ادامه سنت زیارت امام حسین با پای پیاده
حاکمان حکومتهای شیعی مانند حکومت آلبویه و حکومت صفویه، به این سنت حسنه اقدام کرده و سعی در تبلیغ آن بین شیعیان داشتهاند. بنا به نوشته ابن جوزی، جلال الدوله، یکی از نوادگان عضدالدوله،[۱۹] در سال ۴۳۱ ه. ق با فرزندان و جمعی از یاران خود برای زیارت، رهسپار نجف شده و از خندق شهر کوفه تا مشهد امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نجف را که یک فرسنگ فاصله بود، پیاده و با پای برهنه پیمود.[۲۰] در زمان حکومت صفویه نیز اهتمام بسیاری بر زیارت با پای پیاده صورت گرفته است. شاه عباس صفوی و علمای بزرگ عصر ایشان همچون مرحوم شیخ بهایی، برای رواج فرهنگ زیارت در بین مردم، در سال ۱۰۰۹ ه. ق از اصفهان عزم مشهد کرده و با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسیالرضا (ع) رفت.[۲۱] نقلهای دیگر تاریخی نیز شهادت بر این مطلب میدهد.[۲۲]
علما و بزرگان نیز، به تأسی از ائمه اطهار (علیه السلام)، اهتمام بسیار زیادی به این سنت حسنه داشتهاند و نقل شده که زیارت کربلا با پای پیاده، تا زمان مرحوم شیخ انصاری (قده) مرسوم بوده [۲۳] و حتی نقل شده است که ایشان طبق نذری که داشته، با پای پیاده به زیارت امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) رفتهاند[۲۴] و مرحوم آخوند خراسانی (قده) نیز به همراه اصحابشان با پای پیاده به زیارت کربلا مشرف میشدند.[۲۵] میرزا حسین نوری (قده) اهتمام بسیاری به این امر مهم داشته و هر سال در روز عید قربان به همراه جمعی از زائرین امام حسین (علیه السلام) به پیادهروی از نجف تا کربلا اقدام میکردند و این سفر، سه روز به طول میانجامید.[۲۶]
تشرف به کربلا با پای پیاده، تا زمان محدث نوری (قده) بین طلاب و فضلای حوزه نجف رسم بود، ولی با وارد شدن اولین نوع از اتومبیلها به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل شده و به دنبال آن، زیارت با پای پیاده نیز بسیار کمرنگ شد و به فراموشی سپرده شد. ولی پس از مدتی و با مطرح شدن آیتاللهالعظمی سید محمود شاهرودی (قده) به عنوان یکی از اساتید و مدرسان با نفوذ معنوی حوزه نجف، به علت التزام و اصرار ایشان در پیاده رفتن به کربلا، مجدداً مسئله پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک سفر مقدس رایج شد و با توجه به این که در این سفر، بعضی از ایرانیان نیز گاهی اوقات، ایشان را همراهی میکردند، رفته رفته مردم عراق به این مسئله توجه نموده و اینگونه سفرهای مقدس رواج یافت.[۲۷]
ایشان حدود ۲۶۰ مرتبه،[۲۸] مسیر کربلا را با پای پیاده پیموده و در این سفر معنوی، جمعی از اطرافیان و شاگردان، ایشان را همراهی میکردند. این امر سبب شد تا پیادهروی کربلا بین طلاب و حوزویان رواج بسیاری پیدا کند و نقل شده است که مرحوم علامه امینی در زیارتهایی که به کربلای معلی داشتهاند، براى کسب پاداش بیشتر، بارها مسیر بین نجف تا کربلا را با پای پیاده پیمودهاند.[۲۹] این امر، چنان بین روحانیون ساکن در نجف اشرف رواج پیدا کرده بود که غالب طلاب بارها مسیر این شهر تا بارگاه امام حسین (علیه السلام) را پیاده پیموده و حتی در غیر زمان اربعین و عرفه[۳۰] نیز گروههایی از طلاب، پیاده به سمت کربلا حرکت میکردند. غالب علمای معاصر نیز در سفر پیاده کربلا شرکت کرده و کرامات و خاطرات زیبایی از این سفرها نقل شده است.[۳۱]
سفر پیاده تا کربلا، به مرور زمان در عراق گسترش بسیاری پیدا کرد و در مناسبتهای مختلف، زائران امام حسین (علیه السلام) از سراسر این کشور، به سمت کربلا حرکت کرده و با پای پیاده مسیر شهرشان تا کربلای معلی را میپیمودند و در بین آن مناسبتها، پیادهروی اربعین از جایگاه ویژهای برخوردار بود. با روی کار آمدن دولت بعث عراق، حکومت با این مسئله به شدت برخورد نموده و بسیاری از زائرین پیاده را اسیر و اعدام کرد و این مراسم مذهبی را به تعطیلی کشانید، ولی بعد از سقوط صدام، عشق حسینی، دلباختگان امام حسین (علیه السلام) را به سمت خود کشانده و دوباره این سنت حسنه و ارزشمند را برپا کرده است. شیعیان و عاشقان سالار شهیدان (علیه السلام)، در مناسبتهای مختلف، به ویژه در اربعین حسینی، بسیار پرشورتر از قبل، از شهرها و کشورهای مختلف، به سمت کربلا روانه شده، قدم در مکان گامهای اسیران کربلا قرار داده و مسیرهای منتهی به شهر کربلا را با پای پیاده میپیمایند.
