#اسم_اعظم
برخي تصور ميكنند اسم اعظم الهي، از سنخ الفاظ است كه هر كسي آنها را بداند و بخواند، قدرت تصرف در عالم را پيدا ميكند؛
اما از آنجا كه آنها چنين اثرى را در هيچ يك از اسماى معروف خداوند نيافته اند , حتى در اسم اللّه ,معتقد شده اند كه اين اسم مركب است از حروفى ناشناخته و رمزى است.
درحقیقت علم به اسماء الهی یا اسم اعظم، یك مقام است؛ نه یادگیری یك لفظ یا دسته ای مفاهیم.
بلكه انسان تا خود مظهر اسم اعظم نشود، آن الفاظ اثر نخواهد كرد.
گر انگشت سليماني نباشد
چه خاصيت دهد نقش نگيني
به همين خاطر گفته اند: اسم اعظم در حقيقت اسم عيني است نه كتابتي و لفظي؛ بلكه وجود انسان كامل كه داراي جميع مظاهر حق ميباشد اسم اعظم الهي است؛
به همين خاطر است كه انسان هر چه بيشتر به آن حضرت تقرّب پيدا كند، به اسم اعظم حق نزديك شده است.
درباره اسم اعظم از پيامبر اكرم(صلی الله علیه واله) سؤال كردند، آن حضرت فرمود:
كل اسم من اسماءاللّه اعظم ففرغ قلبك عن كلّ ماسواه و ادعه بأي اسم شئت فليس في الحقيقه للّه اسم دون اسم بل هواللّه الواحد القهار.
در روايت آمده است: “بلعم باعورا” پس از انحراف از مسير پاكي و تقوا، اسم اعظم را از دست داد، يعني حقيقت اسم اعظم را از دست داد، نه آن كه لفظ را فراموش كرده واز دست داده باشد.
به دیگر سخن باید جان انسان متجلّی به اسماء الهی شود. اسماء حسنای خداوند را شهود كرده و در خود پدید آورد. البته این مقامی عالی است كه با درس و مدرسه و سواد حاصل نمی شود، بلكه بیداری و گریه سحری می خواهد و سعی و تلاش عملی را می طلبد.
پس اسم اعظم صرف یک لفظ نیست که هر کسی آن را گفت: اثرکند بلکه حقیقت با ارزشی است که در اثر خود سازی، تهذیب نفس، عبادت و توفیقات الهی در وجود چنین افرادی پیدا می شود و در پرتو این حالت خداوند قدرت و مقام والایی به آن ها داده است.