#جوع_و_گرسنگی
جوع و گرسنگی خورش مؤمن و غذای روح و طعام دل اوست. خوردن بیش از حد نیاز بدن روح را تضعیف کرده و دل را میمیراند. گفته شده که پرخوری مایهٔ سنگدلی و تحریک شهوت است. سالک با گرسنگی قلب خود را نورانی میسازد.
مؤمن لقمهٔ حرام و مشتبه نمیخورد و از حلال هم خود را سیر نمیکند. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
«مَا مَلَأَ آدَمِی وِعَاءً شَرّاً مِنْ بَطْنِه» آدمی هیچ ظرفی را پر نساخت که از پر ساختن شکمش بدتر باشد
سالک، افزون بر این، ریاضت جوع را مغتنم میشمارد و با گرسنگی، قلب خود را نورانی میدارد.
امام صادق علیه السلام فرمود:
«هیچ چیز از پرخوری برای دل مؤمن زیانبارتر نیست و پرخوری، مایهٔ دو امر است: سنگدلی و تحریک شهوت. گرسنگی خورش مؤمن و غذای روح و طعام دل اوست»
یکی از مهمات سالک در امر سلوک از آغاز تا پایان تنظیم مقدار غذا و چگونگی آن است.
مرحوم عارف کامل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در نامهای عرفانی و بسیار پرمغز ـ که در نامههای عرفانی کمنظیر است ـ خطاب به آیتالله حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی مینویسد:
«طریق مطلوب را برای این راه معرفت نفس گفتند. چون نفس انسانی تا از عالم مثال خود نگذشته به عالم عقلی نخواهد رسید و تا به عالم عقلی نرسیده، حقیقت معرفت حاصل نبوده و به مطلوب نخواهد رسید، لذا به جهت اتمام این مقصود، مرحوم مغفور جزاه الله عنا خیر جزاء المعلمین میفرمودند که: باید انسان یک مقدار زیاده بر معمول، تقلیل غذا و استراحت بکند، تا جنبهٔ حیوانیت کمتر و روحانیت قوّت بگیرد و میزان آن را هم چنین میفرمودند که: انسان اولاً روز و شب زیاده از دو مرتبه غذا نخورد، حتّی تنقّل ما بین الغذائین نکند، ثانیاً هر وقت غذا میخورد، باید مثلاً یک ساعت بعد از گرسنگی بخورد و آنقدر بخورد که تمام سیر نشود.
این در کمّ غذا و اما کیفیتش: باید غیر از آداب معروفه، گوشت زیاد نخورد، به این معنا که شب و روز هر دو نخورد و در هر هفته دو سه دفعه هر دو را یعنی هم روز و هم شب را ترک کند و یکی هم اگر بتواند لِلتکیف نخورد و لامحاله آجیلخور نباشد. اگر احیاناً وقتی نفسش زیاد مطالبهٔ آجیل کرد، استخاره کند و اگر بتواند روزههای سه روز هر ماه را ترک نکند»
استاد میفرمود:
«از مقدار حاجت بدن هرچه بیشتر خوردی، در حقیقت غذا دارد تو را میخورد و نه تو غذا را».
مرادشان این بود که بیشتر از مقدار حاجت بدن، روح را تضعیف کرده و دل را میمیراند.
?سیر وسلوک:آیت الله علی رضایی تهرانی