میلیونها[۳۲] عزادار حسینی، چنان نمادی برای شیعه معرفی کردهاند که همانند آن در هیچ آیین و مذهبی پیدا نمیشود و چنان تعظیم شعائری برپا کردهاند که جهانیان در عظمت آن مبهوت ماندهاند.
[۱] کامل الزیارات، ابن قولویه، جعفر بن محمد: ۱۱.
[۲] کامل الزیارات: ۱۲.
[۳] کامل الزیارات: ۱۲۲.
[۴] کامل الزیارات: ۱۴۲ و ۱۴۳ و ۱۶۴.
[۵] کامل الزیارات: ۱۳۸.
[۶] من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه محمد بن علی: ج ۲، ص ۵۷۷. قال الرضا (ع): ان لکل امام عهدا فی عنق اولیائه و شیعته و ان من تمام الوفاء بالعهد زیاره قبورهم.
[۷] اسرارالشهاده (چاپ سنگی): ۱۳۶.
[۸] وسایل الشیعه، حر عاملی محمد بن حسن: ج۱۱ ص۱۳۲.
[۹] دانشنامه ایران، موسوی بجنوردی محمد کاظم: ج۲ ص۳۹: ابن خردادبه دربارۀ شیز مىگوید: آتشکدۀ آذرجشنس (آذر گشنسپ) در آنجا بوده است و این آتشکده در نزد مجوسان گرانقدر بود و هرگاه کسى از ایشان به شاهى مىرسید، از مداین پیاده به زیارت آن مىرفت.
[۱۰] فروغ ابدیت، سبحانی جعفر: ص۶۹۶.
[۱۱] من لایحضره الفقیه: ج۳ ص۵۳.
[۱۲] فرحه الغری، ابن طاووس عبد الکریم بن احمد: ۷۵.
[۱۳] کامل الزیارات: ۱۸۳ و ۱۸۴ و ۱۸۵.
[۱۴] فضائل الخمسه من الصحاح السته، حسینی فیروز آبادی مرتضی: ج۳ ص۳۵۱.
[۱۵] صلح الحسن (ع)، آل یاسین راضی: ۲۷ و ۲۸.
[۱۶] من لایحضره الفقیه: ج۳ ص۵۴.
[۱۷] تاریخ کربلا و حایر حسینی علیه السلام، کلید دار عبدالجواد: ۸۶: گزارشى است که به حسین، نوه دخترى ابوحمزه ثمالى مربوط مىشود. او حرکت پیادۀ خود از کوفه، به قصد زیارت امام حسین (ع) را گزارش کرده است.
[۱۸] رحله ابن بطوطه، تحفه النظار فی غرائب الأمصار و عجائب الأسفار، ابن بطوطه محمد بن عبد الله: ج۳ ص۱۳۳.
ترجمه سفرنامه ابن بطوطه، موحد ابطحی محمد علی: ج۲ ص۵۹: در این هنگام خضر خان در فاصلۀ دو روزه راه از دهلى در جایگاهى که سندبت (سند پات) نامیده مىشود، بنا به نذرى که داشت، پیاده به زیارت قبور شهیدانى که در آن نقطه واقع است رفته بود تا در حق پدر دعا کند.
