? کسی که یکشبه راهِ صدساله میرود، چه اتفاق خوبی در دلش میافتد؟
? آن اتفاق خوب «بیدارشدن حسّ پرستش» است!
? #گناه_و_توبه (ج۱۸)- ۱
?وقتی برترین هدف و بالاترین جایی که آدم میتواند به آن برسد و از آن لذت ببرد، خودِ خدا باشد، آدم یک شوریدگی و بیقراری خاصی نسبت به آن پیدا میکند و بعد، یک اتفاق خوب برایش میافتد و آن «بیدارشدن حسّ پرستش» است!
?آنهایی که یکشبه راه صدساله را طی میکنند یا کسانی که در یک لحظه منقلب و متحوّل میشوند هم یکدفعهای همین حسّ در آنها بیدار میشود؛ اینکه «خدایا دوست دارم تو را بپرستم!»
?خداوند هم میخواهد حسّ پرستش و عبدبودن، در ما بیدار بشود و اصلاً هدف خلقت ما همین است «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» حس پرستش هم فقط این نیست که معتقد به خدا باشی، او را دوستداشته باشی و ستایش کنی! بلکه باید دنبال «فرمانِ خدا» باشی و اطاعتش کنی.
?اگر امامزمان(ع) هم میخواهند عدالت را برقرار کنند و جهانی پر از عدل و داد و آرامش و امنیت ایجاد کنند، برای بیدارشدن همین حسّ است که «خدایا، میخواهم بپرستمت، دوست دارم به من دستور بدهی و من اطاعت کنم!»
?ما هم اگر-در این مبحث- دنبال شکلگیری یک شخصیت متعادل برای انسانها هستیم، برای بیدارشدن همین حسّ پرستش است؛ چون وقتی آن مقدمات پنجگانه-که جلسات قبل بیان شد- در شخصیت انسان فراهم بشود، این حسّ در انسان بیدار میشود.
?مثلاً چرا انسان باید اهل برنامه باشد؟ چون التزام به برنامه، یکمقدار هواپرستی انسان را کنترل میکند و کمکم باعث میشود حسّ پرستش در او بیدار بشود.
?علیرضا پناهیان
?مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۰۳.۰۲