترش کند، با خودش است؛ ولی یک دعای “اللهم کن لولیک” توجّهی به حضرت بقیةالله روحی له الفداء است.
?زندگی ها را نباید کوچک شمرد. این بچّهی کوچک که الآن سر سفره می نشیند، علاوه بر تغذیهی جسمی، تغذیهی اعتقادی هم می شود. اگر این بچّه، فردا خدای ناکرده در معرض دوستی ناباب و در جایی دور قرار گرفت، لحظه به لحظهی زیبایی ها و توجّهات و توسّلات در ذهنش می آید.
?اینها سرمایهی بچّه های ماست. وقتهایی که قبل از افطارها، خانواده ها دور هم می نشینند، اینها برای بچّه ها خاطره میشود، حتّی در سنین بالا و اینها سرمایه ای میشود که به فرزندانشان منتقل می کنند و اگر همراه با یاد امام زمان علیه السلام بود، این سرمایه، بیشتر کار می کند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#نفس
#نفس
?هر انسانی، با شخصیتی، با نَفسی و با روحی تعریف شده است؛ مانند جزائر ناشناخته که هم باید خود را بشناسد، هم باید بر خود مدیریت کند، هم باید جهادگونه حرکت کند.
?پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «مَرْحَباً بِقَوْمٍ قَضَوُا الْجِهَادَ الْأَصْغَرَ وَ بَقِيَ الْجِهَادُ الْأَكْبَرُ» یعنی آفرین باد به قومی که جهاد کوچک را انجام دادند و انجام جهاد بزرگتر به عهده آنها باقی ماند (الكافي ج5، ص: 12)
?چرا به جهاد با نفس، جهاد میگویند؟ چون در جنگ، تمام همّ انسان این است که از آن طرف تیر نیاید، از آن طرف نیزه نیاید، از آن طرف شمشیر نیاید، از این طرف سنگ نیاید، از این طرف دشمن نیاید. نَفس، این حالت را دارد، این مراقبت را میخواهد، این جهاد را میخواهد. به این شکل نیست که انسان در خیابان برود و چشم او هر طرفی رفت، اشکالی نداشته باشد.
#پنج_حسرت_زندگی
#تلنگر
#پنج_حسرت_زندگی
⭕️ این نام کتابی است که توسط یک پرستار استرالیایی در یکی از بیمارستاهای استرالیا که در بخش ویژه نگهداری از بیماران در شرف مرگ مشغول به کار بوده، نوشته شده است و بر اساس گفته های بیماران در آخرین لحظات عمرشان، عمده ترین موارد پشیمانی و حسرت آنان را جمع آوری و دسته بندی کرده است.
نام این پرستار #برونی_ویر است و آخرین گفتهها و آرزوهای بر بادرفته و حسرتهای این افراد را از ابتدا در وبلاگ خود منتشر کرد. این مطالب در وبلاگ وی چنان مورد توجه قرار گرفت که وی بر اساس آن این کتاب را به رشته تحریر درآورد.
⭕️ او این حسرتها را در پنج دسته خلاصه کرد:
1- ای کاش شهامت آن را داشتم که زندگی خود را به شکلی سپری میکردم که حقیقتاً تمایل من بود؛ و نه به شیوهایی که دیگران از من انتظار داشتند.
2- ای کاش اینقدر سخت و طولانی کار نکرده بودم.
3- ای کاش شهامت بیان احساسات خود را داشتم.
4- ای کاش رابطه با دوستان را حفظ کرده بودم.
5- ای کاش به خودم اجازه میدادم که شادتر باشم.
⭕️ حتماً که نباید در بخش ویژه نگهداری از بیماران در شرف مرگ بستری باشیم که مجبور شویم نگاهی از بالا به خودِ زندگی بیندازیم و فارغ از جزئیات تکراریاش، کُلیت آن را ورانداز کنیم و احتمالاً دستی به سر و وضع زندگی خود بکشیم.
