فضایل آیینه تمام نمای پیامبر
حضرت علي اکبر به عبادت و راز و نياز با خداوند عشق مي ورزيد؛ در راه فراهم آوردن نيازهاي بندگان خدا کوشا بود؛ ايمان راسخ، شجاعت و شهامت به او بخشيده بود و در طريق دانش و معرفت به کمالاتي نايل و چشمه هاي حکمت در روح و روانش جاري گشته بود؛ او محدّثي بنام بود که از جدش به واسطه روايت نقل مي کند. مقام والاي اين جوان هاشمي را از امور ذيل مي توان شناخت:
1. جامع ترين و بهترين سخن در خصوص فضايل او، همان بيانات حضرت امام حسين(عليه السلام) است که وقتي جوانش عازم ميدان رزم با اشقيا بود، بر زبان آورد.
2. ارزش معنوي علي اکبر تا به آن اندازه است که پدر بزرگوارش، که داراي مقام عصمت و امامت بود، زندگي پس از او را شايسته مرگ مي داند.
3. حضرت امام حسين(عليه السلام) به هنگام بدرقه جوانش به سوي ميدان، اين آيه را تلاوت کرد: “إِنَّ اللهَ اصْطَفي آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَي الْعالَمِينَ” و بدين سان، درجاتي از پاکي و طهارت روح را براي علي اکبر به اثبات رساند.
4. هنگامي که بدن علي اکبر زخمهاي فراوان برداشت، خطاب به پدر گفت: «از شربتي که رسول الله (صلي الله عليه و آله) به دستم داد، سيراب شدم که در آن تشنگي نيست.» و امام را براي نوشيدن اين شربت فراخواند و اين حقيقت، شأن و منزلت علي اکبر را تأييد مي کند.
5. امام سجاد (عليه السلام) بدن مطهّر او را در مقبره اي مستقل در مجاورت مرقد مطهّر پدرش به گونه اي دفن کرد که از ديگر قبور شهدا مشخص باشد.
6. معصومان(عليهم السلام) در روايات و زيارات مستقل، مقام او را به پاکي و طهارتِ نفس ستوده اند.
7. در نزديکي هاي کربلا، در جايي به نام «قصر بني مقاتل» امام حسين(عليه السلام) را خواب سبکي فرا گرفت که پس از آن، آيه استرجاع بر زبان جاري کرد، در گفت و گويي که ميان پدر و پسر رخ داد، علي اکبر عرض کرد:
«اي پدر، وقتي حق بودنِ ما قطعي است، ديگر از مرگ در راه آن باکي نداريم.»
امام وقتي چنين معرفتي را از پسر ديد، فرمود: «خدايت پاداش نيکو عطا کند! نيکوترين پاداش که بايد فرزندي از پدر دريافت کند.»
8. وقتي علي اکبر به شهادت رسيد، امام(عليه السلام) قاتلان او را به عنوان افرادي معرفي کرد که بر خداوند رحمان جسارت کرده و حرمت رسول الله(صلي الله عليه و آله) را هتک نموده اند.
9. حضرت مهدي (عجل الله) در زيارت ناحيه مقدسه او را از نسل پاک و تبار ابراهيم(عليه السلام)دانسته، بر او و پدرش درود فرستاده است.
10. عظمت مقام و خصال حميده اين جوان در حدّي است که در ميان اقوام عرب به بزرگ منشي و عزّت نفس معروف بوده و دشمنان، صفات خوب او را مورد تحسين قرار داده اند.
11. حضرت علي اکبر، از دو وجه، حيات معنوي و طيّبه دارد: يکي آنکه اهل معرفت، خِرَد و حکمت است. ديگر اينکه در راه احياي دين، حمايت از حريم ولايت و ستيز با شقاوت به شهادت رسيده، از اين جهت تا ابد زنده است.
پی نوشت:
ره توشه عتبات عالیات
روز جوان تولدکدام بزرگواراست؟
تولدنخستین شهیدروزعاشورا
حضرت علي اكبر(علیه السلام) فرزند ابي عبدالله الحسين(علیه السلام) بنا به روايتي در يازدهم شعبان، سال 43 قمري در مدينه منوره ديده به جهان گشود.پدر گرامي اش امام حسين بن علي بن ابي طالب(علیه السلام) و مادر محترمه اش ليلي بنت ابي مرّه بن عروه بن مسعود ثقفي است. مادر ليلي، ميمونه دختر ابي سفيان و از طايفه بني اميه مي باشد.
بدين لحاظ، حضرت علي اكبر(علیه السلام) به سه طايفه معروف و مهم عرب پيوند پيدا كرده است.از جانب پدر به طايفه خوش نام و شريف بني هاشم و به بزرگاني چون پيامبراسلام(صلی اللهعلیه وآله وسلم)، حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، اميرمؤمنان علي بن ابي طالب(علیه السلام) و امام حسين(علیهالسلام) و از جانب مادر به دو طايفه بني اميه و ثقيف و افرادي چون عروه بن مسعود ثقفي، ابي سفيان، معاويه بن ابي سفيان و ام حبيبه همسر رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) ارتباط فاميلي و خويشاوندي پيدا نمود. به همين جهت وي مورد احترام و اطمينان كامل طوايف مزبور و اهالي مدينه بود.
