بصیرت فاطمی
اعتراض فاطمهزهرا(سلام الله علیها)به حذف علي(علیه السلام) ، اعتراض به اندیشهای است که به خود اجازه میدهد اسلام را به زعم خود تصحیح کند و سیرهی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را که حقیقتاً امری قدسی بود، پشت سر بگذارد و این آغاز فراموشکردنِ معنويت است و فاطمه(سلام الله علیها)با آن بصیرت آسمانی خود اصل قضيه را خوب متوجه شد و لذا جبههاي با مشخصهی مقدس دانستن قرآن و سنت در مقابل سکولارکردن دین و دینداری گشود تا جوانههای قرائتهایی که بسیاری از ابعاد دین را نادیده میگیرند بر اسلام بخشکاند.
فاطمه(سلام الله علیها) نمیتواند ساکت بنشیند تا احترامش محفوظ بماند و نگاهی که سیرهی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را عصری میداند و مدعی است دورهی آن حضرت گذشته است، عدالت و معنویت سکولارشده را جایگزین عدالت و معنویت حقیقی بکند.
بعد از رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) کسانی به میدان آمدند که شخصاً مذهبی بودند ولی شخصیتاً مذهبی نبودند و در عین رعایت آداب دین، نسبت به همهی آموزههای دین آگاهی لازم را نداشتند و به زعم خود عزم اصلاح اسلام را در سر میپروراندند، همانطور که در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به آن حضرت امر و نهی مینمودند و این همان خط لائیکسازی بود که امروز جهان اسلام به آن گرفتار است و زهرای مرضیه(سلام الله علیها) از ابتدا متوجه آن بود و آنها به خوبی میفهمیدند فاطمه(سلام الله علیها) چه میگوید و چون در مقابل او استدلال مشخصی نداشتند به تقابل فیزیکی دست زدند.
در خلال رفتارها و گفتارهای پيامبر(صلی الله علیه و آله) در قبال فاطمه زهرا(سلام الله علیها)،بهخوبی معلوم میشود رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقش خاصی برای حضرت زهرا(سلام الله علیها)در ادامهی اسلام قائلاند. و مسلمانان ميتوانستند بهخوبي به اين موضوع پي ببرند كه او مورد عنايت خاص رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است ولی گویا به راز مسئله پی نبردند که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) متوجهاند فاطمه(سلام الله علیها)در آینده مانع انحطاط اسلام خواهد شد و مانع میشود سیاست اسلام از دیانت آن جدا گردد.
فاطمه(سلام الله علیها) روشن کردند هیئت حاکمه آن طور که شایسته است به نبوت اعتقاد ندارد و فهم نکتهای که زهرای مرضیه(سلام الله علیها)گوشزد کردند نهتنها برای آن دوران بلکه برای این دوران نیز بسیار سخت است ولی این در کلمات فاطمه(سلام الله علیها) ظاهر شد و به همین جهت بعد از خطبهی حضرت زهرا(سلام الله علیها) خليفه در مسجد مدينه بالاي منبر رفت و گفت: «مردان در خانه نشستهاند و زنان را ميفرستند، مثل طحال[1] که جز به فحشا علاقه ندارد، اينها نيز جز به فتنه علاقه ندارند؛ و زنان را ميفرستند. مردم! اين که اين حرفها را زد، روباهي بود که دمش شاهدش بود».[2]
و این عکس العمل بهترین گواه است بر حقانیت سخن فاطمه(سلام الله علیها)که هیئت حاکمه؛ دورهی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را تمامشده میداند و با شكستن حريم دختر پيامبر، حريم پيامبر(صلی الله علیه و آله) خدا را بهراحتي زیر پا میگذارد، راستي آنهمه توصيهی پيامبر(صلی الله علیه و آله) در مورد فاطمه(سلام الله علیها)براي چنين روزي نبود تا فاطمه(سلام الله علیها)راز بيداري جهان اسلام گردد؟ ما رابطهی بین رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و فاطمه(سلام الله علیها) را رابطهی بین اجزاء یک کلِّ شگفتانگیز میبینیم که انسانها را به نقطههای عمیقی از حقیقت میکشانند تا راه رستگاری در همهی دورانها معلوم باشد.
[1] - فاحشهی مشهوری كه در عصر جاهليت بهسر میبرده.
[2] - ابنابيالحديد ميگويد: اين سخنان ابوبكر را بر نقيب ابويحيي، يحييبن ابو زيد بصري خواندم و گفتم: ابوبكر به چه كسي كنايه ميزند؟ گفت: كنايه نميزند، به صراحت ميگويد. گفتم: اگر سخن او صريح است از تو نميپرسيدم. خنديد و گفت: مقصودش علي است. گفتم: روي همهی اين سخنان تند، علي است؟! گفت: بلي، پسركم! حكومت است! گفتم: انصار چه گفتند؟ گفت: از علي طرفداري كردند، اما او ترسيد فتنه برخيزد و آنان را نهي كرد(شرح نهجالبلاغه ج16 ص214).
3-مقام ليلةالقدري حضرت فاطمه (س)،اصغر طاهرزاده