گاهی، شاید اصلاً سالی، یا حتی هر دههای یکبار گوشهای بنشینیم و ببینیم که آیا درست آمدهایم، یا راهی که میرویم به ترکستان است. مگر نه این است که ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است؟ حتی اگر یک روز از عمر را آنطور که باید و شاید زندگی کنیم، بازهم میارزد.
❄️ عمر برَف است و آفتاب تموز.
زندگی، همچون تکه یخی در آفتاب تابستان است که هر روز یک تکهاش دارَد آب میشود.
گل عزیز است؛ غنیمت شمریدش صحبت … .
#پنج_حسرت_زندگی
#تلنگر
#پنج_حسرت_زندگی
⭕️ این نام کتابی است که توسط یک پرستار استرالیایی در یکی از بیمارستاهای استرالیا که در بخش ویژه نگهداری از بیماران در شرف مرگ مشغول به کار بوده، نوشته شده است و بر اساس گفته های بیماران در آخرین لحظات عمرشان، عمده ترین موارد پشیمانی و حسرت آنان را جمع آوری و دسته بندی کرده است.
نام این پرستار #برونی_ویر است و آخرین گفتهها و آرزوهای بر بادرفته و حسرتهای این افراد را از ابتدا در وبلاگ خود منتشر کرد. این مطالب در وبلاگ وی چنان مورد توجه قرار گرفت که وی بر اساس آن این کتاب را به رشته تحریر درآورد.
⭕️ او این حسرتها را در پنج دسته خلاصه کرد:
1- ای کاش شهامت آن را داشتم که زندگی خود را به شکلی سپری میکردم که حقیقتاً تمایل من بود؛ و نه به شیوهایی که دیگران از من انتظار داشتند.
2- ای کاش اینقدر سخت و طولانی کار نکرده بودم.
3- ای کاش شهامت بیان احساسات خود را داشتم.
4- ای کاش رابطه با دوستان را حفظ کرده بودم.
5- ای کاش به خودم اجازه میدادم که شادتر باشم.
⭕️ حتماً که نباید در بخش ویژه نگهداری از بیماران در شرف مرگ بستری باشیم که مجبور شویم نگاهی از بالا به خودِ زندگی بیندازیم و فارغ از جزئیات تکراریاش، کُلیت آن را ورانداز کنیم و احتمالاً دستی به سر و وضع زندگی خود بکشیم.
گاهی، شاید اصلاً سالی، یا حتی هر دههای یکبار گوشهای بنشینیم و ببینیم که آیا درست آمدهایم، یا راهی که میرویم به ترکستان است. مگر نه این است که ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است؟ حتی اگر یک روز از عمر را آنطور که باید و شاید زندگی کنیم، بازهم میارزد.
❄️ عمر برَف است و آفتاب تموز.
زندگی، همچون تکه یخی در آفتاب تابستان است که هر روز یک تکهاش دارَد آب میشود.
گل عزیز است؛ غنیمت شمریدش صحبت … .
#اخلاق_شهدایی
? #اخلاق_شهدایی ?
جواد به خانواده عشق می ورزید ،
و شماره همسرش را در گوشی
به ۷۲۱ ذخیره ڪرده بود ،
می گفت : فلسفہ این شماره اینه ڪه
در هفت آسمان و دو عالم
یڪ نفر همسر من نمیشہ .
#شهید_جواد_محمدی ?
#عشق_بہ_خانواده ?
#اخلاق_شهدایی
? #اخلاق_شهدایی ?
جواد به خانواده عشق می ورزید ،
و شماره همسرش را در گوشی
به ۷۲۱ ذخیره ڪرده بود ،
می گفت : فلسفہ این شماره اینه ڪه
در هفت آسمان و دو عالم
یڪ نفر همسر من نمیشہ .
#شهید_جواد_محمدی ?
#عشق_بہ_خانواده ?