[۱۹] ابوشجاع عضدالدوله یا فناخسرو )پناه خسرو) یکی از امرای خاندان آلبویه در ایران و عراق بود. او بزرگترین امیر این خاندان شمرده میشود.
[۲۰] المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم، ابن الجوزی ابی الفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد بن علی: ج ۸، ص ۱۰۵.
[۲۱] ایران در عصر صفوی، راجر سیوری: ۹۷.
[۲۲] ایران در زمان شاه صفی و شاه عباس دوم، واله اصفهانی: ۱۷۶: و از قریۀ بشماسى که تا حظیره مقدسه دو فرسنگ راه بود به بلدى رعایت ادب و آداب آن مسافت را پیاده قطع فرمود. تاریخ جهان آرای عباسی، وحید قزوینی محمدطاهر بن حسین: ۲۰۶: بعد از ورود رایات نصرت آیات در اندک روزى قلعه به تصرف آمد و حکومت آنجا به صفى قلى خان شفقت شد و به قصد زیارت عتبات سدره مرتبات از یک منزلى نجف اشرف پیاده روانۀ زیارت شدند.
خلاصه التواریخ، منشی قمی احمد بن حسین: ج۲ ص۱۰۷۳: شاه جهانیان چون به حوالى آن شهر دلبند رسیدند غسل زیارت کرده پیاده بآستانه تشریف بردند.
[۲۳] نجم ثاقب در احوال امام غایب (ع)، نوری حسین بن محمد تقی: ۲۵.
[۲۴] مردان علم در میدان عمل، حسینی سید نعمت الله: ج۲ ص۳۷۵.
[۲۵] روح مجرد، حسینی طهرانی سید محمد حسین: ۵۵۳.
[۲۶] نجم ثاقب در احوال امام غایب (ع)، نوری حسین بن محمد تقی: ۲۶.
[۲۷] زندگی و مبارزات آیتاللهالعظمی سید محمود حسینی شاهرودی به روایت اسناد: ۴۱.
[۲۸] سیمای شاهرود، بوستان کویر، رعایتی جعفر: ۱۰۱.
[۲۹] فرهنگ زیارت، محدثی جواد: ۶۷.
[۳۰] مانند اول رجب، نیمه رجب، نیمه شعبان، تمام ایام زیارتی امام حسین (ع) به ویژه شب عاشورا و شبهای جمعه.
[۳۱] عمرم چگونه گذشت؟ زندگی نامه حضرت آیت الله شیخ علی آزاد قزوینی، آزاد قزوینی علی: ۵۵: مدتی گذشت و غیر از خودم و فرزندم حسن کسی را نمیدیدم. متوجه شدم به فرمایشات حضرت آیتاللهالعظمی شاهرودی، که ببینم در آن جا چه میبینم. ناگهان صدای مرغهایی را شنیدم که از آن جنگل بیرون میآمدند، از طرف مشرق به مغرب میرفتند به طوری که آن جاده پر از آن مرغها شده بود و آن مرغها خاکستری رنگ بودند و قدری از گنجشک بزرگتر بودند. جمعیتی از مرغها اول وارد جاده شدند و به زبان فصیح عربی میگفتند: «وای حسین (ع) قد قتل». اینها از جاده رد میشدند. عده زیادی هم بعد از آنها از آن جنگل وارد آن جاده میشدند و به زبان فارسی فصیح صدا میزدند: «وای حسین (ع) کشته شد». بنده با فرزندم حسن آن جا ایستادیم و بنده از حالی به حالی شدم؛ به طوری که از ناراحتی گاهی گریه میکردم و گاهی به آنها نگاه میکردم و صدای آنها را میشنیدم. آن جا ایستادم تا آفتاب غروب کرد. نه مرغها را دیدم و نه صدای آنها را شنیدم و از جمعیتی هم که از آن جا میرفتند کسی را نمیدیدم. بعد حرکت کردم به طرف کربلای معلی.
[۳۲] علی الصفار، سخنگوی حرم مطهر حضرت عباس (ع) در گفتگو با شبکه جهانی الکفیل (شبکه رسمی حرم عباسی) آمار زائرین پیاده در سال ۱۴۳۵ ه. ق را بیش از ۱۸ میلیون اعلام کرد.