سنخیت قابل درک(بیماری و گناه1)
باید بین یک گناه و بیماری سنخیت وجود داشته باشد میتوانیم همچنین اطلاقی از روایات استفاده کنیم و بگوییم: مثلا دروغ گفتن سبب پا درد می شود، اگر بگوییم خوردن غذا سبب بیماری معده می شود، این که طبیعی است. بالاخره این قابل درک است، بشر می تواند یک روزی این معنا را بفهمد. فلان غذا سبب آلودگیِ خون بشود، فلان غذا سبب تب شود، بله می تواند، قابل درک است.
فهمیدن برخی سنخیت ها مشکل است.
ولی اینکه بگوییم دروغ گفتن سبب پا درد می شود، هیچ سنخیتی بین این دو تا ما تصوّر نمی کنیم. آیا دروغ گفتن سبب دردِ دست می شود یا نمی شود؟
آیا سبب شکم درد می شود یا نمی شود؟
و امثال اینها. باید سنخیت باشد یا نباشد. در اینکه بین علت و معلول باید سنخیت باشد، مسلّم است و شکی نیست. ولی مسئله این است آیا سنخیت وجود دارد بین این چیزهای گوناگون و مختلف؟ از روایات ما استفاده می شود بله، سنخیت وجود دارد و هر گناهی می تواند علت بر بیماری باشد.
رسالت واقعی ما:
ما دنبال این چیز ها هستیم، دنبال چیزهایی که قابل درک در مرحله ی اول نیست، این ها را می خواهیم اثبات کنیم و از روایات استفاده بکنیم. چیزهایی که عقل درک نمی کند، قابل درک نیست در مرحله ی اول. دنبال همین چیز ها هستیم، زیرا روایت ما دلالت بر این معنا دارد، نیست سنگی که به سر اصابت می کند مگر بر اثر گناهی. نیست پایی که به زمین برخورد می کند مگر بخاطر گناهی غفلت در هرحال ممکن است عارض بشود. حال کسی که گناه کرده یا کسی که گناه نکرده است. از این روایات و از مجموع این روایات می توانیم اطلاق را استفاده کنیم و بگوییم هر گناهی می تواند علت هر بیماری باشد، و اختصاص به گناهانی که سنخیتش را ما درک کنیم، مانند گناهان غذایی، اختصاص به اینها ندارد و شامل کلّ گناهان است.
علل بیماری انبیا و اهل بیت (علیهم السلام)
چشم درد حضرت امیر (علیه السلام) و بیماری رسول الله (صلوات الله علیه و آله) هم بخاطر گناه است، اما نه بخاطر گناه خودشان، بلکه بخاطر گناه دیگران است، که مبادا اینها را عبادت کنند. این همه معجزه از اینها صادر شده است، این همه خارق العاده از اینها صادر شده است، مردم اینها را عبادت می کنند.
????روایتی داریم که: حضرت عیسی در کودکی گرفتار بیماری بزرگسالان می شد، در بزرگی مبتلا به بیمارِ کودکان میشد و در عین حال هم او را عبادت کرده اند. می گفتند پسر خدا است، بعد هم گفتند خود خداست.
پس این هم علتش گناه است. ما هم دلیل داریم و آن دلیل هم اینست که می فرماید: نیست بیماری مگر بخاطر گناه است، نکره در سیاق نفی است. البته ما انشاءالله علت های دیگری هم خواهیم خواند. مانند چشم زخم و مانند میکروب و ویروس، البته اینها علل مستقیم بیماری اند و یک عللی داریم غیر مستقیم، همین ها است و یک علل مستقیم که بعداً خواهیم گفت .
پس حالا که عموم داریم؛ نیست بیماری مگر بخاطر گناه.
روایتش اینست: «ما اختلج عرق و لا عثرت قدم إلا بما قدمت أيديكم [1]یعنی هیچ رگی جهش نمی کند و هیچ پایی با سنگ برخورد نمی کند، مگر بخاطر کار های خودتان.»
روایتی دیگر می فرماید:
«ليس من التواء عرق، ولا نكبة حجر و لا عثرة قدم، ولا خدش عود إلا بذنب و لما يعفو الله أكثر.؛[2]یعنی «نیست پیچش رگی و برخورد سنگ با سر و برخورد پا با سنگ و خراش چوب، مگر به خاطر گناهی. و مواردی که خدا می بخشد، بیشتر است.»
«توقوا الذنوب، فما من بلية ولا نقص رزق إلا بذنب، حتى الخدش، والكبوة، والمصيبة، قال الله عز وجل: وما أصابكم من مصيبة فبما كسبت أيديكم ويعفو عن كثير “»[10]یعنی از گناهان بپرهیزید. نیست بلایی و کمتر شدن روزی، مگر بخاطر گناهی است. حتی خراش و افتادن توی چاله و مصیبت. خداوند عزوجل می فرمایند: نیست مصیبتی که به شما اصابت کند، مگر بخاطر گناهی است که انجام داده اید.»
خیلی خب، این واضح است، اینجوری نیست که گناهان غذایی،فقط سبب بیماری و بلاهای بدن می شود و گناهان مالی مثلا خوردن مال یتیم و غصب کردن، اینها سبب بلا های مالی می شود، انسان فقیر می شود! نه فقط اینجوری نیست. خوردن مال یتیم هم می تواند سبب بیماری بشود؛ چون روایات ما عمومیت دارد ، اختصاص به گناه غذایی ندارد. خیلی خب این بحث تمام شد.
پس از روایات استفاده می شود که، گناهان سبب بیماری می شوند.
با ما همراه باشید این مطلب ادامه دارد…..
پی نوشت:
1-بحار الأنوار، علامة مجلسي، ج70، ص363، ط دارالاحیاء التراث.
2-كافي، شيخ كليني، ج2، ص445، ط الاسلامية.