ابوالفرج اصفهاني از مغيره روايت كرد: روزي معاويه بن ابي سفيان به اطرافيان و هم نشينان خود گفت: به نظر شما سزاوارترين و شايسته ترين فرد امت به امر خلافت كي است؟ اطرافيان گفتند: جز تو كسي را سزاوارتر به امر خلافت نمي شناسيم! معاويه گفت: اين چنين نيست. بلكه سزاوارترين فرد براي خلافت، علي بن الحسين(علیه السلام) است كه جدّش رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) میباشد و در وي شجاعت و دليري بني هاشم، سخاوت بني اميه و فخر و فخامت ثقيف تبلور يافته است.
درباره شخصيت علي اكبر(علیه السلام) گفته شد، كه وي جواني خوش چهره، زيبا، خوش زبان و دلير بود و از جهت سيرت و خلق و خوي و صباحت رخسار، شبيه ترين مردم به پيامبراكرم(صلی الله علیه وآله وسلم)بود و شجاعت و رزمندگي را از جدش علي بن ابي طالب(علیه السلام) به ارث برده و جامع كمالات، محامد و محاسن بود
بنا به نقل ابوالفرج اصفهاني، آن حضرت در عصر خلافت عثمان بن عفان (سومين خليفه راشدين) ديده به جهان گشود. اين قول مبتني بر اين است كه وي به هنگام شهادت بيست و پنج ساله بود.
بنابراين، وي در مكتب جدش امام علي بن ابي طالب(علیه السلام) و در دامن مهرانگيز پدرش امام حسين(علیه السلام) در مدينه و كوفه تربيت و رشد و كمال يافت.
امام حسين(علیه السلام) در تربيت وي و آموزش قرآن و معارف اسلامي و اطلاعات سياسي و اجتماعي به آن جناب تلاش بليغي به عمل آورد و از وي يك انسان كامل و نمونه ساخت و شگفتي همگان، از جمله دشمنانشان را برانگيخت.
به هر روي، علي اكبر(علیه السلام) در ماجراي عاشورا حضور فعال داشت و در تمام حالات در كنار پدرش امام حسين(علیه السلام) بود و با دشمنانش به سختي مبارزه مي كرد.
گفتني است، با اين كه حضرت علي اكبر(علیه السلام) به سه طايفه معروف عرب پيوند و خويشاوندي داشته است، با اين حال در روز عاشورا و به هنگام نبرد با سپاهيان يزيد، هيچ اشاره اي به انتسابش به بني اميه و ثقيف نكرد، بلكه هاشمي بودن و انتساب به اهل بيت(علیه السلام) را افتخار خويش دانست و در رجزي چنين سرود:
أنا عَلي بن الحسين بن عَلي نحن و بيت الله اَولي بِالنبيّ
أضرِبكُم بِالسّيف حتّي يَنثني ضَربَ غُلامٍ هاشميّ عَلَويّ
وَلا يَزالُ الْيَومَ اَحْمي عَن أبي تَاللهِ لا يَحكُمُ فينا ابنُ الدّعي
وي نخستين شهيد بني هاشم در روز عاشورا بود و در زيارت شهداي معروفه نيز آمده است: السَّلامُ عليكَ يا اوّل قتيلٍ مِن نَسل خَيْر سليل.
علي اكبر(علیه السلام) در نبرد روز عاشورا دويست تن از سپاه عمر بن سعد را در دو مرحله به هلاكت رسانيد و سرانجام مرّه بن منقذ عبدي بر فرق مباركش ضربتي زد و او را به شدت زخمي نمود. آن گاه ساير دشمنان، جرأت و جسارت پيدا كرده و به آن حضرت هجوم آوردند و وي را آماج تيغ شمشير و نوك نيزه ها نمودند و مظلومانه به شهادتش رسانيدند.
امام حسين(علیه السلام) در شهادتش بسيار اندوهناك و متأثر گرديد و در فراقش فراوان گريست و هنگامي كه سر خونين اش را در بغل گرفت، فرمود: عَلَي الدّنيا بعدك العفا.
در مورد سنّ شريف وي به هنگام شهادت، اختلاف است. برخي مي گويند هجده ساله، برخي مي گويند نوزده ساله و عده اي هم مي گويند بيست و پنج ساله بود.
اما از اين كه وي از امام زين العابدين(علیه السلام)، فرزند ديگر امام حسين(علیه السلام) بزرگتر يا كوچك تر بود، اتفاقي ميان مورخان و سيره نگاران نيست. ولي روايتي از امام زين العابدين(علیه السلام) نقل شد كه دلالت دارد بر اين كه وي از جهت سن كوچكتر از علي اكبر(علیه السلام) بود. آن حضرت فرمود: كان لي اخ يقال له عليّ، اكبر منّي قتله الناس ..