#عالم_عامل
نقل می کنند، وقتی که ملّا مهدی نراقی از نوشتن کتاب اخلاقی و پر ارزش «جامع السّعادات» فراغت یافت و نسخه های آن در اطراف پخش شد نسخه ای به دست سیّد مهدی «علامه بحرالعلوم» آن مرد فاضل و عالم و کامل که در نجف اشرف محور علم و تقوی و زهد و عبادت و کیاست و مرجعیّت بود رسید، بسیار از این کتاب در شگفت شد و آرزو کرد روزی به دیدار مؤلف این کتاب پر محتوا توفیق یابد.
اتفاقاً ملا مهدی نراقی نیز در آتش اشتیاق زیارت ائمّه طاهرین می سوخت واز خدا می خواست تا به اعتاب مقدّسه مشرّف شود و بالاخره حضرت حقّ این توفیق را نصیب او کرد تا نجف و کربلا و کاظمین و سامرّا را زیارت کند.
وقتی وارد نجف شد طبق رسم آن زمان همه علماء به دیدن آن عارف و معلّم اخلاق رفته و او هم به بازدید آنها رفت، تنها کسی که از او دیدن نکرد، سید مهدی بحرالعلوم بود، نجف از این واقعه شگفت زده شد، همه از هم می پرسیدند علّت چیست که سیّد به دیدار ملّا مهدی نرفته است، نراقی بزرگوار احوال سیّد را جویا شد و نشانی خواست و به دیدن او رفت و مردم از چنین کردار کریمانه آقای نراقی درعجب بودند.
وقتی آقای نراقی وارد مجلس شد عدّه ای از علماء و طلاب حضور داشتند و به احترام او بلند شدند.
امّا سیّد بحرالعلوم توجّهی نکرده و تا آخر رعایت ادب و احترام را نسبت به او بجا نیاورد، آقای نراقی بدون ناراحتی خداحافظی کرد و به خانه باز گشت،
قضیّه برخورد سیّد با نراقی در نجف موجب تعجّب علماء و طلاب شده بود، پس از چند روز بار دیگر مرحوم نراقی به دیدار سیّد رفت ولی باز به همان منوال و شاید سردتر و باز مرحوم نراقی بدون ناراحتی باز گشت.
کم کم سفر نراقی رو به پایان می رفت مرحوم نراقی برای خداحافظی به دیدار آن مرد الهی شتافت و قتی وارد شد، حاضرین دیدند سیّد با کمال خضوع تا نزدیک در استقبال نراقی رفت و مثل عبدی که مولایش را در آغوش می گیرد نراقی را در آغوش گرفت و چون شاگردی در برابر استاد نشست، پس از پایان مجلس سبب برخورد اول و دوم را از او پرسیدند، آنجناب جواب داد.
من کتاب جامع السّعادات وی را مطالعه کردم و آن را در نوع خود بی نظیر یافتم، آرزو داشتم مؤلف آن را ببینم و وی را آزمایش کنم که آیا آنچه در کتاب در باب فضایل اخلاق مثل حلم نوشته در خود او هست یا نه، او را که در دو مجلس امتحان کردم از ایمان و اخلاق و تواضع و صبر کاملاً بر خوردار است، لذا در مجلس سوم او را احترام کردم که او مرد دین و پیکره اخلاق و مجسّمه عمل صالح است.