?یادکنندگان خدا?
گرچه ذکر در آیات قرآن معانى مختلفى دارد; ولى همه در یک قدر مشترک جمع اند و آن چیزى است که انسان را به سوى خدا مى برد. از قلب بر زبان جارى مى شود و از زبان به تمام اعمال انسان گسترش مى یابد. گویى همه اعضا در همه اعمال با صداى رسا ذکر خدا مى گویند.
در روایات اسلامى نیز مسئله ذکر و ذاکران بازتاب گسترده اى دارد:
از جمله اینکه در روایتى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که هر چیزى حد و اندازه اى دارد جز ذکر خدا که هیچ حدّى براى آن متصوّر نیست: «ما مِنْ شَىْء إلاّ وَ لَهُ حَدٌّ یَنْتَهی إلَیْهِ إلاّ الذِّکْرَ فَلَیْسَ لَهُ حَدٌّ یَنْتَهی إِلَیْهِ».
در حدیث دیگرى از همان بزرگوار آمده است که هر کس ذکر خدا بسیار گوید خداوند در بهشت سایه عنایتش را بر او مى گستراند: «مَنْ أکْثَرَ ذِکْرَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ أظَلَّهُ اللهُ فی جَنَّتِه».
از روایات دیگرى استفاده مى شود که ذکر خدا دافع انواع بلاهاست. در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «إنَّ الصَّواعِقَ لاتُصیبُ ذاکِراً» صاعقه ها (و بلاهاى بزرگ) به ذاکران اصابت مى کند.
بلکه از این فراتر، از آن حضرت نقل شده که مى فرماید: «ما مِنْ طَیْر یُصادُ إلاّ بِتَرْکِ التَّسْبیحِ وَ ما مِنْ مالِ یُصابُ إلاّ بِتَرْکِ الزَّکاة; هیچ پرنده اى صید نمى شود مگر اینکه در آن روز ذکر خدا را ترک گفته و هیچ مالى ضایع نمى شود مگر اینکه زکات آن را نداده باشند».
کوتاه سخن اینکه آیات و روایات درباره ذکر خدا و اهمّیّت و آثار آن در زندگى مادى و معنوى و در دنیا و آخرت بسیار است. آنچه در بالا آمد گوشه اى از آن بود.
این گفتار را با سخنى از امام صادق(علیه السلام) که در ادامه حدیث نامحدود بودن ذکر بیان فرموده پایان مى دهیم. مى فرماید: «کانَ أبی کَثیرُ الذِّکْرِ لَقَدْ کُنْتُ أمْشى مَعَهُ وَأَنَّهُ لَیَذْکُرُ اللهَ وَ آکُلُ مَعَهُ الطَّعامَ وَ إِنَّهُ لَیَذْکُرُ اللهَ وَ لَقَدْ کانَ یُحدِّثُ الْقَومَ وَ ما یَشْغُلُهُ ذلِکَ عَنْ ذِکْرِ اللهِ…; پدرم بسیار ذکر خدا مى گفت. هنگامى که با او راه مى رفتم زبانش به ذکر خدا مشغول بود و هنگامى که با او غذا مى خوردم ذکر خدا مى گفت و سخن گفتن با مردم او را از ذکر خدا غافل نمى کرد».