?نشانه هاى #صاحب_يقين:?
دارنده يقين را علاماتى است:
از جمله، اينكه:
?در كارهاى خود به غير خداى سبحان توجّه و التفات ندارد،
و در مقاصد خويش جز به او توكّل نكند،
و در مطالب و مسائل خود جز به او اعتماد ندارد،
و از هر كمك و نيروئى براى حركت، جز كمك و نيروئى كه خداوند به مشيّت و عنايت خود عطا فرموده است روى بگرداند،
و براى خود و همنوعان، قدرت بر چيزى و منشأيّت اثرى نبيند،
و بداند كه آنچه به او مى رسد از خداى تعالى است
و خير و شرّى كه براى او مقدّر شده به او خواهد رسيد.
و حالت وجود و عدم، و فزونى و كاستى، و ستايش و نكوهش، و بينوائى و ثروت، و سلامت و بيمارى، و عزّت و ذلّت نزد او يكسان است،
و هيچ بيم و اميدى جز از خداى تعالى ندارد.
و راز اين همه در اين است كه:
وى همه چيزها را از يك چشمه مى داند كه او مسبّب الاسباب است، و به وسائط توجّه و التفات ندارد؛ بلكه همه آنها را مسخّر فرمان او مى داند.
?امام صادق -عليه السّلام- فرمود:
? «من ضعف يقينه تعلّق بالأسباب، و رخّص لنفسه بذلك، و اتّبع العادات و أقاويل النّاس بغير حقيقة، و السّعى في امور الدّنيا و جمعها و إمساكها، مقرّا باللّسان أنّه لا مانع و لا معطى إلاّ اللّه، و أنّ العبد لا يصيب إلاّ ما رزق و قسم له، و الجهد لا يزيد في الرّزق، و ينكر ذلك بفعله و قلبه، قال اللّه سبحانه:
«يَقُولُونَ بِأفْواهِهِمْ ما لِيسَ في قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ» (آل عمران، 161)
?«هر كه يقينش ضعيف باشد:
وابسته به اسباب مى شود
و اين را براى خود مجاز مى شمرد،
و از عادات و سخنان نادرست مردم پيروى مى كند،
و سعى او در امور دنيا و جمع و نگهدارى آنهاست،
به زبان اقرار مى كند كه عطا كننده و بازدارنده اى جز خدا نيست، و به بنده چيزى نمى رسد، مگر آنچه روزى و قسمت اوست، و كوشش به روزى نمى افزايد، و حال آنكه با فعل و قلب خود منكر آن است،
خداى سبحان فرموده است:
به زبانهاى خويش چيزها مى گويند كه در دلهاشان نيست، و خداوند به آنچه پنهان مى كنند داناتر است».
و نيز فرمود: «ليس شيء إلاّ و له حدّ».
«هر چيزى حدّى دارد»
پرسيدند: حدّ توكّل چيست؟
فرمود: «اليقين»
پرسيدند: حدّ يقين چيست؟
فرمود: «ألاّ تخاف مع اللّه شيئا».
«با خدا از هيچ چيز ترس نداشته باشى».