*⭕️دنیای وسیع عدالت و دنیای تنگ ظلم*
*♦️عدالت و حکومت در نهج البلاغه(4)*
*?از نظر على عليه السلام آن اصلى كه مى تواند تعادل اجتماع را حفظ كند و همه را راضى نگه دارد، به پيكر اجتماع سلامت و به روح اجتماع آرامش بدهد عدالت است.*
*?ظلم و جور و تبعيض قادر نيست حتى روح خود ستمگر و روح آن كسى كه به نفع او ستمگرى مى شود، راضى و آرام نگه دارد تا چه رسد به ستمديدگان و پايمال شدگان.*
*?عدالت بزرگراهى است عمومى كه همه را مى تواند در خود بگنجاند و بدون مشكلى عبور دهد،*
*اما ظلم و جور ، كوره راهى است كه حتى فرد ستمگر را به مقصد نمى رساند.*
*?امام علی علیه السلام فرمود :*
*?« انَّ فِى الْعَدْلِ سَعَةً، وَ مَنْ ضاقَ عَلَيْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَيْهِ أضْيَقُ» ( قسمتی از خطبه 15 نهج البلاغه ) :*
*عدالت بيش از هر چيز ديگر گنجايش دارد كه همه را راضى كند؛*
*اگر كسى در اثر انحراف طبيعت و در اثر حرص و آز، به حق خود و حد خود قانع نباشد و قناعت به حق بر او فشار بياورد، جور و ظلم به او بيشتر فشار خواهد آورد.*
*?زيرا دو نوع فشار به روح آدمى وارد مى شود :*
*يكى فشار و ضغطه اى است كه عوامل محيط و اجتماع وارد مى آورند،*
*تنه اى است كه ديگرى به انسان مى زند،*
*ضربه و شلّاقى است كه ديگرى وارد مى آورد،*
*حبس و زندانى است كه ديگرى او را گرفتار كرده است؛*
*?يك نوع ديگر فشارها و ضغطه هايى است كه از داخل روح بر آدمى وارد مى آيد،*
*مثل فشار حسد، فشار كينه، فشار انتقامجويى، فشار حرص و آز و طمع.*
*?اگر عدالت اجتماعى برقرار شود، از لحاظ عوامل خارجى تأمين پديد مى آيد،*
*زيرا در آن صورت كسى نمى تواند به حق ديگرى تجاوز كند،*
*ازاينجهت كسى نمى تواند روح او را در تنگى و فشار قرار دهد.*
*?اما اگر عدالت برقرار نشد و ميدان، ميدان زور و ظلم و غارت و چپاول شد،*
*آنها كه تحت فشار عوامل روحى حرص و طمع هستند مطامع شان بيشتر تحريك مى شود*
*و بيشتر تحت فشار قوى اين عاملها قرار مى گيرند و رنج مى برند.*
*?پس كسى كه محيط عدالت بر او فشار آورد، محيط ظلم بيشتر او را مى فشارد.*
*▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (سيرى در نهج البلاغه)، ج16، ص: 438-437 و ج25، ص: 232-231 (عدالت از نظر على عليه السلام(بيست گفتار))، - با تلخیص و ویرایش جزئی