جان آقام ( عج )
22 آذر 1397
جان آقام ( عج ) . . .?
ترسم که بمیرم ولی دلدار نیاید
در خاک رود پیکرم و یار نیاید
روزی که بگیرند همه دامن او را
از دست من غمزده هیچ کار نیاید
بسیار چشیدم ز غمش خون جگر را
حیف است که آن عشق شرر بار نیاید
در حسرت او عمر گران طی شد و آخر
راضی نشد و گل به بر خار نیاید
نرخ یه نگاه بر رخ او جان دهم اما
من مشتری و او سر بازار نیاید
اللهم. عجل لولیک الفرج