?سران مسیحی نجران زمین
برای ملاقات فخر انام

?به خود بسته آذین و فر زیاد
به شهر مدینه نهادند گام

❇️ شرفیاب گشتند نزد رسول
به فخر و به عجب و غرور تمام

❇️ رسول خدا چون که این وضع دید
نشد با چنین هیأتی هم کلام

❇️ شدند خوار و شرمنده ازکار خود
بناچار رفتند نزد امام

❇️ از او چاره کار خود خواستند
نمودند بر شأن او اعتصام

❇️ علی چون که آنان بدان وضع دید
بفرمود یک سو نهند این مرام

❇️ فقط جامه ساده بر تن کنند
که این است محبوب خیرالانام

به تن جامه ساده کردند همه
❇️ به طوری که توصیه فرمود امام

❇️ به نزد نبی چون که باز آمدند
پذیرفته گشتند با احترام

?به هنگام بحث و سوال و جواب
جدل پیشه کردند ضمن کلام

? نبی چون که حق را نمود آشکار
به دنبال انکار بودند مدام

❇️ فرستاد حق آیه ای رهگشا
که حجت نماید برآنان تمام

❇️ که هریک عزیزان خود آورند
و لعنت نمایند کاذب مرام

❇️ نبی روز موعود بُرد اهل بیت
برای مصاف الدّ الخصام

❇️ علی جان او خوانده شد طی آن
دو فرزند او ابن فخر انام

❇️ به فتوای پیرخردمند خود
نهادند به راه مصالحه گام

❇️ که نفرین این اولیای خدا
کند کار ما را به یکجا تمام

?ولی باز هم جای حق باوری
به تحریف کردند باز التزام