مرحوم آیت الله اراکی ازمرحوم آیت الله میلانی از شخصیکه مرحوم آقای حاج شیخ عبدالله گلپایگانی را در خواب دیده بود ، نقل کردند که:
مرا پس از فوت به آسمان بردند و از من پرسیدند که چه آورده ای ؟
گفتم :درس و بحث .
ملائکه در آن خدشه کردند . من جواب دادم . دوباره خدشه کردند ؛ باز جواب دادم . باز خدشه کردند و بالاخره نتوانستم جواب بدهم .
گفتند :دیگر چه داری ؟
گفتم :نماز و روزه و عبادات ، باز ملائکه در آنها نیز خدشه کردند . من جواب دادم ؛ دوباره خدشه کردند . باز جواب دادم ؛ باز خدشه کردند و عاقبت از عهده جواب بر نیامدم .
گفتند :دیگر چه داری ؟
گفتم :زیارت و توسل . در آن هم مانند قبلی ها خدشه کردند و من جواب دادم . باز خدشه کردند ، من جواب دادم . باز خدشه کردند ، عاقبت از جواب عاجز شدم .
گفتند :دیگر چه داری ؟
گفتم :چیزی ندارم و مایوس شدم .
آنگاه ملائکه گفتند :تو نزد ما درگرانبهایی داری .
گفتم :من دری نداشتم .
گفتند :چرا آن وقتیکه یکی از تجار از گلپایگان برای زیارت اعتاب مقدسه به کربلا آمده بود تو شنیدی و خواستی از نجف نزد او بروی و مقداریکمک مالی بگیری ، رفتیکه مرکبیکرایه کنیکه به کربلا بروی نتوانستی ، زیرا دو ریال کرایه آن را نداشتی ! و گفتی پیاده می روم ، وقتی پیاده می رفتی خار به پایت فرو رفت و عاجزشدی و نشستی و گفتی من آقا شیخ عبدالله که درس و بحث خوبی دارم چطور بایددو ریالی نداشته باشم که بتوانم مرکبیکرایه کنم ؟ بعد به فکرت رسید این چه حرفی بود من زدم و پشیمان شدی و گفتی :الحمدلله رب العالمین این الحمدلله همان دری است که نزد ما محفوظ مانده است و همین نیز به درد تو می خورد .
آیت الله العظمی اراکی فرمودند :مرحوم حاج شیخ عبدالله گلپایگانی از بهترین شاگردان مرحوم آخوند بود ، و مرحوم حاج شیخ گاه در وصف او می فرمود :در میان اهل بحث ما یعنی آیات عظام :نائینی و حاج شیخ و اصفهانی مثل و مانند نداشت .
آیت الله خرازی گوید :این گونه داستانها نباید موجب یاس و ناامیدی گردد ، زیرا درجات افراد و مراتب اخلاص مختلف است و هر کسی را مطابق معرفت اوجزا و پاداش می دهند . خوبی این داستانها از این جهت است که انسان هر قدر هم به عمل بپردازد مغرور به آنها نشود و همیشه به فضل الهی امیدوار باشد و بس.
?یادنامه آیت الله اراکی