ای دویده سوی دکان از پگاه سوی مسجد رو بجو رزق از الاه
16 مرداد 1398
ای دویده سوی دکان از پگاه
سوی مسجد رو بجو رزق از الاه
پيشه اي آموز کاندر آخرت
اندر آيد دخل کسب مغفرت
آن جهان شهريست پر بازار و کسب
تا نپنداري که کسب اينجاست حسب
حق تعالي گفت کين کسب جهان
پيش آن کسبست لعب کودکان
کودکان سازند در بازي دکان
سود نبود جز که تعبير زمان
شب شود در خانه آيد گرسنه
کودکان رفته بمانده يک تنه
اين جهان بازي گهست و مرگ شب
باز گردي کيسه خالي پر تعب
کسب دين عشقست و جذب اندرون
قابليت نور حق را اي حرون
کسب فاني خواهدت اين نفس خس
چند کسب خس کني بگذار بس
سوی خانه گور تنها ماندهای
با فغان واحسرتا برخواندهای
شد برهنه وقت بازی طفل خرد
دزد ناگاهش كلاه وكفش برد
شب شد و بازی او شد بیمدد
رو ندارد كه سوی خانه رود
نیشنیدی انماالدنیا لعب
باد دادی رخت و گشتی مُرتَعِب