☸ ابعاد وجودی و معرفتی عقل در جهان اسلام
◽️ معنای عقل در جهان مدرن با تفسیر دکارت از آن، شکل میگیرد. عقل قبلاز آن در جهان اسلام و حتی در یونان دارای دو بعد وجودشناختی و معرفتشناختی است که بعد وجودی آن مجرد و متعالی است؛ یعنی عقل حتی هنگامی که در انسان ظاهر میشود، هویتی جوهری و متعالی دارد و مجرد از ویژگی همان زمانی و مکانی است. بعد معرفت شناختی عقل، روشنگری و شناخت حقایق امور است. انسان با کمک عقل به کمال وجودی خود میرسد و عالَمی عقلی و در عین حال عینی میگردد.
◽️ در سنت اسلامی روایات بسیاری است که در باب حقیقت عقل سخن میگوید و از جمله آن روایات، روایتی است که بسیاری از خصوصیات مذکور در روایات دیگر را در خود جمع کرده است.
◽️ مرحوم صدوق در کتاب عللالشرایع با اسناد خود از علیبن ابیطالب علیه السلام و او از پیامبر اعظم علیه افضل صلوات المصلین نقل میکند:
◽️ «باسناده العلوی عن علیبنابیطالب علیه السلام ان النبی صلی الله علیه و آله و سلم سئل ممّا خلق اللَّه عزّوجلّ العقل؟ قال: خَلقُه ملک له رؤوس بعدد الخلائق، من خلق و من یُخلِق إلی یوم القیامة و لکل رأس وجه ولکل آدمی رأس من رؤس العقل و اسم ذلک الإنسان علی وجه ذلک الرأس مکتوب و عَلی کل وجه ستر ملقیً لایکشفُ ذلک الستر من ذلک الوجه؛ حتی یولد هذا المولود و یبلغ حد الرجال أو حد النساء؛ فاذا بلغ کشف ذلک الستر، فیقع فی قلب هذالإنسان نور فیفهم الفریضة و السنّة و الجیّد و الردیء اَلا و مثل العقل فی القلب کمثل السراج فی وسط البیت.»
◽️ در این روایت عقل یک حقیقت مجرد و متعالی است که دیگر مخلوقات و از جمله انسانها در نسبت با آن قرار میگیرند؛ البته انسان دارای این خصوصیت است که در صورت بلوغ، عقل در او ظاهر میشود و با ظهور عقل در او، توان شناخت نیک و بد را پیدا میکند. عقل در قلب آدمی، چون چراغ در میانه خانه است که همه آنچه را که پیرامون انسان است، برای او روشن میگرداند…