?دین؛ زور ؛ جبر ؛….
✍️استاد متفکر #شهید_مطهری
?انسان دو سلسله مسائل دارد. یكی مسائل سلیقه ای است، یعنی مسائلی كه به ساختمان وجود هركسی مربوط است. در این نوع مسائل هركسی باید آزاد باشد یعنی «خوب» برای او همان است كه انتخاب كرده است.
⬅️مثلا شخصی از یک موسیقی خوشش می آید دیگری از آن موسیقی متنفر است؛ شخصی از رنگی خوشش می آید و دیگری از آن رنگ تنفر دارد. همچنین در انتخاب انسانها یكدیگر را. مثلاً آیا همه ی مردها از یك جور زن خوششان می آید و نیز همه ی زنان یك جور مرد را می پسند ند؟ چرا یك زن معشوق مردی است در عین اینكه منفور مرد دیگری است؟
⬅️در این جور مسائل خوب و بد واقعی وجود ندارد بلكه خوب و بد واقعی بستگی به وجدان و سلیقه ی شخصی هركسی دارد و لذا انسان نباید بچه هایش را وادار كند كه تو حتماً باید این نوع رنگ را برای لباست انتخاب كنی و فلان غذا را دوست داشته باشی و به فلان دختر عشق بورزی و او را به زنی انتخاب كنی. این نوع تحمیلها غلط است
?اما مسائل دیگری است كه به ذوق و سلیقه ی من و شما ربطی ندارد چون آن مسائل واقعیات است. مثلاً در طب و پزشكی. اگر من مریض شوم آیا می توانم برای درمانم ذوق و سلیقه ی خود را اعمال كنم؟ روش درمان و نوع پرهیز به پسند و سلیقه ی شما نیست، اینها مسائلی است كه به پسند شما مربوط نیست، مسائل سلیقه ای نیست بلكه مسائل واقعی است. این گونه مسائل، حسابی برای خود دارد.
⬅️آنهایی كه در مورد دین نظریه ی صلح كل را قبول كرده اند در واقع می خواهند بگویند دین امری است كه جنبه ی فانتزی دارد و با واقعیات سروكاری ندارد. میگویند انسان؛ هرچه بخواهد همان را انتخاب می كند و انتخابش برای خودش «خوب» است. این فكر را همچنین به صورت حرف برق و جلاداری به این عنوان كه روشنفكر مرد صلح كل است و دین امری وجدانی است عنوان می نمایند.
? خیر؛ دین اینچنین نیست و قدر مسلّم این است كه این حرف با دین اسلام جور درنمی آید؛ زیرا دین اسلام یك طرح و ایدئولوژی بر اساس سعادت فرد و جامعه ی انسانی است كه اگر انسان آن را بپذیرد و به آن عمل كند سعادت دنیا و آخرت فردی و اجتماعی را تأمین می كند و الّا نه؛ و این را نمی شود به ذوق و سلیقه ی هر فرد ربط داد.
⬅️ممكن است خود فرد درك مصلحت خویش را نداشته باشد؛ در اینجا اگر مصلح تشخیصی به نفع فرد و اجتماع بدهد، چنانچه بتواند، باید به افراد، محاسن آن تشخیص را بفهماند و بعد، از آنها بخواهد به آن عمل كنند؛ ولی اگر آنها درك نمی كنند بایستی با توسل به زور سلامت را ایجاد كند.
⁉️ به نظر شما تحصیلات اجباری آیا كاری منطقی است؟ البته كه كاری منطقی است زیرا فلان كس به خاطر جهالتی كه دارد می گوید من سواد ندارم و نمی خواهم فرزندانم هم سواد داشته باشند؛ می گوییم او نمی فهمد؛ اینجا كه مسئله ی سلیقه مطرح نیست؛ او جاهل است و جهل بدبختی زاست. امام صادق علیه السلام می فرمودند: «اگر می توانستم، شلاق بر سر مردم می زدم تا همه عالِم شوند. » بهداشت اجباری چگونه است؟ وقتی دولت احساس خطر می كند كه یك بیماری شیوع پیدا كند بالاجبار به مردم واكسن می زند؛ نمی گوید آیا اجازه می دهید به شما واكسن بزنم؟ بلكه می گوید اجازه بدهید یا ندهید؛ما واكسن را به شما می زنیم چون عملی منطقی انجام می دهیم و سلیقه مطرح نیست.
?البته ؛ دین با علم و مخصوصاً با بهداشت این تفاوت را دارد كه بهداشت را می توان به زور تحمیل كرد یعنی اگر فلان كس حاضر نیست آمپول برای بهبودی مرضش بزند به زور آن آمپول را به او می زنند و یا به زور قرص را در حلق بچه می گذارند تا فرو ببرد.
⬅️ولی دین طبیعتش یك طبیعتی است كه اكراه پذیر نیست؛ اگر اكراه پذیر بود قابل اجبار نمودن بود. اما باید یادآوری كنم كه بعضی امور دین اجبارپذیر است. از جمله اینكه بایستی با اجبار موانعی را كه در جهت نرسیدن حقایق به مردم است برطرف كرد.
? [لا اِكْراهَ فِی الدِّینِ] یعنی دین اجباربردار نیست، ولی در عین حال بایستی خرطوم ابوجهل ها و ولید بن مغیره ها را زد. مگر می شود با وجود آنها در مكه دین پیشروی كند، یا در ایران آن روز و روم آن زمان مگر می شد با وجود آن گونه خرطومها دین اشاعه پیدا نماید و جلو برود؟ در این موارد بایستی با شمشیر زنجیرها را زد تا بعد از رفع موانع، از راه تبلیغ، مردم محاسن دین را بفهمند؛ و مسئله ی جهاد همین است.
? پانزده گفتار؛ روابط بین الملل اسلامى _ مجموعه آثار (ج٢۴ ص ۵۴۵)