یکی از رفقای یزدی، پیرمردی بود که به نجف میآمد.او یک مشک آب داشت و به همه میگفت بیایید از این آب بخورید. وی انسانی شوخ طبع بود و او را بابا صدا میزدند. بعضی میگفتند: این پیرمرد طی الارض و اسم اعظم دارد.
من (ایت الله ناصری)یک شب به مسجد رفته بودم، دیدم او کنار در ایستاده است و میگوید: ناصری بیا آب بخور. رفتم و خوردم و به او گفتم:
بابا! زاد المسافرینی به ما نمیدهی؛ یعنی یک خوراکی به ما نمیدهی؟ یک چیزی به بنده داد و گفت: این برای شما باشد.
سپس داخل مسجد رفتیم. متولّی مسجد سهله، شیخ جواد سهلاوی رحمه الله نام داشت که فرد بسیار فوقالعادهای بود. مکرر نزد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تشرف داشت. به ایشان گفتم: بابا به من زاد المسافرین داد.
شیخ جواد سهلاوی رحمه الله گفت: این پیرمرد خیلی فوقالعاده است. من دیشب ساعت چهار شب خواستم امتحانش کنم، داخل اطاقش رفتم و گفتم: بابا، یکی از رفقا فردا میخواهد به ایران برود، من یک قلم و دو تا کاغذ و دو تا پاکت میخواهم تا نامه بنویسم و بفرستم تا به ایران برود، اینجا هم که مسجد سهله و وسط بیابان است، من نمیتوانم اینها را تهیه کنم. شما نداری به من بدهی؟ پیرمردگفت: حالا این موقع شب، کاغذ و قلم و پاکت کجا پیدا میشود. گفتم: من میخواهم و اصرار کردم.
گفت: خوب بنشین تا فکری بکنم، سپس بیرون رفت و با دو تا کاغذ و پاکت و قلم آمد و آنها را به من داد. به او گفتم: بابا! من گرسنهام، گفت: خوب به منزلتان برو. گفتم: مهمان داشتیم، همه غذاها را خوردند.
گفت: خوب حالا چه میخواهی؟ گفتم: دو تا نان تازه، یک کاسه ماست و یک دسته ریحان. چیزهایی را گفتم که در آن حوالی نباشد. پیرمرد یزدی گفت: این هم غذاست که تو میخواهی؟ گفتم: خوب دیگر! پیرمرد برخاست، بیرون رفت و بعد از مدتی، همه غذاهایی که خواستم آورد.
وقتی بنده های عادی خدا اینگونه باشند، اولیا چگونه اند؟ تازه اینها در مرتبه پایین هستند؛ آنها که در مراتب بالا هستند چگونه اند؟
این امور برای ولیّ مطلق، مهم نیست. این امور برای ما مهم جلوه میکند برای اهلبیت علیهم السلام که این معجزات، مهم نیست.
من دیدم کسی که اشیا را تحت اختیار داشت و مستجاب الدعوه بود و هر چیز میخواست فوراً میشد. آن وقت امامزادهها، اولیا و ائمه علیهم السلام اینگونه نیستند؟! امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این طور نیست؟
✍️برگرفته از سخنرانی حضرت ایت الله ناصری دولت آبادی