✅پرسش:
آيا ريختن آب روي قبر در دين اسلام سفارش شده؟تآثيري بر احوال ميت دارد؟
?پاسخ:
در اره آب ريختن بر قبر ميت بايد گفت: يکي از مستحبات پس از دفن ميّت، آب ريختن روي قبر است، بدين ترتيب که رو به قبله بايستي و از طرف سر ميت دور تا دور قبر را آب بريزي و بقية آب را به وسط قبر بريزي.(1)
?در مورد کم شدن عذاب ميت رواياتي وارد شده است. امام صادق(ع) فرمود: “تا وقتي که خاک هاي قبر بر اثر پاشيدن آب نم داشته باشد، عذاب از ميّت برداشته مي شود.(2) البته نمي توان چنين روايتي را قطعي و يقيني دانست و شايد اين روايت ناظر به شخص خاصي باشد ، اما استحباب اين عمل به جاي خود باقي است.
?در وسائل الشيعه در مورد آب پاشيدن روي قبر رواياتي نقل شده است که دلالت بر استحباب آن دارد. از ظاهر روايات استفاده مي شود که استحباب مربوط به موقعي است که ميت را دفن کرده و پس از آن که قبر را از خاک پر کردند، روي آن آب بريزند. فقط از يک روايت استفاده مي شود که امام رضا(ع) دستور داد روي قبر يونس بن يعقوب تا چهل ماه يا چهل روز آب بريزند.(3) ريختن آب بر قبر به هنگام دفن ميت از سنت رسول خدا و مستحبات است و بنا بر روايت تا زماني که خيسي آب باشد، عذاب از ميت دفع مي گردد.(4)
?با توجه به اين روايات نمي توان استحباب آن را بعد از گذشت مدت استفاده کرد.
اما برخي از فقها آب پاشيدن روي قبر را مختصّ به بعد از دفن نکرده اند، بلکه گفته اند که هر موقع انسان موفق به زيارت اهل قبور شد، مستحب است روي قبر آب بپاشد.(5)
✍️در روايات براي اين کار علت خاصي ذکر نشده است، اما شايد حد اقل علّت آن اين باشد که خاک قبر در اثر پاشيدن آب سفت و محکم شود تا بدن ميّت از دستبرد حيوانات مانند گورکن مصون بماند.
?با توجه به اين استحباب و روايات مربوط به آن، در بين عوام مردم شستن قبرها مرسوم شده و اين کار حرام يا بدعت نيست که از آن منع شود در عين اين که با اين شستن سنگ قبر هم تميز مي شود و نوشته هاي بر قبر، واضح مي گردد. و ممکن است احترام به ميت هم باشد.
پي نوشت ها:
1. امام خميني، تحريرالوسيله، نشر موسسه آثار امام خميني، ج 1، ص 91.
2. شيخ عباس قمي سفينه البحار، نشر موسسه انتشارات معصومه قم ج 2، ص 396، مادة قبر.
3. حرعاملي، وسائل الشيعه، نشر دار احجه بيروت 1412 ق، ج 2، ص 860؛ و نيز: سيد کاضم يزدي عروه الوثقي، نشر دار الکتبالاسلاميه تهران بي تا ج 1، ص 442.
4. امام خميني(ره)، تحريرالوسيله، نشر پيشيين، ج 1، ص 91؛ و نيز : شيخ عباس قمي، سفينه البحار، نشر پيشيين، ج 2، مادة قبر.396،
5. کليني، کافي، تهران، اسلاميه، 1367 ش، ج 3، ص 200.